سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فقط حسینی باش

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/10/12:: 2:31 صبح

نمی توان اربعین را حاضر بود ولی حسینی نبود. در اربعین فقط حسینی باش

 

امام حسن عسکری‏«ع‏» در حدیثی علامتهای ‏«مؤمن‏» را پنج چیز شمرده اند: «.......5) زیارت اربعین»[1]. اکنون در فرودگاه هستم، عازم نجف اشرف، زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام،مسجد کوفه و سهله، و حرکت به سمت عرش حسینی  با تمام جسم و جان. ان شاء الله قبول ارباب افتد 

 

1. بحارالانوار،ج 98،(بیروت) ص 329/ المزار، شیخ مفید، ص 53.


بلوغ متفاوت دختر و پسر !

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/10/9:: 12:0 صبح

آیا بلوغ دختر و پسر فرآیندهای متفاوتی هستند؟

آیا ملاحظات انتخاب دختر با انتخاب پسر متفاوت است؟

آیا تفاوت سن به تکلیف رسیدن دختر و پسر منشأ تکوینی هم دارد؟

نگاهی به نوشتار زیر برخی سؤالات را جواب می دهد:

بلوغ دختران تفاوت اساسی با بلوغ پسران دارد:

  • تولید سلولهای زایای جنسی نر و ماده طی عملیاتی انجام می شود که «تقسیم میوز» (myosis) نامیده می شود. در این تقسیم، از سلولهایی با 46 کروموزوم، سلولهایی با 23 کروموزوم حاصل می شود تا در فرآیند لقاح بتوانند با هم ترکیب شده و سلول تخم (نطفه انسان جدید) را بوجود آورند. ژنهای هر سلول در هسته آن قرار دارند که از ماده DNA تشکیل یافته است (رشته ای از دو زنجیره از بازهای آلی که در موقع تقسیم به صورت بسته های مشخصی به نام کروموزوم در می آید).
  • تقسیم میوز در تخمدان دختران وقتی آغاز می شود که آنها جنینی 6 هفته در شکم مادرشان بوده اند. اما میوز تخمک متوقف می شود و تا زمانی که اسپرم با تخمک لقاح ننماید، متوقف می ماند. وقتی اسپرم وارد تخمک شود، هسته در حال تقسیم میوز آن فعال شده و مراحل باقیمانده میوز انجام می شوند. این زمان بسیار طولانی است به ویژه اگر زنی در سنین بالا باردار شود.
  • تقسیم میوز در پسران (برای تشکیل اسپرم) فقط حدود 74 روز به طول می انجامد.
  • متوقف ماندن میوز، هسته تخمک را در معرض عوامل متعدد آسیب رسان به مدت طولانی قرار می دهد (عوامل تغذیه ای، روحی، روانی، تربیتی، فیزیکی مانند امواج و اشعه ها و میدان مغناطیسی و ....، هورمونی، داروها، و ...).
  • از این تفاوت می توان به اهمیت توصیه معصومین علیهم السلام در انتخاب و گزینش همسر پی برد. تفاوت فرآیند بلوغ در دختران و پسران نشانه تفاوت تکوینی در عملکردها  (Function) و نقشهای (Role) پسران (مردان) و دختران (زنان) می باشد.

برگرفته از جزوه بهداشت و کمکهای اولیه. نوشته موحد ابطحی، مهدی. دانشگاه فرزانگان. 1391


فریاد من

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/10/8:: 6:0 صبح

فریاد من

بحر رجز مثمن سالم

(مستفعلن× 4)

تا نـام او را مـی بـرم روح و روانـم  مـی رود

آتش زند یا بشکنـد ایـن دل زِ دسـتم می رود

در سیـنه مـن یـاد او ، سـرمایـه مـن نـام او

بی ذکر و بی اذکـار او هستی زِ هسـتم می رود

راز و نیـازم سـوی او، ‌روز و شبـم در کـوی او

یا کافـرم یا عبـد او ، دینـم زِ دستـم مـی رود

گاهی رهـایم می کـند شـاید  جـوابم مـی کند

امـا فقـط خـوبی زِ او، ظـّن و گمانـم مـی رود

فکر و خیـالم محو او خـواب و خوراکـم بهر او

دیوانه ام از هجـر او هـوشم که هستم می رود

بنیـاد من فریـاد من: مهـدی بیـا مهـدی بیـا

این ذکر صبح و شام من حاشا که یادم می رود

جانـا غـلامت را بگـو جُـز مدح مـولا را مگـو

یـارب گواهـی، گفتـه ام، وی بر زبـانم می رود

سروده غلام: دکتر سید مهدی موحد ابطحی


غریب آشنا

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/10/5:: 6:9 صبح

غریب آشنا

بحر رجز مثمن سالم

(مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن)


اینـجا غریـبی آشـنا هـر دم عطـائی مـی کنـد

می بخشـد و می خواندت، دل را فـدائی می کنـد

بر آستان درگهـش، اُفتـان و خیـزان مـرد و زن

اینجا سرایِ رحمت است، هرکس گدایی می کند

هم رو سیاه هم رو سپید، هم مؤمن و هم این پلید

بر خـاک او افتـاده اند، چون او خـدایی می کنـد

بخشایش و بخشنـدگی مشـتاق یک شرمنـدگی

بر باب رحمت کوبه ای، هر کس صدایی می کند

هر سو مَلَک پـر می زند گَرد از حریـمش می بَرد

اینجـا شده عـرش بریـن گویا خـدایی می کند

بر خطة طوس آی و بین، صحرای طورگشته یقین

هر گوشه ای موسی چنین، سوز و دعایی می کند

دریای رحمـانی چنان طـوفان زده بر إنس و جان

کاین نوح و یونس غرقه اند، او ناخدایی می کند

امواج این دریای جود، ترسان کند نوح و یهـود

آسـوده در صحن رضا، هر کس صفـایی می کند

هرجا غلامی خوانده اند، من را در آنجا دیده اند

این کـعـبه دلـدار بیـن، من را رضـایی می کند

سروده غلام (دکتر سید مهدی موحد ابطحی)


