سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زینب در مباهله

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/2/6:: 12:56 صبح

شنبه 4 اردیبهشت 95 روز وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها بود.

آیا نکته جدیدی می توان از عظمت مقام ایشان یافت؟ 

آیه مباهله راز این نکته سربسته است: در آیه مباهله، پیامبر مأمور شد خود و کسی که نفس پیامبر باشد را به همراه فرزندانش و زنانش پیش بیاورد. همه می دانستند و می دانند که پیامبر تخلف از دستور وحی نمی کند و نکرده است. 

اما تاریخ ساکت شده یا به سکوت کشیده شد! چرا؟ 

آنچه از تاریخ به ما رسیده، همراهی حضرت علی و حضرت زهرا و حسنین با پیامبر بود. 

اما مگر حضرت زهرا به تنهایی چند زن محسوب می شد؟ 

آیا دستور زبان عرب تغییر یافته که یک زن مصداق «نسائنا» قرار گیرد؟ 

آیا پیامبر خلاف دستور وحی انجام داد؟ 

آیا پیامبر نمی دانست «نساء» بر دو یا چند زن گفته می شود؟ 

آیا پیامبر چون درس نخوانده بود کلمه «نساء» را مفرد تلقی کرد؟ 

آیا دانایی به زبان عرب نبود که به پیامبر این اشتباه یادآوری کند؟

اگر پیامبر عرب زبان بود و مطیع دستور وحی، کدام زن را با حضرت زهرا برای مباهله همراه کرد؟ 

یکی از علماء در درس تفسیر قرآن خود به پرسش فوق پاسخ داده است: «حضرت زینب خردسالی بود همراه مادر و حاضر در مباهله، اگرچه تاریخ از او غفلت کرد یا او را نادیده گرفت». استدلال ایشان چنین بود: «پیامبر نمی توانست و نمی خواست که با دستور صریح قرآن مخالفت کند و فقط یک زن را به همراه خود برای مباهله ببرد». 

آخرین روز نوشتن تحقیقاتش، میلاد حضرت زینب بود!

روز درگذشتش وفات حضرت زینب بود، چه همزمانی و تقارن عجیبی!

روز رحلتش میلاد امیرالمؤمنین بود، چه تعلق و مقارنه عجیبی! 

او بعد از 21 سال تحصیل و تدریس و ریاضت بر تراب ابوتراب، حاضر نشد مهر خروج از عراق بر گذرنامه اش ثبت شود تا پیش جد و مولایش خجالت زده و شرمنده نشود و مبادا نشنود این سخن را: «تو خود روی از ما برگرداندی!»

خدا ایشان و درگذشتگان ما و شما را غریق رحمت نماید و برخوردار از دعای ایشان بگرداند. 

آمین

مطالب مرتبط

زینب فی یوم المباهلة


زینب فی ییوم المباهلة

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/2/3:: 1:32 عصر

المنتصف من شهر رجب المرجب تتذکر برحلة زینب الکبری دخت علی إبن أبیطالب أمیرالمؤمنین و أخت حسین بن علی سیدالشهداء فی سنة ثلاثة و ستین من هجرة النبویة فی مدینة دمشق فی سوریا.

هل تجد إشارة جدیدة إلی عظمة مقامها و جلالها ؟

إنّ آیة واحد و ستین من سورة آل عمران تکشف عن هذه النکتة الخفیة: إنّ رسول الله قد أُمِر بالمباهلة مع نصاری نجران فی معیة نفسه و إبنَیه و نسائه. کلّ الناس کانوا یعلمون أنّه لم تخلف قط و لایخالف عن الوحی و لکن التاریخ قد سکت أو سکتت عن هذه الحکایة بواقعیتها! لماذا ؟

ما وصلت إلینا من التاریخ أن رسول الله ذهب إلی المباهلة فی معیة إبنَیه (أو سبطیه) حسن و حسین و إبنته فاطمة الزهرا و إبن عمّه علی بن ابیطالب علیهم السلام و لکن

أ فاطمة بنفسه کانت إثنان أو أکثر –فتصدق کلمة نساء بصیغة جمع- أو کانت إمرأة واحدة بصیغة مفرد ؟

