سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شوک (کمکهای اولیه 3)

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/10/2:: 12:0 صبح

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

مرکز پژوهشهای اسلامی - پزشکی بصیر

شوک (Shock)

تعریف شوک

«اختلال در خون رسانی به بافتهای بدن به دلیل افت حجم مایع داخل عروق، یا ناکارآیی قلب، یا نارسایی عروقی» را شوک می نامند. در نتیجة شوک؛ فعالیتهای حیاتی بدن مختل می شوند.

انواع شوک

شوک از دست دادن خون و مایعات داخل عروقی[1]

شایعترین نوع شوک است. شایعترین علت این شوک؛ خونریزی است و شایعترین علت خونریزی منجر به این شوک؛ ضربه های مغزی و خونریزی گوارشی است. علل دیگر آن عبارتند از: تهوع، استتفراغ، اسهال، سوختگی، پریتونیت، دیابت بی مزه، ادرار زیاد. پوست سرد است.

از دست دادن ناگهانی (جبران نشده) 20% از حجم داخل عروقی (معادل 1 لیتر خون در یک فرد بالغ) موجب شوک هیپوولمیک می شود.

شوک نارسایی قلب[2]

علت آن؛ ضعیف شدن پمپاژ قلب است که معمولاً به دنبال سکته قلبی روی می دهد. این شوک وقتی اتفاق می افتد که حدود 40% از عضله قلب از کار بیافتد. علل دیگر این نوع شوک عبارتند از: مشکل دریچة قلب، آمبولی وسیع ریوی، آریتمی شدید...... «پوست سرد است».

شوک اختلال توزیع خون و مایعات بدن[3]

نفوذپذیری و خاصیت انقباضی عروق به ویژه مویرگها مختل می شود و توزیع گردش خون به هم می ریزد. سه نوع اصلی دارد:

-       عفونی (سپتیک): باکتریها در خون و بافتها منتشر شده و تکثیر می یابند که باعث به هم خوردن نفوذپذیری جدار عروق، اتساع رگها، خروج مایع از خون به بافتها، و افت عملکرد قلب و دیگر دستگاهها می شوند. شوک توکسیک نوع ویژه ای از شوک عفونی است که توسط استافیلوکوک بوجود می آید.

-       حساسیتی (آنافیلاکتیک): واکنش حساسیتی شدیدی به دارو یا ماده ای خاص (مانند نیش زنبور) روی می دهد. علائم آن عبارتند از: کهیر منتشر، احساس گر گرفتگی، اسپاسم مجاری تنفسی، ادم حلق، افت ناگهانی فشار خون، افت هشیاری، ادم منتشر و تشنج. پوست گرم است.

-       دارویی: به دنبال مسمومیت شدید با برخی داروها اتفاق می افتد که خاصیت گشاد کنندگی عروق، تضعیف کننده دستگاه عصبی مرکزی، یا ضد آدرنال داشته باشند.

غش (سنکوپ)[4]

غش یا سنکوپ یا شوک عصبی به خاطر فعال شدن سیستم پاراسمپاتیک (از طریق عصب واگ) و تضعیف سیستم سمپاتیک بوجود می آید. عامل آن؛ ترس، هیجانات، شنیدن خبرهای ناگوار یا خوش، ... می باشد.

مراحل شوک

  1. در مرحله ابتدایی، مکانیسمهای جبرانی بدن می توانند با افت گردش خون بافتی مقابله کنند، ضایعه و تخریب سلولی ناچیز است، و با درمان صحیح و سریع عارضه ای به جا نمی ماند. مهمترین هدف، شناختن علائم پیش درآمد شوک می باشد تا در مراحل اولیه (شوک جبران شده یا برگشت پذیر) درمان گردد.

