• وبلاگ : جزيره علم
  • يادداشت : طب سنتي يا طب اسلامي؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمد 
    آقاي دکتر با سلام ضمن آرزوي قبولي طاعات
    سوالي ازتون داشتم. اگر پاسخ دهيد ممنون ميشوم. با توجه به تحقيقات صورت گرفته در خصوص تفاوت خون وريدي و خون حجامت و همينطور انواع معرفي شده ي آن در موسسه تحقيقات حجامت ايران در درمان تعداد 120 بيماري ، آيا تاکنون مکانيسم اثر و چگونگي اتفاقات پس از حجامت در درمان بيماري شناسايي و کشف شده است؟
    پاسخ

    من در پايان نامه ام به اختصار اما در مقاله اي در همايش طب مکمل در اصفهان و در سخنراني در گروه طب مکمل در اصفهان درباره فيزيولوژي حجامت به تفصيل بحث کرده ام که برخي از ادعاهاي مؤسسه حجامت ايران را مي تواند تأييد کند.
    + محمد 
    فرق بين علم و معرفت چيست؟
    آيا عقل مستقل از تجربه و الهام داراي معرفت خاص هست؟
    بنظر مباني معرفتي پزشکي رايج از منابع شناخت عقلي و تجربي ارتزاق ميکند و طب اسلامي علاوه بر آنها از معرفت قلبي.
    پاسخ

    سلام. سؤالات سخت مي پرسي، من هم امروز بي سحري روزه گرفته ام و حالا نيز يک ساعت به افطاره!چيزي ياد گرفتم، مي نويسم به زودي.
    + محمد 
    سلام
    آيا تطبيق گزاره هاي عقلي بر پديده هاي فيزيکي و طبيعي صحيح هست؟
    اميدوارم سوالم رو درست بيان کرده باشم.

    پاسخ

    سلام. منظور از گزاره هاي عقلي را بايد مشخص کرد. اگر گزاره اي صادق باشد يعني مطابق واقع باشد (در جهان وقوع يافته باشد) ديگر گزاره اي صرفاً عقلي نيست بلکه بياني عقلي از امري واقع است. بالاتر آنکه، آنچه ذهن به آن مي پردازد (گزاره هاي عقلي در بيان فلاسفه) را نمي توان غير واقعي دانست زيرا محصول حس و ادراک مادي و غيرمادي ما از آن است پس تا حدودي واقعيت نيز دارد.پديده هاي طبيعي در جهان نيز صرفاً فيزيکي نيستند بلکه واقعي هستند. اين که ادراک و شناخت ما از واقعيت جهان (وجود) چقدر با حقيقت آن واقعيت تطبيق داشته باشد مهم است و الا شناختي که منفک از حقيقت واقعيت باشد ارزشي ندارد، بلکه انحراف در شناخت است.تطبيق گزاره هاي ذهني بر پديده هاي طبيعي ( و نه بر حقيقت واقعيات طبيعي) نوعي تقليل دادن(فروکاستن) است که هم با اراده و هم بالاجبار انجام مي گيرد و منجر به معرفت دستکاري شده مي گردد. اگر رويکردي وجود شناختي در همه ابعاد مي داشتيم، جهان جور ديگري مي شد.از حضورتان متشکرم. اگر دقيقاً مي دانستم چه مصداقي را مد نظر داريد شايد بهتر پاسخ مي دادم.
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ شنبه 30 ارديبهشت 91 نوشته (طب سنتي يا طب اسلامي؟) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام. ممنون از حضور، نظارت و انتخاب شما. ان شاء الله بتوانيم اداي تکليف کنيم.
    + دكتر افشين احمدپور 


    با سلام.

    در مورد صحت اعتبار رساله ي ذهبيه به شدت دچار خطا شده ايد. محتواي اين رساله کاملا ً غير علمي است و با عصمت امام رضا عليه السلام منافات دارد.التماس دعا.

    پاسخ

    سلام. از حضور و نظرتان متشکرم.من هرچه بيشتر با رساله ذهبيه (طب الرضا عليه السلام) آشنا شده ام، معرفت علمي ام نيز افزايش يافته است آن چنان که نمي توانم به خود اجازه دهم به آن وسيله عصمت امام را زير سؤال ببرم. ممکن است ميزان گزاره هاي علمي (scientific statements) در طب الرضا کم باشند (البته با قياس به دانش تجربي پزشکي و محدود به پارادايم غالب) اما اعتبار اين رساله نه فقط به گزاره هاي علمي آن، بلکه به ميزان تأثير معرفت شناختي (medical epistemology) نيز مي باشد. براي فهميدن طب سنتي يا اسلامي بايد فلسفه پزشکي يا فلسفه طب سنتي يا فلسفه طب اسلامي را نيز دانست آن وقت مي توان دريافت که دو پارادايم يا نظام فکري متفاوت (طب سنتي و پزشکي نوين) سنجش ناپذيرند، زبان علمي متفاوتي دارند، و معرفت حاصله و توليد دانش در هر کدام متفاوتند.