سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زدن زنان: آری یا خیر؟ قسمت دوم

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/6/13:: 1:48 عصر

 

زدن زنان: آری یا خیر؟ (قسمت دوم)

دکترسیدمهدی موحدابطحی

قسمت اول نوشتار مربوط به تحلیل ظاهر آیه و نحوه استدلال برای فهم مفاد و حکم آن بود. در این قسمت روایاتی را مطرح کرده و تحلیل می نمایم که حکم نشوز/سرکشی زن را بیان کرده اند:

1.     سنخیت این احکام با یکدیگر و با مسأله نشوز بر عدم سنخیت آنها مقدم است. محروم کردن زن از معاشرتهای زناشویی باید متناسب با مجازات مرحله بعدی باشد: یعنی زدن زن، نوعی مجازات محروم کردنی باید باشد تا متناسب با محروم کردن از معاشرتهای خاص زناشویی شود. پس «زدن» در این آیه همان زدن متداول نیست.

2.     «زدن زن» متناسب با «محرومیت زن از معاشرتهای خاص زناشویی» در فرمایشی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) به روشنی بیان شده است:

«من تعجب می کنم از کسی که زنش را می زند در حالی که خودش به زده شدن اولی تر است. زنانتان را با چوب/شاخه نزنید زیرا در آن قصاص است، اما آنها را به گرسنگی دادن و برهنه نگهداشتن بزنید تا هم در دنیا و هم در آخرت راحت باشید»

3.     در فرمایش دیگری چنین آمده است: «بالهای زنان را بزنید با کم کردن خوراک و پوشاک».

بال پرنده ای را زدن(قطع کردن): همان گرفتن توانایی پرواز پرنده است. زدن زن همان قطع بالهای وی است تا مانع بلندشدن (نشوز/سرکشی) گردد.

4.     روایت دیگری مطالب بیشتری را بیان می کند:

«و هر مردی که زنش آرایش کند و از خانه اش خارج شود، این مرد دیوّث است [دیوّث: مردی که می داند زنش خود را در اختیار مردی دیگر می گذارد اما مانع زنش نمی شود] و اگر کسی به چنان مردی چنین لقبی دهد، گناه نکرده است. زن نیز وقتی که آرایش کرده و عطر زده از خانه اش خارج شود در حالی که شوهرش به آن راضی باشد، به ازای هر قدمی که چنین زنی در خارج خانه بر می دارد، خانه ای از آتش برای شوهرش ساخته می شود. پس کوتاه کنید بالهای زنانتان را و طولانی نگذارید آنها را، زیرا در کوتاه کردن بال زنان؛ 1) رضایت و 2) سرور و 3) ورود بی حساب به بهشت هست. این وصیت مرا درباره زنانتان رعایت کنید تا از سختی محاسبه روز قیامت نجات یابید. هر کسی که وصیتم را رعایت نکند، پس چه بد حالی خواهد داشت در پیشگاه الهی».

5.     این که چرا کم گذاشتن از خوراک و پوشاک زن می تواند او را از سرکشی بازدارد؟ سؤال تحقیقی مهمی است که نتایج جالبی دارد:

اگر سرکشی زن از شوهرش چنان باشد که نقش مردانه و زنانه در خانواده را نادیده بگیرد(مطابق رسالتی که شرع تعیین کرده)، او از دایره خانواده خارج می شود و مصداق تبرّج خواهد بود. تبرّج از برج به معنای «بالاگرفتن برای نمایش و آشکارسازی» می باشد. به همین خاطر، برجهای اطراف شهرها را برج نامیده اند.

زیرا افرادی در آنها بالا می رفتند و خبرهای بیرون شهر و یا بیرون قلعه را برای مردم داخل آن آشکار می کردند. پس نشوز مقدمه تبرّج است با این تفاوت که تبرّج می تواند از درون یا بیرون خانواده و توسط هر زنی (زن نسبت به حریم جامعه) انجام شود اما نشوز از درون خانه و خانواده (زن نسبت به حریم همسرش) آغاز می شود.