هل تغیرت لسان العرب فاستعملت کلمة جمع فی محل مفرد ؟

هل خالف رسول الله عن وحی من الله تعالی؟

هل نسی رسول الله أن کلمة «نساء» تستعمل لإمرأتان أو أکثر ؟

هل هذا النبی الأمیّ أخطأ و فهم من کلمة «نساء» أنها مفردة ؟

هل لم یجد عالما بلسان العرب فی تلک الزمان و نحوها حتی یذکّر النبیّ هذا الخطأ ؟

إن کان رسول الله من العرب و تابعاً للوحی، فأیّ إمرأة حضرت مع فاطمة الزهرا ؟

أجیبت هذه المسائل فی دراسة تفسیر القرآن من سید الأستاذ آیة الله محمدعلی الموحد الأبطحی قدس سره: «إنّ زینب بنت علیّ کانت طفلة فی معیة أمّه فاطمة حاضرتان فی المباهلة و إن سکت التاریخ غفلةً أو غمضةً». أنّه قد قرّر دلیله هکذا: «إن رسول الله لم یقدر و لا أراد أن یخالف ما صرحت به الوحی فی القرآن بترک إمرأة ثانیة و لکن ذهب إلی المباهله فی معیة إبنته و بنتها».

ما رأیت أحد من العلماء من العامة أو الخاصة، داعیاً یهذا الإستدلال فی تفسیر هذه الآیة.

سیدنا الأستاذ قد رحل فی ثالث عشر من شهر الرجب المرجب ودفن فی منتصفه أی یوم وفات عمته زینب الکبری فی مدینة قم.

اللهم إغفر له و لأسرته و لإله و أشمل دعائه فینا، آمین

هذه المقالة فی لغة الفارسیة

 


منشور دین در یک وصیت

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/4/6:: 12:0 صبح

نوشتار زیر بخشی از وصیت   مرحوم آیة الله العظمی سید محمدعلی موحد ابطحی رحمة الله علیه می باشد که نکاتی قابل تأمل را برای خوانندگان دارد:

. . . إلی علماء الإسلام و المذهب و طلاب العلم و سایر الناس و لأهلی و أقربایی و لولدی خاصة

أما وصیتی لعلماء الشیعه و المذهب و سایر علماء الإسلام

-          فأن لاینسون الله تعالی فی کلّ حالٍ و زمانٍ و مکانٍ

-          و أن یقوموا لإحیاء الدّین «و لا یخافون فی الله لومة لائمٍ»[1]  کما قال تعالی «قل إنّما أعظکم بواحدة أن تقوموا للّه مثنی و فُردی»[2]

-          و أنّ الدین و المذهب و أصوله و معالمه و آدابه المأثوره عن النبّی و فاطمة الزهراء و الأئمه الطاهرین علیهم السلام أمانة الله و رسوله و آله علی الناس

-          فاحفظوها و احفظوا علیها حتی تؤودّوها إلی صاحب الأمر أرواحنا لمقدمه الفداء

-          و لا یضّیعوها بالأرآء و الأهواء و إتباع أهل الدنیا و بالخضوع للأمراء و الظالمین و البدعِ و الإفتاء بما لم یرو فیه نصّ أو ظاهر حجّة من القرآن و الأخبار[3]

-          و لا تکونوا لآل محمدٍ علیهم السلام و لمذهبهم شیناً و عاراً کما قد ورد النهی عن العار و الشنیعة و الفضیحة لهم بالأعمال الفضیحة و ترک السنن و آداب الشریعة[4]

أسئل الله تعالی لکم التوفیق و المعرفه و السّداد و البهاء و الکمال و شرف الدنیا و الآخره و حسنَ المآب. . .

  . . . وصیت به علماء اسلام و مذهب و طلبه های علم [دین] و بقیه مردم و خانواده ام و خویشانم و به ویژه به فرزندانم

اما وصیتم به علماء شیعه و مذهب [حقه جعفری] و دیگر علماء اسلام این است که

- خدای تعالی را در هر حال و هر زمان و هر مکان فراموش نکنند و برای احیای دین به پاخیزند و در [راه] خدا از مذمت [هیچ] مذمت گری نترسند همانطور که خدای تعالی فرموده است: [ای پیامبر به همه بگو] من فقط یک موعظه به شما دارم، این که برای خدا به پاخیزید، تک تک یا دوتا دوتا.

