سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکته مغزی (کمکهای اولیه 2)

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/9/25:: 12:0 صبح

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

مرکز پژوهشهای اسلامی - پزشکی بصیر

سکته مغزی (STROKE)

تعریف: از کار افتادن ناگهانی برخی از قسمتهای مغز.

علت: برای سکته مغزی، دو مکانیسم اصلی وجود دارد:

1) نرسیدن خون به بافت مغز (ایسکمی) مثلاً در تصلب (گرفتگی) عروق، غلظت خون،

2) خونریزی در بافت مغز مثلاً در پرفشاری خون، ضربه به سر،

علائم بر حسب ناحیه مبتلا متفاوت اند اما بین سطح آسیب و علائم سکته مغزی می توان رابطه ای یافت:

نیمکره راست: ضعف یا فلج طرف چپ، اختلال بینایی، اختلال در درک بالا و پایین یا عقب و جلو یا عمق(مشکل در گره زدن، لباس پوشیدن)، اختلال در فهم نقشه، نداشتن حافظه کوتاه مدت، نادیده گرفتن طرف چپ، مشکل در قضاوت،

نیمکره چپ: ضعف یا فلج طرف راست، مشکل در خواندن یا صحبت کردن یا مقایسه کردن، کندی حرکات، مشکل در آموختن یا یادگیری جدید، نیاز به بازخورد بیشتر برای پایان دادن به یک کار.

مخچه: ناتوانی در قدم زدن، عدم حفظ تعادل، سرگیجه، سردرد، تهوع، استفراغ

مغز میانی: اختلال در تنفس یا ضربان قلب یا تنظیم دمای بدن یا تعادل یا هماهنگی اندام، ضعف یا فلج دوطرفه اندام، اشکال در جویدن یا بلعیدن یا صحبت کردن، تاری دید.

سکته خفیف   Transient Ischemic Attack (TIA)

سکته خفیف یا حملة گذرای ایسکمیک؛ «اختلال موقت در خونرسانی به مغز» است که علائمی شبیه سکته مغزی دارد که فقط چند دقیقه تا چند ساعت طول می کشند، حتی ممکن است خود فرد نیز متوجه آن نشود. اهمیت آن در این است که نشانه مهمی برای وقوع سکته مغزی در آینده می باشد. ممکن است بیمار قضیه را چنین توصیف کند:

«می خواستم صورتم را بشویم، نفهمیدم چی شد و افتادم اما خودم را نگه داشتم».

«داشتم از جا بلند می شدم، ناگهان چشمهایم سیاهی رفت».

کمکهای اولیه در سکته مغزی

1. بیمار را ارزیابی کنید:

a)      یکی از اندام را تکان نمی دهد.

b)     صورتش شل شده است.

c)      صحبتش مشکل دارد.

2. از بیمار بخواهید:

a)      فوت کند، لبخند بزند، ابروها را بالا بیاندازد (آسیب عصب صورت)

b)     دست یا شانه ها را بالا بیآورد، راه برود (آسیب ناحیه حرکتی اندام)

c)      جمله ای ساده از او بپرسید(اسم؟ شغل؟.....)(آسیب ناحیه تکلم)

d)     زبانش را بیرون بیاورد یا تغییر شکل بدهد(آسیب ناحیه عضلات زبان)

3. علائم حیاتی را کنترل کنید (کنترل فشار خون)

4. بیمار را هرچه زودتر به بیمارستان برسانید.

منبع

موحد ابطحی، مهدی. جزوه بهداشت و کمکهای اولیه. دانشگاه فرزانگان. 1391

 

نوشه های مرتبط:

علائم حیاتی


شکسته دل

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/9/24:: 6:0 صبح
شکسته دل

بحر مضارع اخرب مکفوف محذوف

(مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن)