6.     بنابراین زدن زن: معادل «زدن بال و پر» یا «کوتاه کردن بال و پر» یا «ممانعت از بُرون نمایی» است: در دنیا؛ از هزینه های بالا و چشم و هم چشمی در امان می شود. در آخرت؛ از سختی حساب و کتاب اعمال که؛ از کجا آورده ای؟ در کجا خرج کرده ای؟ حلال بود یا حرام؟ همسایه ایت (تا چهل خانه) گرسنه می خوابید یا نه؟ در مجلسی که پوشیدی گناه می شد یا نه؟ با این پوشش گناه کرده ای یا نه؟......

7.     سیر بودن و پر داشتن مقدمه و محرّک پرواز است و این پرواز برای زن تبرّج می آورد که نهی شده است. زنی که لباس ساده داشته باشد میل به خودنمایی اش کمتر است اما اگر چندین دست لباس مهمانی داشته باشد، خوب بدیهی است که دوست دارد آنها را بپوشد، هر کدام را در جایی! هر بار یکی! هر چند وقت لباسی جدید! هر عقد یا عروسی یک لباس! لباس شب جدای از لباس روز! لباس عزا غیر از لباس شادی! لباس رسمی علاوه بر لباس مهمانی! لباس ....!!!!؟؟؟

منابع:

1.     کتاب العین، ج‏6، ص: 232، واژه نشز.

2.     المفردات فی غریب القرآن، ص: 806، واژه نشز.

3.     لسان العرب، ج‏2، ص: 73، واژه نشز.

4.     مجمع البحرین ج 2 ص 276، واژه برج.

5.     لسان العرب، ج‏2، ص: 211، واژه برج.

6.     قاموس قرآن، ج‏1، ص: 174، واژه برج.

7.     دهسرخی الاصفهانی، سیدمحمود. النساء فی اخبار الفریقین (زنان در اخبار شیعه و سنی). مطبعه امیر، قم 1416، ص 44-45، ح61، ص14، ح16، ص 43، ح58، ص17، ح21.(نویسنده در سال 1389 در قم وفات یافت).

 

* از هر خواننده ای که پذیرش مفاد این روایات برای وی سنگین است یا قبول ندارد، تقاضا دارم به جای کم معرفتی یا توهین یا استهزاء به معصومین علیهم السلام، هرچه می خواهد (ناسزا، بد، فحش،....) به من بگوید نه به ایشان، به طور خصوصی یا عمومی. ناراحت نمی شوم.


بی غیرتی، اما برای دیگران!!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/28:: 5:50 عصر

دکترسیدمهدی موحدابطحی 

زنی وفادار دارید و شما نیز به همسرتان وفادار بوده اید. 

تصور کنید:

یک روز مردی زنگ منزل شما را به صدا در می آورد. درب را باز می کنید. می گوید: زنم نمی تواند باردار شود، اجازه بدهید خانمتان را باردار کنم تا بچه ای برای ما بیاورد؟

چه حسی دارید؟

صورتتان قرمز می شود؟

رگهای گردنتان ورم می کند؟

رگ غیرتتان برجسته می شود؟

آیا می توانید خودتان را کنترل کنید؟

دست  روی آن مرد بلند نکنید؟

ناسزا نگویید؟

..........

جملات بالا بیانی عامیانه، غیرپزشکی، غیرفقهی، و غیرتخصصی از واقعیتی است که هم اکنون در جامعه ایرانی و غیرایرانی روی می دهد.

واقعیتی که، برخی فقیهان و مراجع اجازه داده اند!! حتی قانونی برای آن نیز درست کرده اند!! و متخصصان باروری و ناباروری آن را انجام می دهند!! 

قضیه این است: 

به جای این که مردی سراغ شما بیاید، مراکزی به نام «ناباروری و باروری» یا «رویان» واسطه کار می شوند!

به جای آن که قضیه به ارزانی و آسانی تمام شود، زوجین هزینه گزافی به این مراکز می پردازند و عده بسیاری تأمین می شوند!

برای تشویق زن شما به این کار، معاینات و آزمایشاتی رایگان از وی انجام می شود و پول خوبی از زوجین نیز دریافت می کند!

برای لوث نشدن قضیه در زایشگاه، گواهی ولادت به نام زن نابارور صادر می شود!

اسمش هست: رحم جایگزین یا رحم اجاره ای یا رحم کرایه ای!