- و این که دین [اسلام] و مذهب [شیعه] و اصول و آموزه های آن، و آداب رسیده (از پیامبر و حضرت فاطمه زهرا و ائمه طاهرین علیهم السلام) امانت خدا و رسول و آل او بر گردن مردم هستند،

- پس آن را محافظت کنید و بر آن باقی بمانید تا این که آن را به حضرت صاحب الامر (جانهای ما فدای قدومش باد) تحویل دهید.

- و [این امانت] را با نظرات شخصی، با هوا و هوس، با پیروی از اهل دنیا، با خضوع برای مسئولان و ستمگران، با بدعتها و با فتوا دادن (در آنچه که نصّ یا حجت آشکاری از قرآن و اخبار نرسیده) ضایع نکنید

- و مایه عیب و زشتی برای آل محمد علیهم السلام و مذهب آنها با کارهای زشت و ترک سنتها و آداب شریعت نباشید (همان طور که عیب و زشتی و بدنامی برای آنان نهی شده).

از خدای تعالی برای شما توفیق و معرفت و استواری و ارجمندی و کمال و برتری در دنیا و آخرت و پایانی نیکو خواستارم. . . .

 تلاش خواهم کرد تصویری از این وصیت نامه را برای استناد بیشتر در دسترس همگان قرار دهم.

 


[1] سوره مائده آیه 54:یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ.

[2] سوره سبأ آیه 34:قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ.

 [3] پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «العلماء أحبّاء اللّه،ما أمروا بالمعروف ونهوا عن المنکر و لم یمیلوا فی الدنیا و لم یختلفوا أبواب السلاطینفاذا رأیتهم مالوا الی الدنیا وأختلفوا أبواب السلاطین،فلاتحملوا عنهم العلم ولاتصلوا خلفهم ولاتعودوا أمراضهم ولاتشیعوا جنائزهم،فانهم آفة الدین وفساد الإسلام یفسدون الدین کما یفسد الخلّ العسل»: «عالمان، دوستان خدایند،مادام که: امر به معروف و نهی از منکر کنند و به دنیا دل نبندند و به دربار مسئولان نظام آمد و شد نکنند. پس هرگاه، آنان را دیدید که به دنیا روی آورده اند و به نزد مسئولان نظام و حاکمان رفت وآمد دارند، دیگر، از آنان دانش فرا نگیرید و پشت سر آنان نماز نگذارید، به عیادت آنان نروید و جنازه های آنان را تشییع نکنید. زیرا آنان، آفت دین و مایه تباهی اسلامند. آنان دین خدا را تباه می سازند مانند سرکه عسل را فاسد می کنند(الحیاة، حکیمی، ج2/296، دفتر نشر فرهنگ).

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: الفقهاء أُمناء الرُسُل ما لم یدخلوا فی الدنیا. قیل: یا رسول اللّه فما دخولهم فی الدنیا؟ قال: اتّباع السلطان. فاذا فعلوا ذلک فاحذروهم علی دینکم»: «فقیهان، امینان پیامبرانند، تا هنگامی که در دنیا داخل نگردند. پرسیدند:ای رسول خدا! منظور از داخل شدن آنان در دنیا چیست؟ فرمود: پیروی از مسئولان نظام و حاکمان، پس هنگامی که چنین کردند، از آنان نسبت به دین خویش برحذر باشید (الخراجیات، فاضل قطیفی /23، انتشارات اسلامی، قم).

[4] قال الصادق علیه السلام: «معاشر الشیعة کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا، قولوا للناس حسنا و احفظوا السنتکم و کفوها عن الفضول و قبیح القول»: ای گروه شیعیان! همواره زینت ما باشید و مایه ننگ ما نگردید، با مردم نیک سخن گویید، مراقب زبان خود باشید و آن را از گفتار بیهوده و زشت باز دارید (بحار، ج 11، ص 310) مطالب مرتبط


در محضر استاد

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/1/16:: 2:55 عصر

در محضر استاد مجموعه ای است مستند درباره مرحوم آیه الله العظمی سید محمد علی موحد ابطحی (رحمه الله علیه) که به تدریج در حال تدوین و نگارش می باشد. در این صفحه برخی از قضایایی را می آورم که می تواند موجب بیداری و تأمل در خوانندگان شود.

رقیه باب الحسین است

 مبادا زجرها اجرها را از بین نبرد

نذر سیاه پوشی

اخلاق پیغمبری 

ادامه مطلب...