که بَـرَد به سـوی دلبـر زِ شکسـته دل پیـامی 
که به کـوی دل فروشان صد هزار دل به کـامی
تو بیـا ببیـن حـراجم، گـذری کـن از بسـاطم
ببـری به رایـگـان دل تو که دلبـری تمـامـی
به سـلام در  نشـسـتت به درود بـر قیـامـت
نه به یک سخن جوابی، نه به یک زبان سلامی
زِ میانِ صـد عریـضـه، نـه یکی جـواب دیـده
نه به پرسـش و کـلامی، نه به نـامه و پیـامی
چو زِ این گنـاه خستم که زِ بـویِ لالـه مسـتم
تو مپـوش آن رُخت را برسـد به من مشـامـی
زِ سلام صبح و شـامی تو اگر که خسته بـاشی
تو بـزن بر دهـانـم به علیـک خـود لِـجـامـی
اگرَم فشانده ام راه: همه جـا اشکو خـون، آه
همـه بـوده آرزویـم، شـنـوم طنـیـنِ گـامـی
به همیـن خیـال خـامم که زِ کـودکی غـلامـم
عجبـا که بخـت من بـود نشنـیده ام کـلامـی
بگُـشـایتیـر مـژگـان و بریـز خـون مـن را
که حلال کـرده بـاشی به فـدای خود غـلامـی
زِ کنـار سفـرة خـود تو مـرا مـران به جـایـی
کـه غـلام رو سیـاه را ندهـد کسـی طعـامـی


سروده غلام (دکتر سید مهدی موحد ابطحی)


منزل به منزل

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/9/23:: 11:44 عصر

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

مرکز پژوهشهای اسلامی - پزشکی بصیر

منزل به منزل

کاروان اسرای اهل بیت علیهم السلام از کربلا تا شام مسیری طولانی داشت. اما از کدام مسیر؟

نظرات مختلفی درباره جغرافیای این حرکت وجود دارد: برخی مسیری تقریباَ مستقیم را در نظر می گیرند و برخی مسیرهای طولانی تری را احتمال داده اند که از شمال عراق و سوریه می گذرد. البته گزارشهای تاریخی چندی به نفع این مسیر طولانی وجود دارند. حقیقت چه بوده است؟

جعفر مهاجر قاضی و محقق شیعه شناس لبنانی است که در سال 2011 کتاب تاریخی-تحلیلی خودش را با نام «موکب الاحزان(سبایا کربلا)، خریطة الطریق» چاپ کرده که در ایران به نام «کاروان غم» و در 80 صفحه رقعی منتشر شده است. نویسنده با استفاده از شواهد موجود و شواهد تاریخی مندرج در یک کتاب تاریخی اصیل توانسته استدلالات خود را مقبول جلوه دهد. یکی از مزایای وی استفاده از کتاب مورخی است که شخصاً به مناطق مختلف سفر کرده و نتایج مشاهدات خود را به صورت کتاب درآورده در حالی دیگران به نقل مورخانی استناد کرده اند که تجربه سفر چندانی نداشته اند و بر اساس نوشته ها و گفته های دیگران کتاب خود را نوشتند.

مهمترین نکته برای ترسیم این نقشه؛ استناد به وجود «مساجد رأس الحسین» و «مقامهای رأس الحسین» در مدارک تاریخی است که حکایت از عبور دادن سر امام حسین علیه السلام از آن محلها بوده است. «تحقیر خاندان وحی» و «نشان دادن پیروزی بنی امیه» مهمترین دلیل برای طولانی کردن این مسیر بوده است.

در هر صورت، این کتاب مسیر حرکت اسرای اهل بیت را چنین ترسیم کرده است:

کربلا←کوفه←تکریت←موصل←نصیبین (در مرز ترکیه و سوریه) ←رأس العین (در مرز ترکیه و سوریه) ←

حران(داخل مرز ترکیه در شمال سوریه)← الرقه(داخل سوریه)←بالس←حلب←قنسرین←حماه←حمص←

جرسیه (مرز سوریه و شمال لبنان)← بعلبک (لبنان) ←صومعه الراهبه (لبنان) ← دمشق

 

منبع

مهاجر جعفر. کاروان غم. ترجمه مرعشی حسین. تهران: مسافر، 1390


می فهمیم چه می گوییم !؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/9/23:: 7:0 صبح

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

مرکز پژوهشهای اسلامی - پزشکی بصیر

دانستن رابطه فهم و زبان با پاسخ این پرسشها پیوند خورده است:

آیا مفاهیم بدون زبان نیز وجود دارند؟

آیا این دو تقدیم و تأخر دارند؟

اندیشیدن چه نقشی بر زبان دارد؟

ساحت اندیشه گسترده تر از ساحت فهم و زبان می باشد:

·    اندیشیدن موجب «داده پردازی و ساختن اطلاعات از ادراکات انسانی در قالبی زبان شناختی» می شود، اما داده پردازی در قالب غیرزبان شناختی نیز «از کارکردهای اندیشیدن» می باشد. مفاهیم و داده های ادراک شده می توانند در قالبی زبان شناختی تجلّی یابند.