دو سؤال مهم: 

1.  چرا خود علماء یا متخصصان به زنانشان اجازه نمی دهند از نطفه دیگری باردار و شکمشان برآمده گردد؟

2.  آیا نباید آنچه را برای خودمان نمی پسندیم، برای دیگران هم نپسندیم و تجویز نکنیم؟

اما می شد از زنی مطلقه یا بیوه برای این کار استفاده کرد و او را صیغه کرد.

حقیقت این است که 

1.  نازایی یک بیماری است اما اجاره یا کرایه رحم درمان نازایی زن نیست زیرا با اجاره کردن رحم برطرف نمی شود و همچنان زن نازا، نازا خواهد بود:

پس نمی توان با تمسک به برخی از ادله فقهی مانند اصل الضروره آن را تجویز کرد.

2.  زوجین نابارور استثمار کننده عملکرد زن جایگزین هستند تا به هدف خود (داشتن بچه) دست یابند: یعنی هدف وسیله را توجیه کرده است: دیگری از زن اجاره ای بچه پیدا کند اما نتواند مادر وی باشد، چیزی که در قرارداد مذکور است، مراجع تجویز کرده اند و قانون آن را نادیده می گیرد.

3.  زن اجاره ای استثمار شده است: گویا مردی ندارد! آیا چنین مسأله ای از مصادیق آیه و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن نمی باشد؟

 

چنان نوشته ام که ناراحت شوید تا ارزش فرمایش امام حسن مجتبی علیه السلام را دریابید:

«نپسند برای دیگران، آنچه را که برای خود نمی پسندی» 

این مطلب با رحم اجاره ای: چالشی برای فقاهت ارتباط دارد.


زدن زنان: آری یا خیر؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/27:: 1:17 عصر

دکترسیدمهدی موحدابطحی

ظاهر آیه 34 از سوره نساء از زدن زنان می گوید اما باید مفاد آن را با کمک مُبیّن قرآن تبیین کرد و فهمید: 

الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتی‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبیراً (نساء 34).

ترجمه آیه 34 از سوره نساء: مردان بر زنان قیادت و سرپرستی دارند به خاطر آن که خدا برخی از مردان را بر برخی دیگر برتری داده است و به خاطر این که مردان از مالشان انفاق می کنند، پس زنان درستکار اطاعات کنندگان هستند [پدیرنده حکم خدا در این آیه با چیزی نگفتن که نشانه اطاعت است] و نگهدارندگان پوشیده ها، چرا که خدا خواسته پوشیده باشند. و زنانی که می ترسید از سرکشی آنها، پس پند دهید آنها را، آنگاه از آنان در بسترها کناره گیرید، سپس آنها را بزنید. پس اگر پیروی شما کردند دیگر بر آنها دست درازی نکنید. همانا خدا بزرگی بلند مرتبه است.

 

ادامه مطلب به زودی منتشر خواهد شد.

منابع:

کتاب العین، ج‏6، ص: 232

المفردات فی غریب القرآن، ص: 806

لسان العرب، ج‏2، ص: 73

دهسرخی محمود. النساء فی اخبار الفریقین (زنان در اخبار شیعه و سنی). مطبعه امیر، قم 1416

و منابعی که بعداً می افزایم.


زنان و دختران مهم اند؟!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/15:: 1:50 صبح

دکترسیدمهدی موحدابطحی

بسیار شنیده اید که؛

در انتخاب همسر به ویژه دختر باید دقت کرد زیرا در بچه ها تأثیر می گذارد (روایات زیادی نیز برای انتخاب دختر نسبت به پسر حساسیت بیشتری نشان داده اند). یا نقش مادر در بارداری و تعیین صفات و خصوصیات نفسانی فرزند آینده بیشتر از نقش پدر است (توصیه های زیادی در روایات برای دقت مادر در خوراک و نگاه و رفتار و کردار و گفتار و پندارش وجود دارد). یا . . یا ..

اما چرا؟ آیا واقعاً چنین تفاوت تکوینی در خلقت دختر و زن نسبت وجود دارد؟ آیا می توان شواهدی علمی برای چنین ملاحظاتی ارائه کرد؟ نوشته زیر به این پرسشها پاسخ می دهد:

دلیل اول

همه ما از لقاح تخمک و اسپرم والدین خود موجودیت یافته ایم.

