• وبلاگ : جزيره علم
  • يادداشت : زدن زنان: آري يا خير؟ قسمت دوم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سلام. خسته نباشيد. اگر چه خيلي وقته مطلبتونو نوشتيد. ولي برام جالب بود. چرا که يه مطلب در مورد زدن زنها نوشتم با عنوان - زنها را بزنيد - .
    در ابتداء که با آيه روبرو شدم، و شبهه هايي که در اين رابطه بود، مراجعه کردم، خيلي برام سخت بود. تا اينکه با يکي صحبت کردم. او مي گفت: کي گفته زدن، يک امر بدي است؟ ايا نفس ضرب منکر است؟ چون غرب مي گويد؟ چون ؟؟؟ ما کاري به حرف آنها نداريم. خود اونها تو تربيت بچه هاشون مانده اند. هر روز بچه هايي سرکش تر پيدا مي کنند!!! در روانشناسي زدن به طور کلي نفي نشده است. بلکه در مواردي بايد زد. البته حد و حدودي دارد. نبايد به حدي برسد که مضروب فکر کند، من به علت آرام کردم خودم دارم اين کارو مي کنم. جالبه بدونيد، که حتما مي دونيد، روايتي در توضيح اين روايت هست که مي گويد: ضربا غير مبرح. خوب ظاهر روايت، دلالت بر ضرب به معناي زدن متداول دارد.
    ثانيا: به نظر آنهايي که به اين آيه شبهه وارد مي کنند، شما آمده ايد ابرويش را درست کنيد، چشمش را کور کرده ايد. اين مطلب چيست که نوشته ايد؟
    پيامبر فرمودند: اما آنها را به گرسنگي دادن و برهنه نگهداشتن بزنيد تا هم در دنيا و هم در آخرت راحت باشيد
    اين کار که بدتر از زدنه؟!!!!

    پاسخ

    سلام. ممنون از حضورتان و نظرتان. از وقتي اين مطلب را منتشر کرده ام، تحقيقات دقيقتري هم انجام داده ام که نتايج جالبي دارند که منتشر خواهم کرد. بايد بدانيد، نشوز زن در اين آيه مطرح شده ولي در آيه ديگري از نشوز مرد نيز صحبت شده است. ايات قبل و بعد آيه نشوز نيز در فهم درست مراد الهي مهم هستند. اگر فلسفه زن بودن زن و مرد بودن مرد در دين اسلام را به درستي بفهميم، حکمت (علل الشرايع) احکام و شريعتهاي اسلام را نيز درک مي کنيم و مي پذيريم. فهم اين روايت از پيامبر و روايات مشابه از معصومين نياز به مقالاتي جداگانه دارد که اتفاقاً با حقوق بشر امروزي و ديدگاههاي عقلاني در جهان کنوني نيز سنخيت دارد.
    طلب شما باشد مقاله اي براي اين بنويسم. ان شاء الله

    سلام ازمن سوال کرده بوديد که چرا تو وبلاگم نوشتم "بيشتر وقتم با پسرام هستم "وهمسرم چي؟در جواب بايد بگم خوب بيشتر وقتم با پسرامم چون همسرم بيشتر ساعات روز سرکار واوقات کمتري باماست در ضمن چون اين وبلاگ براي پسرام هست زياد از خودم يا باباشون چيزي نمي نويسم چون بيشتر جنبه خصوصي داره به هرحال ممنون از توجه تان
    پاسخ

    سلام. خيلي وقت پيش نوشتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! حالا؟؟
    سلام ..اگه مردي پر و بالش زياد باز شد چکارش بايد کرد ؟ اگه مردي حد و حريم و شکست حقوق زنش و پايمال کرد آسايش و ازش سلب کرد برا اون قرآن چه تنبيهي در نظر گرفته ؟؟؟
    پاسخ