مکانیسمهای جبرانی عبارتند از: افزایش ضربان قلب(تندی ضربان، نبض ضعیف)، انقباض عروق (پوست سرد)، افتادن (برای رسیدن خون به مغز)،

علائم شوک عبارتند از:

a.      افت فشارخون: کمتر از 85 میلیمتر جیوه در شوک کاردیوژنیک، کمتر از 90 میلیمتر جیوه در دیگر شوکها ( زیرا ممکن است به خاطر جبران، فشار خون افزایش یابد). ممکن است در حالت ایستاده افت فشار داشته باشد اما در حالت خوابیده یا درازکشیده عادی باشد(بیش از 20 میلی متر تفاوت فشار یا 20 بار ضربان به نفع شوک است)

b.      ضربان تند یا کند

c.       تغییر ناگهانی عملکرد مغزی (مانند بیقراری، اضطراب، افت هوشیاری، کوما)(معمولاً علائم یکطرفه عصبی ندارند).

d.      افزایش غلظت ادرار تا کاهش دفع ادرار(اولیگوری).

e.      علائم پوستی:

                              - سرد و مرطوب (به دلیل فعال شدن سمپاتیک)

                              - گرم و خشک در شوک عفونی

                              - رنگ پریدگی، سپس  سیانوز و لکه لکه شدن با حاشیه های بنفش

f.       تشنگی

2.       در مرحله بینابینی، اختلال سلولی و میکرو سلولی بوجود می آید که با درمان مناسب و سریع عارضه ای جدی به جا نمی گذارد. علائم آن بر حسب نوع شوک متفاوتند اما هوشیاری نیز افت کرده، مردمکها گشاد شده، و بدن سرد است.

3.       در مرحله نهایی(برگشت ناپذیر)، تخریب و نکروز سلولی و بافتی آشکار است که با درمانهای شدید نیز اصلاح نمی شود و به سمت مرگ پیش می رود. میزان مرگ و میر این مرحله بالاست (80 تا 90% در شوک قلبی و 40 تا 80% در شوک عفونی). علائم آن بر حسب نوع شوک متفاوتند اما به خاطر شدت آسیب، علائم مشترکی نیز پیدا می کنند.

اقدامات اولیه در شوک

1. بالاتر نگهداشتن پاها از سطح قلب (چون عروق 7 لیتر گنجایش دارند ولی فقط 5 لیتر خون در بدن هست، همه رگها کاملاً باز نیستند تا خون به درستی توزیع یابد. با این کار، خون داخل عروق پاها به گردش خون قلب و ریه و مغز وارد می شود)

2. باز کردن مجرای هوا

3. کنترل خونریزی

4. کنترل علائم حیاتی و وضعیت بالینی

5. باز کردن تنگی لباس در گردن و سینه و کمر

6. گرم نگهداشتن بیمار (در غیر از شوک عفونی)

7. رگ گیری

8. اکسیژن رسانی

9. تزریق مایعات (به جز در برخی موارد شوک قلبی که پیش بار قلب زیاد باشد)

10. استفاده از داروهای لازم

11. انتقال به مرکز مجهز

منبع

موحد ابطحی، مهدی. جزوه بهداشت و کمکهای اولیه. دانشگاه فرزانگان. 1391

نوشه های مرتبط:

سکته مغزی

علائم حیاتی

[1] Hypovolemic Shock

[2] Cardiogenic Shock

[3] Distributive Shock

[4] Vasovagal Shock


شرح حال

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/10/1:: 6:0 صبح

شرح حال

بحر مجتث مثمن محذوف

(مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن)

 گفتـم طـبیـب خـود را  بیمـاریـم دوا کـن

گفتا که نسخـه ات را تا آخرش وفـا کـن

گفتم که دل شکستم هم دست و پای خستم

گفتـا دوا و دردم درمـان خـود رهـا کـن

گـفتم که ارث من بـود این درد از پدر بـود

گفتـا مقـدر این بـود بر مادرت دعـا کـن

گفتم که سُخره گشتم از بس پِیِ تو گشـتم

گفتا حساب خود را از مُردگـان جـدا کـن

گـفتــم اسیـرِ  نفسـم در دام او نشسـتم

گفتا که در دعـایت دائـم خـدا خـدا کـن

گفتم زِ خشکیِ چشم از بس که گریه کردم

گفتا به گلشـنِ دل باران خـون فـزا کـن

گفتم کـه نسخه سازد تا جـان زِ تن درآیـد

گفتا زمان سر آید بر حضرتش دعـا کـن

گفتم غـلام بایـد در خدمتـش چه سـازد؟

گفتا اطاعتش را بی چـون و بی چرا کـن

گفتـم غـلام بیمـار از خـواب دل نگهـدار

گفتا زِ هوش رفتی بر نفس خود صدا کن

سروده غلام (دکتر سید مهدی موحد ابطحی)