پس از بلوغ پسر، اسپرمها از یک تقسیم میوز (myosis) در سلولهای زایای بیضه ها به وجود می آیند (در تقسیم میوز، هر اسپرم فقط 23 کروموزوم خواهد داشت) و پس از گذشت تقریباً سه ماه یا 86 روز (در بافت بیضه، و در مجاری اپیدیدیم در اطراف بیضه ها) تکامل یافته و قدرت باروری پیدا می کنند. یعنی اسپرمی که در لقاح شرکت کرده، حدود 100 روز قبلش تکوین یافته و خلق شده است.

اما تقسیم میوز در دختران متفاوت است:

تخمکی که با اسپرم لقاح می کند هنگام بلوغ دختری که الآن مادر شده، بوجود نیامده است. هر تخمکی که در تخمدان دختر یا زنی هست، وقتی بوجود آمده که این دختر (یا زن یا مادر) در شکم مادرش جنینی بوده است. در هفته ششم بارداری، سلولهای زایای اولیه در کنار ستون مهره های جنین تقسیمات میوزی را آغاز می کنند اما به پایان نمی رسانند. تقسیم میوز یک تخمک در مرحله دومش متوقف می شود (نه 46 کروموزمی است و نه 23 کروموزومی محسوب می شود). این توقف ادامه می یابد. جنین دختر که متولد شد، بازهم تخمکهای موجود در تخمدانش تقسیم میوز را ادامه نمی دهند تا این که دختر بالغ شود.

پس از تکمیل بلوغ جنسی دختر و شروع سیکلهای ماهیانه (در حوالی 12-13 سالگی) و حدود 5 تا 7 روز پس از پاک شدن از عادت ماهیانه، هر بار یک یا چند تا از فولیکولهای تخمدان (محتوی تخمک) تحت تأثیر هورمونهای زنانه شروع به رشد و تکامل می کنند که تقسیمات میوزی داخل تخمک از به جریان افتاده و تخمک 23 کروموزومی در نیمه یک سیکل ماهیانه از تخمدان آزاد می شود. اگر قسمت باشد(!)، اسپرمی پیدا می شود(به حجله می رود!)، تخمک را بارور می کند(...!) و سلول تخم یا نطفه انسان جدیدی بوجود می آید.

کروموزومها یا ژنهای هر سلول تحت تأثیر عوامل آسیب زا هستند، در حال تقسیم میوز (تقسیم ویژه تولید سلول جنسی) باشند یا تقسیم میتوز (تقسیمات معمولی). به همین خاطر وقتی که سلول نمی خواهد تقسیم شود، ژنهای آن به طور ویژه ای محافظت می شوند. حتی یکی از کروموزومهای x در هر سلولی به طور فشرده و خاموش قرار می گیرد که به آن bar body می گویند.

به همین خاطر، باردار شدن زن پس از 35 سالگی توصیه نمی شود زیرا تخمکهایی که در 35 سالگی یا بیشتر آزاد می شوند، 35 سال و 3-4 ماه قبل تکوین یافته و در طول این مدت طولانی در معرض عوامل آسیب زا بوده اند و احتمال ناهنجاری بیشتری دارند.

پس یک تخمک از هفته ششم جنینی صاحب خود تا وقتی در هر سیکل زنانه از تخمدان آزاد شود، تحت تأثیر عوامل آسیب زای سلولی، عوامل تغذیه ای، هورمونها، مواد شیمیایی وارد شده به بدن، اشعه های ماوراء بنفش و ایکس، امواج رادیویی و صوتی و الکترومغناطیسی، و ... و ... می باشد. همچنین، تحت تأثیر حالات عاطفی، روحی-روانی، گناه، و .. و. .. می باشد.

دلیل دوم

در هنگام لقاح، هسته اسپرم و میتوکُندری های آن وارد تخمک می شوند که به همراه سیتوپلاسم و هسته تخمک سلول جدیدی به نام تخم بوجود می آورند. میتوکندری نیروگاه تولید انرژی در سلول می باشد. همچنین، سلولهای اطراف تخمک (زونا پِلوسیدا) در تغذیه و حفاظت و حرکت سلول تخم در لوله تخمدان به طرف رحم نقش دارند.