    سلام. ممنون از نظرتان و سؤال مهمي که مطرح کرديد. من فقط به يک موضوع در اين آيه پرداحتم و به اين معنا نيست که براي مردان مجازات نيست يا نبايد از آن سخن گفت. من مبنايي براي تفکيک بين نقش زن و مرد، تفاوت تکاليف و حقوق آن دو، و ... دارم که هم قرآني و روايي است و هم با فطرت (خلقت و روان شناسي و ...) زن و مرد هماهنگ است و هم متناسب پيشرفتهاي روز است.
    پس من تا دو هفته ي ديگه صبر ميكنم.
    اختلاف نظر زيادي هست كه احتياج به بحث داره.
    لطفا بعد از دفاعتون خبرم كنيد
    پاسخ

    بسيار خوب.
    باشه مشكلي ميتونم صبر كنم.
    ولي منتظرم
    در مورد اين كه نوشتيد:
    "اين مطلب من در کتب فقهي و حقوقي نيامده، گويا علماء آن را ناديده گرفته اند يا نفهيمده اند!"
    اين كه تمام علما حاضر، امام (ره)، ايت ا... بروجردي، ايت ا..و گلپايگاني و ..... در يافتن يا درك اين مطلب، كوتاهي كردند كمي غير منطقيست.
    شايد مسئله اي در اين روايت است كه از نظر علما قابل تاييد نبوده است.


    پاسخ

    سلام. ممنون از دقتتان. اي کاش مي دانستم تحصيلات شما چيست.
    منظورم از نيامدن اين مطلب، 1) اشاره نشدن به چنين رواياتي در بحثهاي فقهي است: تفسير فقهي که منجر به کشف آيات الاحکام مي شود، ضعيف است حتي برخي ادعا کرده اند که آيات الاحکام منحصر به تعداد مشخصي از آيات است، که با جاودانگي و جهان شمولي قرآن ناسازگار است.2) اين که مبناي فقيه يا مفسر يا ... در فهم مفردات قرآني يا معناشناسي واژگان قرآني چيست، بسيار ضعيف و گاهي معارض با نص قرآن و روايات است. هيچکدام از فقهاء و مفسران و .... مباني (اصول هستي شناختي، معرفت شناسي، و روش شناختي) علم خود را در بوته نقد و مقايسه و ...نگذاشته و نمي گذارند. اگر هم به جايي برسند که دو مبنا يا دو نظر مخالف بدهند به راحتي مي گويند: اين اختلاف مبناست!!! و به راحتي مي گذرند. برخي از اين مباني را در پايان نامه ام بحث کرده ام. ان شاءالله پس از دفاع (دو هفته ديگر) مي توانم آنها را در وبلاگ به بحث و نظر بگذارم.
    البته توجه و دقت شما و امثال شماست که مرا به تحقيق و دقت بيشتر تشويق مي کند. پس منتظرتان مي مانم.

    سلام جالب وعجيب بودموفق باشين
    پاسخ

    سلام. ممنون از نظرتان. براي خودم نيز جالب بود اما بايد بين اين گونه روايات و رواياتي که صراحتاً کتک زدن را تجويز کرده اند جمع کرد تا تعارض نداشته باشند. طلبتان براي بعد!
    راستي. باز هم بياييد.

    سلام.حقيقتش اينه كه كلمه زدن يكم منفي به نظر مياد. آدم سختشه قبول كنه ولي اگه واقعا خدا گفته بايد پذيرفت(البته با كشف معناي واقعي كلام حضرت حق) ...

    ضمنا كلمه "واضربوهن" كه به معناي زدن در فارسي هست اي كاش نظر لغت نامه هايي مثل لسان العرب يا العين يا ... رو هم استفاده مي كرديد. به نظرم رو ترجمه واژه نميشه تحليل كرد.واژه هاي عربي معاني زيادي دارند كه فقط با مراجعه كتب لغتي و همزمان با درنظر گرفتن شان نزول آيات ميشه به اراده يك معناي خاص گوينده آن پي برد.