یلدای 91 ما چنین است

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/10/1:: 12:0 صبح

به جای تلف کردن ساعات مهمی چون شب جمعه،

به جای غفلت از شب زیارتی امام حسین (ع)،

و به جای برپا کردن بهانه گناه و معصیت،

یلدای 91 ما جور دیگری است،

اصلاً مایاها کجا و برنامه ما کجا؟

با روز آخر الزمان در تقویم مایاها متفاوت است،

ما 20 و 21 دسامبر 2012 را جور دیگری می گذرانیم،

حتی نوستراداموس نیز به آنچه ما در نظر داریم، فکر نکرده بود،

یلدای 91 ما چنین است:

مجلس تعظیم شعائر دینی و عرض تسلیت به مناسبت شهادت سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام

پنج شنبه سی ام آذرماه 1391 بعد از اذان مغرب تا ساعت 10 شب (و پذیرایی شام)

جمعه اول دی 1391 از اذان صبح (به صرف صبحانه) تا اذان ظهر 

نشانی: اصفهان، خیابان هاتف، پشت امامزاده اسماعیل،

منزل مرحوم آقای ابطحی (پدر نویسنده جزیره علم)

مجلس همگانی است (زنانه و مردانه)

این برنامه سالهاست که برگزار می شده و ان شاء الله نیز برقرار خواهد بود.

گزارش 1 : شام چلو و خورشت لوبیا بود.

گزارش 2: هیأت علوی و هیأت زنجیر زنی نصر من الله روز جمعه برنامه اجرا کردند.


شک در بیداری اسلامی!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/9/29:: 5:58 صبح

 

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

 

شک در بیداری اسلامی!

بیداری اسلامی تفاوتهای اساسی با انقلاب اسلامی ایران دارد. حمایت از جنبشها و آشوبهای اخیر کشورهای اسلامی اگر چنان باشد که  این تفاوتها نادیده گرفته شوند، می تواند زیانهای استراتژیکی به دنبال داشته باشد.

  1. به حکومت رسیدن جنبشهای مسلمان و البته سنی مذهب در کشورهای عربی می تواند بخشی از سناریویی باشد که استعمارگران برای حکومتهای کشورهای مسلمان نوشته اند. به نظر می رسد حکومتی شدن دین اسلام می تواند در راستای اهداف استعمارگران باشد زیرا مصالح سیاسی در معیارهای شرعی دین اسلام دخالت داده می شوند و چنین دستآوردهای بشری جایگزین دستورالعملهای الهی خواهند شد. چنین جایگزینی یک تقلیل گرایی در ماهیت باور و معرفت دینی می باشد. پس نوعی انحراف یا بدعت در دین رخ خواهد داد.
  2. تجربه چند قرنهای اخیر به استعمارگران ثابت کرده که برای حکومت بر ملتها و دولتها، جنگ و اشغالگری مستقیم اولین اولویت نیست، حمایت از حکومتهای دست نشانده نیز اهمیت گذشته را ندارد، حکومتهای دیکتاتور نیز تاریخ گشته به حساب می آیند، دین سازی و خرافه سازی نیز بیش از این نمی تواند دین واقعی را به انحراف بکشاند.
  3. استعمارگران پیر و جوان (!) دریافته اند که «حکومتی کردن دین اسلام» یا «به حکومت رساندن فرقه های منحرف در دین اسلام» می تواند مسیر توحیدی و فطری دین الهی را بیشتر منحرف کرده و بدعتهای جدیدی را به نام دین در دین وارد نماید. چنین یافته ای مستند به شواهد تاریخی و امروزی است، مدارک سیاسی و فقهی- حوزوی نیز به نفع آن وجود دارد. حکومت زودگذر طالبان در افغانستان، جمهوری اسلامی در ایران، اخوان المسلمین در مصر و سوریه و . . ، از مثالهای بارز حکومتی کردن دین اسلام هستند.