·     «اعتبار فهم بیشتر از اعتبار اندیشیدن است» زیرا در اندیشیدن، مهم نیست که محصول عملیات چه باشد ولی در فهم، محصولِ عملیات مهم است زیرا اطلاعات، دانش و آگاهی و معرفت ما را می سازند. به همین خاطر، «فهم نقطه شروع معرفت شناسی است» که باید ضابطه مند باشد.

گفتنی است، «اعتبار» و فهم دو مقولة جدا هستند:

فهم «رواسازی داده ها و اطلاعات بر مبنای معرفت فرد» است ولی اعتبار «رواسازی اطلاعات بدون تأثیر از چارچوب معرفتیِ خاص» می باشد.

بنابراین، هرگونه فهمی نمی تواند معتبر باشد (پس حجّت نیست) زیرا معلوم نیست معرفت ما درست بوده یا نه، اندیشیدن ما صحیح بوده یا خیر.

از طرف دیگر عقل؛ «نیرویی است که راستای جریان اندیشیدن و فهمیدن را درست می نماید» و «عاملی است که بر زمینه اش (اندیشه و فهم) عمل می کند». عقل عنایت خداوند به انسانهاست، اگرچه برخی از آن محرومند.

بیشتر مفاهیم مستقل از زبان و مقدم بر آن می باشند:

1.     زبان باید آموخته شود ولی اندیشیدن آموختنی نیست، پس اندیشه مقدم بر زبان و زبان ابزاری برای انتقال اندیشه است. در این صورت، مفاهیم بدون وجود زبان نیز وجود داشته اند[1].

2.     زبانی که یک فرد صحبت می کند او را مجبور می کند (در حالی که از مرزهای سیستم مفهومی خودش محدودیت زدایی می کند) جهان را در مسیرهایی مفهوم سازی نماید.

3.     به جرأت می توان گفت؛ زبان در جایی ابهام دارد که اندیشه ابهام ندارد. به طور مثال؛ مردم می توانند مفاهیم جدیدی را ابداع کنند که بعدها نیز بدون نام باقی بمانند: یعنی مفاهیم ابتدا می آیند و سپس اسامی[2]. در واقع، «اسم» نیز به خودی خود محتوایی توصیفی ندارد و معرفی خود را در رابطه ای علیّتی از حقیقت ارجاع (اشاره) شده به دست می آورد[3].

4.     تنوع روانشناختی با مفاهیمی سازگار است که وارد دنیای ذهنی و رابطه علیّتی می شوند و این دنیای روابط علیّتی-ذهنی است که مورد ارجاع یک مفهوم را مشخص می کند[4].

البته برخی از ابعاد تئوری ذهن غیرزبانی بوده و به نشانه شناسی مربوط می شوند و این ایراد مطرح شده که تفسیر عمل انسان با مدارک غیرزبانی نامعین خواهد بود[5]، اما اگر نشانه شناسی مقدمة فهم است و اعتبار تئوریهای فهم منوط به نشانه شناسی باشد، پس فهم از دلالت نشانه بر مرجع خودش آغاز می شود و معناشناسی، زبان شناسی، نشانه شناسی و هرمنوتیک مطالعاتی با سطوح مختلف پیرامون «ارتباط» می باشند: ارتباط واژه و معنا، ارتباط انسانها، ارتباط نشانه ها با مرجعی وجودی، و تئوریهای فهم این ارتباط.

در نهایت، رابطه تفکر و فهم و زبان چنین ترسیم می شود:

فهم محصول اندیشیدن است، و بدون به کارگیری زبان نیز انجام می شود، پس فهم مقدم بر زبان است. با نگاهی از درون؛ زبان «نظامی از نشانه هاست که جهان را به شکل رمزی بازنمایی می کند» اما با نگاهی از بیرون؛ زبان «ابزار ارتباط میان متکلم و مخاطب است [که به فهم نیاز دارد]»[6].