    ديگه اينكه هردوپست اين موضوع رو خوندم اثري از استفاده از تفاسير نديدم چه به عنوان مويد نظرتان و يا مخالف نظرتان

    واضح تر بگم: با خوندن مطالبتان برام سوال ايجاد شده كه اصول تفسير صحيح قرآن چي هست؟ كه اگر آدم يه جايي نظري رو درباره آيات كريمش ديد بتونه اعتماد كنه ؟

    به نظرم دونستن اين اصول هم براي كسي كه درصدد فهم قرآن هست و هم براي مخاطب آن محقق، اعتماد آور هست.

    باآرزوي موفقيت...

    پاسخ

    سلام. ممنون از نظرتان. منتظر چنين سؤال و ابهامي بودم. عمداً تفاسير را نيارودم تا سؤال شود. البته از برخي کتابهاي لغت عربي استفاده کرده ام و اصلاً ترجمه آيات ملاک نبوده است. کتک زدن يکي از مصاديق «ضرب» است نه معادل آن زيرا قرآن مثلاً در آيه «إذ ضربتم في الأرض...» ضرب را به معناي کتک زدن به کار نبرده است. پس ريشه يابي واژگان عربي براي تعيين معناي اصلي يک واژه مهم است که برخي معتقدند «معنايي حسّي که به عينيتي خارجي ارجاع و اشاره داشته» معناي اصلي واژه است که عرب وضع کرده است.
    درباره مباني تفسير قرآن بگويم: در علم مفردات و معناشناسي، مبنايي هست که برخي قبول دارند و اغلب قبول نکرده اند ولي با توجه به روايات و نص قرآن نظر آن عده قليل درست است: اين که قرآن است که واژه را معنا مي دهد زيرا بزرگترين کتاب ادبيات عرب و معتبرترين آن همين قرآن است که گوينده اش خطا نداشته است. پس نمي توان کتب عربي را بر قرآن تحميل کرد.
    اگر فرصت بدهيد پس از دفاع از پايان نامه ام (دو هفته ديگر) که برخي از اين اصول و مباني نيز در آنها آمده، مطالب بيشتري را منتشر کنم.
    راستي: راست گفته اند که مستمع صاحب سخن را بر سر حرف آورد. منتظرتان هستم.

    سلام. من عقب نشيني نکردم... هنوز هم ازدواج نکردم اما بي شک براي جلسات بخواستگاري نظرم را بيان خواهم کرد... خيلي دوست دارم بيشتر باهاتون ارتباط داشته باشم...

    چطور ميشه تحصيلات حوزوي دريافت کرد؟؟؟

    انشالله به موفقيت هاي بيشتري دست يابيد...

    ياعلي

    پاسخ

    سلام. خوبه، خيلي خوبه که پشتکار داريد. وقتي من حوزه بودم براي مدرک نرفتم و سپس رها کردم (به طور رسمي) و سربازي رفتم و قبول شدم و پزشکي و. ...
    درس حوزوي خواندن راحتتر از مدرک حوزوي گرفتن است.
    ان شاء الله از پايان نامه ام که دفاع کردم(دو هفته ديگر)، وقت بيشتري پيدا مي کنم.
    سلام. موفق باشيد. يا حق
    پاسخ

    سلام سرکار خانم خدادادي. ممنون. نظرتان راجع به برهنه و گرسنه نگهداشتن زن در صورت نشوز، چيست؟
    منظورم از اين نكته كه ميگفتيد گرسنگي و برهنگي به عنوان تنبيه باشه بود.
    در چه مواردي ميشه از اين محدوديت ها استفاده كرد؟
    پاسخ

    سلام. سرکار خانم پريسا. نکته مهم و ظريفي را مطرح کرده ايد که بايد تحقيق بيشتري انجام دهم، گرچه رواياتي را جمع آوري کرده ام. شايد نتوانم قبل از دفاع از پايان نامه ام آنها را منتشر کنم. طلب شما باشد و بدهي من!

