سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعارض سلامت با حقیقت!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 96/8/6:: 11:17 صبح

 

دکتر محمداسماعیل اکبری جراح است و رئیس مرکز تحقیقات سرطان! 

وی در برنامه «دکترسلام» دو مورد زیر را اعلام کرده:

- بارداری در سرطان سینه یک فاکتور بهبود دهنده بیماری است.

- بارداری در سن زیر 20 سالگی یک فاکتور مهار کننده سرطان می باشد.

دو مورد  فوق حقایقی از سلامتی هستند که علوم پزشکی و سلامتی از طریق مطالعات و پژوهشهای مختلف علمی به آن دست یافته اند اما سؤال این است که: 

1- چرا باردار شدن (که مستلزم ازدواج است) و بارداری زیر 20 سال (که مستلزم ازدواج پیش از 18 سالگی  یا پیش از گرفتن دیپلم است) تشویق و ترویج نمی شود؟؟؟؟

2- آیا پارادایم غالب موجب می شود توصیه های سلامتی تحت تأثیر قرار گیرند؟

3- آیا تابحال چنین نکاتی را از پزشکتان شنیده بودید؟

4- چرا دختران دبیرستانی که ازدواج کنند، باید به صورت شبانه ادامه تحصیل دهند؟

5- آیا مجرد ماندن دختران و تأخیر در بارداری زنان جوان به تقویت این پاراداریم غالب کمک می کند؟

این مطلب را در کانال تلگرام جزیره علم بخوانید


بیگاری بیمارستان از پرستاران!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 96/8/6:: 10:40 صبح

وزارت بهداشت طرح «پذیرش دانشجوی پرستاری در بیمارستان ها» را در شلوغی های انتخابات ریاست جمهوری (اردیبهشت 96) اعلام کرد و مرموزانه آن را پیش برد و علیرغم اعتراض دانشکده های پرستاری، در دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری نیز وارد کرد.

در پس ذهن مسئولان کشور چیست و چه می گذرد؟

چرا مسئولین چنین تصمیماتی می گیرند؟

1-نظام سلامت ایران مغلوب سیطره پزشکی (medicalization) است و پزشکی در ایران از طریق بیماستان (و بستری بیماران) بیشترین حاکمیت و اقتدار را دارد. در پزشکی شدن، جتی موضوعات اجتماعی و امور فرهنگی به زبان علم پزشکی بازتعریف می شوند تا مرجعیت علمی پزشکان برای تبیین و توصیف این پدیده های اجتماعی و فرهنگی اثبات شود (البته با کمک پیشرفت فنآوریهای نوین). 

پس مرتبا تلاش می شود این اقتدار بیشتر شود و حاکمیت پزشکی (medical governance) بازتولید شود: مثلا آموزش پرستاری از دانشکده ها گرفته شده و به بیمارستانها سپرده شود تا ضمن تامین نیروی انسانی, مدرک نیز تولید کنند و هزینه اش از بیگاری دادن پرستار جبران شود!

2-پارادایم غالب پزشکی نیز زیست-پزشکی (biomedicine) است یعنی رویکردی که نگاه ابزاری و مکانیکی به انسان دارد.

پزشکان بیشترین تصمیم گیرندگان برای سلامتی مردم می شوند، تکنسین ها یا همان متخصصان پزشکی عهده دار تعمیر و اصلاح جسم مردم هستند، تعمیر هر قسمت و تعویض هر قطعه ای را به یک تعمیرکار متخصص داده اند، تعمیرگاهی به نام بیمارستان (و مراکز جراحی محدود یا اقدامات تخصصی در مطبها) دارند، و هرچه تفاوت اطلاعات سلامتی و اطلاعات ناسلامتی مردم بیشتر شود بهتر می توانند مردم را به خرید خدمت از ایشان یا به تعمیر توسط ایشان ترغیب نمایند.

3- اقتصاد/بازار پزشکی (medical market/business) قدرت زیادی دارد.

مافیای واردات دارو، مافیای واردات تجهیزات پزشکی، مافیای سهامداران بیمارستانهای خصوصی و غیرخصوصی، مافیای متخصصان پزشکی، و بسیاری از سوداگران این بازار قدرت زیاد خود را از طریق ایجاد «چرخه پول و اعتبار» بدست آورده و حفظ می کنند. پرستاری که پذیرش کنکور برای بیمارستان دارد حق الزحمه بسیار کمتری نسبت به یک پرستار فارغ التحصیل دانشکده پرستاری خواهد گرفت، همیشه دستورات مافوق را (خلاف یا موافق مقررات حرفه پرستاری) رعایت خواهد کرد، وابسته و طفیلی بیمارستان خواهد بود، مدرکش مورد قبول جایی دیگر نخواهد بود (اگر مدرکش بدهند!) و بسیاری تالی فاسدهای دیگر!

این مطلب را در کانال تلگرام جزیره علم بخوانید

 

 


عقلانیت: وحیانی و غیروحیانی

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 96/7/17:: 9:26 صبح

Rationality: Releaved vs. non-Releaved

اطرافیان آیه الله جوادی آملی قرار است کنگره ای راه اندازی کنند به نام : "کنگره بین المللی توسعه و تعالی علوم بر پایه عقلانیت وحیانی"

که دومین پیش نشست آن قرار است امروز دوشنبه ساعت 10 در دانشگاه اصفهان, دانشکده ادبیات (تالار صائب) برگزار گردد.