کمی طولانی شد اما شاید متوجه اهمیت سخنان معصومین درباره انتخاب دختر یا زن برای همسری شده باشید و شاید دختران و زنان جامعه ما اهمیت ازدواج هرچه زودتر را دریابند.


زن لباس است! برای کی؟ برای چی؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/13:: 4:45 عصر

 

دکتر سیدمهدی موحدابطحی

چرا زن می تواند پوشاننده باشد؟ زن چه چیزی/چه کسی را می پوشاند؟ زن از چه چیز می پوشاند؟ اگر زن نتواند نقش پوشانندگی خود را ایفا کند، چه می شود؟ و پرسشهای بسیاری دیگر. پاسخ این پرسشها مربوط به تدبر در آیه 187 از سوره بقره می باشد: هُنّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ: زنان شما لباس شمایند و شما لباس زنانتان هستید.

شاید تحلیل زیر درست درآید:

1.     از «زنان شما» (ضمیری که به نساء بر می گردد، معادل women) نام برده و نه از «زن» (امرأه که معادل female است) زیرا زن به معنای امرأه به حیوانیت این موجود نظر دارد اما زن همراه با متعلَق آن به انسانیت وی اشاره می کند. همچنین، زن به معنای امرأه بودن نفسانی را می طلبد اما زن همراه با متعلَق آن ایفای نقش ملکوتی را تذکر می دهد.

2.     این که چرا زن می تواند پوشاننده باشد، دلایل متعددی دارد:

a.     فطرتاً پاک سرشت است و به پاکی جلب می کند.

b.     تسکین دهند و آرامبخش مرد است (آیه قرآن) زیرا مرد ناملایمات زندگی را با زنش در میان می گذارد تا خشم و غضبش فرو نشیند و آرام شود.

c.      آدمی را از صف تیراندازان شیطان خارج می کند، زیرا نگاه بد (از مرد یا از زن) تیری از تیرهای شیطان است (روایت) و زن چشم شوهرش را پر کرده است. پس دیگر جای شیطان نیست.

d.     متجلی کننده یکی از صفات الهی است (یا ساتر یا ستّار).

e.     هویت جدیدی به مرد می دهد: همسر می شود، داماد خانواده می گردد، باجناق می شود، ... همه اینها نقشهای اجتماعی هستند که مرد یا زن از یکدیگر بدست می آورند: هویتی که مطابق فطرت آنهاست.

3.     آنچه که زن می تواند بپوشاند؛ زشتی ها، ناپاکی ها، شیطانی ها، بدی ها، و صفات حیوانی انسان مانند شهوت و غضب می باشد.

4.     زن (إمرأه) عورت است (روایت)، پس باید او را پوشاند: از دیده شدن، از شنیده شدن، از بوئیده شدن، از لمس شدن، و از خیلی چیزها. اما زنی که به کسی متعلق است، پوشاننده است: شوهرش از او کام می گیرد و شیطان از او ناامید می شود زیرا زمین از راه رفتن پسر/مرد یا دختر/زن بی همسر بر روی آن به خدا شکایت می کند (روایت). به عدد قطرات غسل جنابت از گناهانشان می ریزد، پس به راه پاکیزگان می آیند (روایت).

5.     وسوسه های شیطانی می تواند (اعراف 20، طه 121) زن را از ایفای نقش پوشانندگی (خصلت انسانی) منحرف کند تا به خوی حیوانی اش عادت کند. چنین زنی زشتی ها را نمی پوشاند: زشتی گناه و معصیت، زشتی عصیان و مخالفت، و زشتی حرص و طمع. وقتی زن پوشاننده نباشد، شیطان می تواند چه با مرد چه با زن تماس پیدا کند(اعراف 201). چنین تماس شیطانی منجر به بی تقوایی می شود (اعراف 26).

امیدوارم دختران و زنان ما چنان باشند که مردان و زنان آینده ما را بسازند.


<      1   2   3   4      >



بازدید امروز: 82 ، بازدید دیروز: 86 ، کل بازدیدها: 404992
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