    سلام

    مطلب جالبي بود خوشحالم که خدا وپيغمبر اجازه زدن زن را نداده اند چون قبلا مطلبي اينچنيني خوانده بودم که به نظرم عجيب بود. خوشحالم که اون مطلب اشتباه بوده وشکم برطرف شد .زمانه اي که ثابت شده زدن بچه هااشتباهه زدن يه ادم بزرگ افتضاحه وهييييييچ دليلي هم قابل قبول نيست ودر صورت مشکل راه حل هاي ديگه بايد انتخاب شود

    پاسخ

    سلام سرکار خانم ايوبي. ممنون از حسن نظرتان. البته روايات ديگري هستند که اجازه زدن (البته با اما و اگرهاي فراوان) را داده اند. متأسفانه فقه و حقوق کنوني بايد تحقيق و بازنگري جدي در آنچه دارد، انجام دهد زيرا اين مطلب من در کتب فقهي و حقوقي نيامده، گويا علماء آن را ناديده گرفته اند يا نفهيمده اند!
    راستي، چرا در وبلاگتان نوشته ايد همه وقت خود را صرف دو کودکتان مي کنيد؟ پس همسرتان چي؟
    سلام دوست عزيز خوبين؟ آپ جالبي بود...موفق باشيد هميشه اين يک دستوره
    پاسخ

    سلام سرکار خانم لاله. ممنون از لطفتان. ان شاء الله که بتوانم بحث را ادامه بدهم، البته با مطالب جالب و جديد. منظور از «هميشه اين يه دستوره» را نفهميدم.

    البته من خودم شخصا معتقدم با زدن چيزي درست نميشه و با کمي گفتگو و عقب نشيني دوطرفه ميتوان طبق حديث پيامبر (ص) کريم غالب شد...

    ياعلي

    پاسخ

    سلام. ممنون از عقب نشيني تان. بحثهاي زيادي دراين باره مي توان مطرح کرد که حتي در کتب تفسيري و روايي و حقوقي هم نيامده ولي با روح شريعت و اسلام سازگاري دارد و براي عصر کنوني نيز بسيار پذيرفتني است. حيف که دو هفته ديگر تاريخ دفاع پايان نامه دارم. ان شاء الله اين بحث را تکميل و منتشر خواهم کرد.

    سلام. نه ديگه من هم از ديدگاه خودم گفتم دکتر جان

    ميتونم بپرسم در چه رشته اي تحصيلان داريد؟

    اين ديدگاهي که شما برايمان نمايان کرديد ديدگاه جالبي بود که از احاديث متشکل شده بود اما من حاشيه زدم به قسمت اول.

    پيامبر فرمودند: زنان بر مرد کريم ؛ غالب ميشوند و مرد لئيم ؛ بر زنان مسلط ميگردد. من دوست دارم کريم مغلوب باشم ؛ نه لئيم غالب

    يا علي

    پاسخ

    سلام. ممنون از نظرتان. کريم بودن خيلي خوبه، نه؟ لئيم بودن بده، نه؟ خانمتان خبر داره از نظرتان؟!!
    تحصيلات حوزوي دارم، پزشکم، کارشناسي ارشد تفسير قرآن دارم، پذيرش دکترا از خارج هم دارم. در يک کلام: ميان رشته اي ام. هيچکدام اينها مهم نيست، ان شاء الله چنان باشيم و چنان رفتار کنيم که شرمنده پيامبر در قيامت نباشيم.
    سلام
    از حضور و لطفتون بينهايت سپاسگزارم
    مطلب جالبي بود...
    در پناه امام زمان مويد و منصور باشيد
    ياعلي مدد
    پاسخ

    سلام. ممنون. اما نظرتان را ننوشتيد! براي پخته کردن بحث نياز به نظر همه دارم.
       1   2      >