 

با توضیحات فوق، شاید بتوان معنای این روایت رسیده از معصومین علیهم السلام درباره آخرالزمان را بهتر فهمید:

«خداوند آنقدر ظهور امام زمان (عج) را به تأخیر می اندازد تا هر گروهی که ادعا داشته اند که اگر به حکومت می رسند می توانستند دین الهی را به مقصد برسانند، به حکومت رسیده و ناتوانی خود را در اثبات ادعای خود تجربه کنند»

 

نوشته های مرتبط



ارتباط: با کی؟ چطوری؟ برای چی؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/9/25:: 1:0 صبح

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

مرکز پژوهشهای اسلامی - پزشکی بصیر

ارتباط: با کی؟ چطوری؟ برای چی؟

تعریف

ارتباط «فرآیندی است که اطلاعات، معانی و احساسات را به صورت پیام به دیگران منتقل می نماید»[1]. «ارتباطات» از تکامل «روابط» موجودات زمینی به وجود آمده و قدمت آن به آغاز آفرینش بشر می رسد:

موجودات نخستین «ارتباطِ حسیّ» داشتند و تولید صدا (زبان) همانند حیوانات روشی خاص برای پیام دادن (ارتباط با قالب شنیداری) بود. ارتباطات در گذر زمان توسعه پیدا کرد و ارتباط از طریق قالبهای قراردادی «نشانه ای» ایجاد شد که نشانه های حسّی و سپس غیرحسّی به کار گرفته شدند (نقاشی داخل غارها ارتباطی با قالب دیداری بود). سپس ارتباط شنیداری و دیداری به طور همزمان و از طریق قالبهای قراردادی (کلمه ها و واژه ها) به کار گرفته  شد. در نهایت، تمدن انسانی با پیدایش «زبان» شکل گرفت؛ زبانی که متأثر از روابط میان افراد و ساختارهای جامعه انسانی (فرهنگ) است.

بنابراین، «زبان شناسی» متأخر از «نشانه شناسی» و این متأخر از «ارتباطات» می باشد اما برخی سعی کرده اند قلمرو زبان را گسترش داده و با تعمیم جزء به کلّ، زبان را که یک ابزار ارتباطی است، همان ارتباط بدانند. آنها عناصر دخیل در ارتباط زبانی را چنین برشمردند: فرستنده، پیام (همان رمز یا علائم آوائی که از زمینه یا فرهنگ تأثیر می پذیرد)، و گیرنده»[2] و در جایی دیگر، ساحت آوائی و ساحت معنایی برای زبان قائل شده اند که جانشین حقایق و ترجمان معناها می باشند[3]. آنگاه نتیجه گرفته اند که اگر حقایق و معانی هستی فراتر از قالب زبانی خود باشند باعث نوعی ایهام و غبارآلودگی در زبان می شود[4]. در حالی که باید گفت؛ ایهام در برابر عناصر زبانی ناشی از محدودیتهای این ابزار ارتباطی است و ماهیت پیام منتقله یا ماهیت قالب تجلّی محدودیت زبان شناختی را نمی پذیرد.

اجزاء ارتباط

در یک ارتباط، اجزاء زیر مطرح هستند:

1.      فرستنده: عامل ایجاد پیام که برای انتقال پیام یا عدم آن تصمیم می گردد و باید مختار و توانا و با انگیزه باشد.

2.      پیام: مقصودِ فرستنده (مراد) نزد گیرنده، واکنش گیرنده بر اساس انگیزه فرستنده، تأثیری که مطابق انگیزه فرستنده در گیرنده ایجاد شود، یا مفهوم متجلّی شده برای گیرنده از انگیزة فرستنده است.

3.      قالب انتقال یا ابراز پیام: آنچه مقصودِ فرستنده را به گیرنده متجلّی می کند تا به درک، شعور یا احساس وی منجر شود. چون قوای مُدرِکه در موجود ذی شعور می توانند متعدد باشند، قالبهای مختلفی (زبان، رفتار، نماد، نشانه و مانند آن) نیز برای انتقال پیام وجود دارد.  

4.      گیرنده: عامل دریافت پیام که می تواند مقصود و انگیزه فرستنده را در مراتب مختلف متجلّی کند و باید ذی شعور (مُدرِکه) باشد.

5.      تغییری که پیام در گیرنده می باید بگذارد (تجلّی انگیزه فرستنده توسط گیرنده).