برگرفته از (با کمی تغییر و اضافات) پایان نامه ارشد تفسیر قرآن خودم.

Reference

Movahed-Abtahi Mahdi. Methodology of conceptual analysis in thematic interpretation of the Quran. MA Thesis on Quran Interpretation, University of Quranic Sciences, September 2011, Qom, Iran


[1]Fodor  J.The Language of Thought, 1975, Cambridge, MA: Harvard University Press.

[2] Pinker  S. The Language Instinct: The New Science of Language and Mind, 1994, London: Penguin.

[3]Kripke S. Naming and Necessity, 1980, Cambridge, MA: Harvard University Press.

[4]Oxford Dictionary of Philosophy

[5] Davidson D. Thought and Talk.In his Inquiries into Truth and Interpretation, 1975,  Oxford: Oxford Press

[6] حامد ابو زید نصر. معنای متن. گفتمان دینی و روش علمی.


چگونه می فهمیم؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/9/22:: 12:0 صبح

 

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

مرکز پژوهشهای اسلامی - پزشکی بصیر

شکل گیری فهم

تفکر یا اندیشیدن «عملیات دریافت، درک، و ارزیابی داده» یا «عملیاتی است که بر جریان داده پردازی انجام می شود». داده ها «عناوینی هستی شناختی هستند که انسان آنها را درک (وجدان) کرده یا در ارتباط با موجود دیگر یافته است». اندیشیدن مشتمل بر جریان است و هر آنچه جریان یافته فکر (اندیشه) نام دارد: جریان داده ها (محفوظات، اُبژه ها و تصاویر ذهنی، مفاهیم به معنای حسّ ویژه ارجاعی و مثالهای دیگر).

تفکر می تواند کاملاً ذهنی یا ذهنی-حقیقی باشد:

1) تفکر کاملاً ذهنی عملیاتی بر اُبژه های ذهنی  است زیرا داده ها ذهنی بوده و حاصل تصادم ذهن و واقعیت نبوده اند (صوره الشیء غیرالشیء).

2) تفکرذهنی-حقیقی عملیاتی بر رابطه میان اُبژه ذهنی و حقیقت (پدیده ای خارج خارج از ذهن) ااست زیرا داده ها حقیقی هستند[1].

مفاهیم نیز «داده های حاصل از اندیشیدن برای انتقال پیامی غیرذهنی در قالب مورد نظر می باشند که جهان وجودی را با جهان واقعیِ ما پیوند می دهند». به عبارتی دیگر، مفهوم؛ «ادراکی حقیقی و محصول اندیشه و فکر است که از طریق واژه ها، نشانه ها، و نمادها ظهور می یابد». بنابراین، خودِ مفاهیم؛ تفکر و اندیشه محسوب نمی شوند بلکه مفاهیم از یک طرف واسطه میان اندیشه و زبان و از طرف دیگر، واسطه میان ارجاع (اشاره) شده ها هستند[2].باید اضافه کرد؛ چون تفکرات و اندیشه ها شکل و قالب منطقی ندارند، پس «مفاهیمِ منطقی» تفکر و اندیشه نیز محسوب نمی شوند.

فهم یا «نتیجه جریان داده پردازی است که به شناخت (معرفت) از پدیده خارجی یا از مفهومی اشاره دار به حقیقت خارجی منجر می شود» یا «عملیات سنجش اندیشة جریان یافته سازگار با معرفت قبلیِ فرد» است. محصول و نتیجه این عملیات داده هایی پذیرفتنی به نام «اطلاعات» هستند که در قالب زبان شناختی آموخته می گردند و بخشی از معرفت فرد را تشکیل می دهند.

برگرفته از (با کمی تغییر و اضافات) پایان نامه ارشد تفسیر قرآن خودم.

Reference

Movahed-Abtahi Mahdi. Methodology of conceptual analysis in thematic interpretation of the Quran. MA Thesis on Quran Interpretation, University of Quranic Sciences, September 2011, Qom, Iran


[1]Oxford Dictionary of Philosophy

[2]Ibid


<   <<   71   72   73   74   75   >>   >



بازدید امروز: 135 ، بازدید دیروز: 295 ، کل بازدیدها: 423663
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