وصیت نامه قرآنی

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/3/22:: 7:0 صبح

 نوشتار زیر بخشی از وصیت نامه یکی از علمای معاصر است که مشابه آن را ندیده و نشنیده ام؛ نه در وصیت های منتشر شده علماء و مراجع معظم تقلید (مانند آیات عظام انصاری، حائری یزدی، بروجردی، خوئی، مرعشی نجفی، گلپایگانی، اراکی، . .)، نه در وصیت نامه مفسران قرآن (مانند علامه طباطبایی، . .) حتی امام راحل نیز چنین ننوشته است. بعید می دانم که مفسران موجود (مانند علامه جوادی آملی، . . ) یا حتی رهبر فرزانه چنین توصیه هایی را در وصیت نامه خود بیاورند.

خواندن این توصیه ها هر کسی را به فکر فرو می برد و سرمشق می دهد:

 . . . «وصیت به فرزندان و خویشان و دوستان»

وصیت: مواظبت نمایید، هر شب در منزل خود به خواب نروید مگر آن که یک سوره از روی قرآن بخوانید، چنانچه امام صادق علیه السلام بوسیله فُضیل بن یسار به شیعیان خود توصیه فرمود و وعده داد برای هر کسی که قرآن بخواند، به هر آیه ده حسنه نوشته شود و ده گناه از گناهان وی محو شود (وسائل الشیعه، ج 4، ص 853، باب 17: ابواب قرائة القران، و ص 852، باب 18)

و کوشش نمایید هر شب در خانه از ده آیه کمتر نباشد، چنانچه امام محمدباقر علیه السلام از جد بزرگوارشان حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله روایت فرمودند که فرمود: هر کس ده آیه در یک شب بخواند، او را از "غافلین" ننویسند.

و اگر کوشش کنید هر شب پنجاه آیه قرآن در منزل بخوانید نام شما در "دیوان ذاکرین" ثبت شود، چنانچه حضرت امام محمدباقر علیه السلام از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بشارت آن را داده اند.

و اگر همت کنید یکصد آیه بخوانید تا نام شما در "دیوان قانتین" ثبت شود، چنانچه آن حضرت نیز بشارت دادند.

و چه بهتر آن که دویست آیه قرآن هر سب در منزل بخوانید که نام شما از "خاشعین" نوشته شود.

و مرحبا به شما که هر شب سیصد آیه قرآن در منزل بخوانید تا به وعده پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، شما از "فائزین" نوشته شوید.

و مرحبا به شما که جدیت و کوشش نمایید که پانصد آیه قرآن بخوانید که در همین روایت پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند نام او از "مجتهدین" نوشته می شود.

و آفرین بر شما که شبی هزار آیه بخوانید که امام محمدباقر علیه السلام در این روایت از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله روایت فرمودند: برای او قنطار نوشته می شود و [هر] قنطار پانزده هزار مثقال طلا و [هر] مثقال بیست و چهار قیراط است که کوچکترین قیراط او مثل کوه احد می باشد و بزرگتر آن مابین آسمان و زمین است.

وصیت: فرزندان و خویشان و دوستان من، جدیت نمایید خانه خودتان را نورانی و درخشنده برای اهل آسمان بنمایید -مثل درخشندگی ستارگان آسمان برای اهل زمین- با خواندن قرآن در آن، چنانچه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین و ائمه طاهرین علیهم السلام در روایاتی به ما خبر دادند.

وصیت: خانه خودتان را مبارک و محل نزول برکات قرار دهید و زیاد شدن برکات آن را آسان بسازید چنانچه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین و امام صادق و حضرت رضا علیهم السلام فرمودند (وسائل الشیعه، ج 4، ص 850، باب 16)

وصیت: منزل خودتان را محل نزول ملائکه و رحمتها و دور از ورود شیطان و جنود او و محل زیاد شدن اولاد و اهل قرار دهید با قرائت قرآن در آن، چنانچه معصومین علیهم السلام در روایات بشارت دادند. . . .

مرا به دعا و طلب مغفرت مسرور نمایید. سیدمحمدعلی موحدابطحی

 


تلاش خواهم کرد تصویری از این وصیت نامه را برای استناد بیشتر در دسترس همگان قرار دهم.

 


   1   2      >



بازدید امروز: 32 ، بازدید دیروز: 70 ، کل بازدیدها: 403447
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