تفاوت پیام و قالب آن

توجه به تفاوت «پیام» و «قالب انتقال پیام» مهم است:

مثال اول: «کمک کردن» را می توان به چند شیوه فهماند: در قالب الفاظ مانند «help» در انگلیسی، «اعانت» در عربی، و «کمک» در فارسی، در قالب رفتار (شخصی در برآوردن نیاز دیگری مشارکت می کند که به تنهایی نمی توانسته آن را برطرف نماید، نماد یا تصویر از فردی که دارد به نیازمندی کمک می کند.

مثال دوم: تابلوهای راهنمایی نماد یا نشانه هایی هستند که پیام ویژه ای را به راننده یا عابر پیاده (گیرندگان پیام) منتقل می کنند بدون آن که نیاز باشد گیرنده با زبان واضعِ تابلو (فرستنده) آشنا باشد زیرا گستره پیام رسانیِ تصویر (اُبژه یا عینیّت) فراتر از گستره زبان (کلام) بیننده است. حتی تجلّی پیام روی تابلو (قالب) می تواند متنوع باشد: پیام اسمی (تابلویی که علامت سیگار دارد و خطی مایل و قرمز روی آن) یا پیام فعلی (سیگار نکشید)، که هر دو بر «ترک فعل سیگار کشیدن» (منظور فرستنده پیام) دلالت می کنند.

ویژگیهای قالب پیام

قالب یا ابزاری که ملازمات عینیّتی آن کمتر باشد پیام بیشتری را به گیرنده می رساند:

1.      «عینیّت ها» پیام دارند ولی همیشه همه پیامهای ممکنه را ارسال نمی کنند زیرا نیازمند اجسام مادیِ ویژه هستند (تابلو، درّة عمیق، شیر غرّان).

2.      «زبان» توانمندترین ابزار در دسترس آدمی برای انتقال پیام و نیازمند زبان، گوش و چشم است که می تواند در قالبهای مختلف (نوشته و گفتار) و در وضعیتهای مختلفی از فاعل پیام رسانی کند.

3.      «رفتار» نیازمند فاعلِ فعل است که رفتارهای متنوع (و در نتیجه پیامهای مختلفی) را در وضعیتهای گوناگون منتقل کند.

4.      «وحی» بی نیاز (مجرّد) از ماده، فاعلِ رفتار یا فاعلِ زبان است و بیشترین پیام را می رساند.

شیوه های انتقال پیام

پیام به چند شیوه منتقل می شود:

1.      «ارتباط کلامی» انتقال پیام بین انسانها با کمک نظام خاصی از آواها می باشد. زبان «ابزار ایجاد محرکهای صوتی هدفدار در (شنونده)» یا «توانایی انتقال پیام در قالب نشانه های معین» است.

2.      «ارتباط غیرکلامی» برقراری ارتباط میان مردم با ابزارهایی غیر از گفتار که از چند منبع اصلی (دهان، حالت بدن،  حرکت سر و دست و ژست، جهت گیری، فاصله بدنی، بو، پوست، مو و لباس) نشأت می گیرد. برخی از آنها را «زبان بدن»[5] می نامند[6] و دلیلی است بر تفاوت قالبها در انتقال پیام.

3.      «رسانه»[7] شیوه ای خاص از انتقال پیام و مشتمل بر نظامی از نمادها یا رمزهاست. رسانه های ارتباطی شامل گفتار، نوشتار، ایماء، اشاره، بیانِ چهره، لباس، و بازیگری می شوند[8].


[1] هارجی اون و دیگران. مهارتهای اجتماعی در ارتباطات میان فردی. ترجمه: فیروز بخت مهرداد، بیگی خشایار. تهران رشد 1384

[2] سعیدی روشن محمد باقر. تحلیل زبان قرآن.

[3] همان

[4] همان

[5]Body Language

[6] سولیوان تام و دیگران. مفاهیم کلیدی ارتباطات. ترجمه: میش زاده امیرحسین. تهران فصل نو 1384

[7]Media

[8] همان


<   <<   71   72   73   74   75   >>   >



بازدید امروز: 137 ، بازدید دیروز: 295 ، کل بازدیدها: 423665
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