توشه ای از توس

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/10/4:: 12:34 صبح

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

پژوهشکده بصیر

چرا توشه از توس می جوییم؟

1. بسیاری بر این باورند که زیارت وظیفه ای است الهی، تعهدی است لازم، وامی است بایسته که بر گردن ایشان بسته، و دستمزد رسالت است و ولایت. به حکم خداوند اَزَلی، مزد رسالت پیامبر مَدَنی؛ مودّت خاندان عَلََوی است که با دستاوردهای گرانسنگِ رسالتِ محمدی همسنگ است. از این رو مصادیق مودت ایشان هم ارزش با مناسک و عبادات اسلامی می گردد و این از مصادیق زیارت قبور امامان معصوم است. اینان آیه قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی[1] را آویزة گوش و هوش کرده اند. 

2. برخی حجت خدا را از شعائر الهی و زیارت وی را تعظیم این شعائر  و سپاس داشتن یادگار خدایی می دانند و گفتار من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب[2]را به کردار خویش شناسانده اند.

3. عده ای برای توجه و عنایت، یا توسل و شفاعت یا به امید دستگیری و کارگشایی، بر کوبه های در می کوبند و این آیه را به سخن در می آورند که و ابتغوا الیه الوسیله [3]. آنان این حدیث شریف را از حبیب خدا به پیش چشم خویش می بینند: مَن لَجَّ وَلَجَ [4]. و این دو بیت را آویزة گوش و هوش نموده اند:

گفـت پیغمبر اگر کـوبی دَری

عاقبت زان در بُرون آید سَری

آن قدَر در می زنم این خانه را

تـا ببیـنم روی صاحبخـانه را

4. گروهی حیران و آشفته، در آن ایوان رویایی نشسته و بر بالش آرامش تکیه زده، با زبان دل می گویند  الا بذکر الله تطمئن القلوب[5].

5. گروهی نالان و افغان، اشک ریزان و چاک بر گریبان، به یاد مصائب امامان، فریاد از بیداد بر آل رسول، و همدردی با گرد مزار این خاندان می گردند: بابی انتم و امی یا آل المصطفی انا لا نملک ان نطوف حول مشاهدکم و نعزی فیها ارواحکم علی هذه المصائب العظیمه الحاله بفنائکم و الرزایا الجلیله النازله بساحتکم[6].آنان یاورانی هستند که زیارت خویش را پاسخ به ندایِ یارخواهیِ هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی می دانند و تاسف و ندامت از غیبت خویش در آن زمان و محرومیت از یاری ائمه خویش به ناله و فغان افتاده و به گرد آستان امامان خویش طواف می کنند

6. گروهی از پیادگانِ مَرکب عقل و سواران هُمایِ عشق یک صدا ندا می کنند:

رشته ای بر گردنم افکنـده دوست   

می کِشد هر جا که خاطر خواه اوست

7. اما پاسخ من این است:

دیـدم اسیـر نفسـم در دام او نشـستم

زنجیر دست و پایم، مشکل توان پریدن

من عاصی و گنهکار، رویم سیاه و زنگار

صورت به آستانش، خواهم بسی کشیدن

شعر از: غلام

این است معنی آیه فلو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا" رحیما[7] که رحمت و مغفرت پروردگار به واسطه جانشینان کردگار است که درگاه توبه اند و بخشایش، که بندگان به مصداق آیه و ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطه نغفر لکم خطایاکم و سنزید المحسنین به پیمودن و گذشتن از آن مامور گشته اند.

........

منبع: موحد ابطحی مهدی. توشه ای از توس. اصفهان، مؤلف 1382، فصل سوم


* اکنون در مشهدم و از زیارت ثامن الأئمه برگشته ام، شعری درباره امام رضا دارم که ان شاء الله در برابر ایشان خواهم خواند تا صِلِه (جایزه) بگیرم.

* چهارشنبه نیز همایش قرآن و علوم پزشکی در بیمارستان امام رضا علیه السلام است که ان شاء الله دو مقاله سخنرانی و پوستر ارائه خواهم داد.

* خدا رحمت کند پدرم را که ارادتمند امام رضا (ع) بود و آبرویی داشت.



[1](بگو من از شما بجز دوستی خاندانم مزدی نمی خواهم)

[2] (چه کسی است که شعائر الهی را پاس دارد ؟ چنین کاری از دلهای پرهیزگار باشد)

[3](و بسوی خدا دستاویز و رساننده ای فراهم کنید)

[4]( هر کس اصرار کرد راه می یابد)

[5] ( آگاه باشید که دلها با یاد خدا آرامش می گیرند).

[6]پدر و مادرم فدای شما باد ای خاندان پیامبر، ما

[7]( اگر آنهایی که به جان خویش ستم نموده اند به نزد تو می آمدند و از خداوند عفو و بخشش می خواستند و پیغمبر نیز برای آنان درخواست بخشایش می کرد، به راستی خدا را بسیار بخشاینده و توبه پذیر می یافتند)


<   <<   71   72   73   74   75   >>   >



بازدید امروز: 138 ، بازدید دیروز: 295 ، کل بازدیدها: 423666
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