ان شالله بتوانم حاضر شود و گزارشی بفرستم


مجالس الحسین

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 96/7/8:: 9:42 صبح

مجالس الحسین

«نمی خواستم[1] حرف بزنم [مگر] برای این که زاد و توشه ای برای خودم تهیه کنم[2]. قرآن می فرماید: «إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»(جاثیه، 29)  [یعنی] هر آنچه شما عمل می کنید -«آنچه» از ادوات عموم است[یعنی] استثناء ندارد- آنچه از خوب و بد دارید، ما نسخه بر می داریم، نسخه یعنی زیراکس، [یعنی] اصل.

یکی از پیرمردهای بزرگ [از] علماء قدیم فرموده [بود]: روز عاشوراء روضه ها خیلی بود، آن روز روضه اش ارزش داشت که مردم شب عاشورا بیدار بودند!

من خودم بچه که بودم چیزی نمی خوردم اما حالا نمی توانم. عاشورا چیزی نمی خوردم [و] مردم [هم] معمولاً ناشتایی نمی کردند؛ گریه می کردند برای بچه های امام حسین، آّب نمی خوردند، خودشان را به مجالس امام حسین آشنا می کردند. 

فریب دادند من و شما را، دروغ گفتند و دروغ خواهند گفت. شما خیال نکنید [که اگر در این] مجلس ننشینید [ولی از] تلویزیون مجلس روضه را دیدید، به امیرالمؤمنین ثوابِ اینجا را ندارد، به امیرالمؤمنین [قسم] هر آخوندی به شما [اگر چنین چیزی] گفت، ریشش اگر سه متر هم باشد، دروغ گفته است [بلکه] ریاست می کنند. در هر حسینیه ای [که] سینه زدند و گریه کردند و تلویزیون گذاشتند، به امیرالمؤمنین –صاحب عزا- دروغ گرفته اند که [اگر] یک لحظه بیاید، [آنجا] ثواب اینجا را ندارد. به امیرالمؤمنین دروغ می گویند. به امیرالمؤمنین دروغ می گویند. 

فتنه است، آخرالزمان است، [بلکه] شما را از حق دور می کنند. زمان [دارد] نزدیک می شود، یک وقت امام زمان [هم] می آید و همه ما می رویم زیر صاعقه. [اگر این مجلس] که شما الآن اینجا هستید با تهران متصل باشد، دو مجلس [به حساب می آید]. 

به مجرد این که ملائکه ببینند در مجلسی دارند اسم اهل بیت را می برند یا فضائلشان را [می گویند] -اینها روایتش به حد تواتر است- به مجرد این که صحبت اهل بیت شد،چه فضیلتها چه مصائب، [ملائکه که] موتور نمی خواهند، تاکسی تلفنی [هم] نمی خواهند. به مجرد این، «مختَلَف ملائکه»[3] است یعنی دو باند است، همینطور ملائکه دارند از این طرف می آیند و از آن طرف بالا می روند. خدا لعنت کند آنهایی را که شما را نشاندند در خانه و گفتند برای شما تلویزیون می گذاریم[به جای رفتن به مجلس اهل بیت]، اینها با علی کاری ندارند، [و] البته علی هم، با [وی] هم نان می خورند. در زورخانه هم یا علی [می گویند]، همین هایی که سر حسین را بریدند، الله اکبر [گفتند]!

مجلس امام حسین را برای خودتان ذخیره قرار دهید: قرآن می فرماید: «إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» آنچه که کردید، نسخه می گیریم. آن وقتها شما خیال نمی کردید باورتان [هم] نمی آمد [که] چطور [می شود] خدا یک نسخه اش را می گیرد! کدام نقاش می توانست عکس این جلسه را تمام عیار بگیرد؟ حالا دیگر عکس گرفته ایم [حتی] صدای شما مردم [را هم می گیرند]. یک فیلم و یک ویدئو و یک دستگاه [لازم دارد]. «إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»

یکی از علمای بزرگ، پیرمردِ ذریه پیغمبر را [در یکی از ] روضه ها [دیدم]، در [کوچه و] سیبه های قدیم که دراز است و می بایستی تا آخر مسیر راه بروند)، منبر تمام شده [بود] و جمعیت از منزل [بیرون می آمدند]، جمعیت فشار می دهد به این طرف، [ولی] این آقا لای این جمعیت دارد می رود. من گفتم آقا روضه تمام شد؟ (خوب گوش کن، نمی خواستم حرف بزنم حتی یک کلمه اما دیگر [شد]) فرمود: می خواهم بروم عکس بگیرم» آن روزها مثل حالا عکس نبود که، [ولی] فرمود: می خواهم بروم عکس بگیرم. توی آلبوم ما عکس خیلی زیاد هست: باغ رفته ایم، سبزه، عقد، نوه، خاله، دایزه، [همه] عکسشان هست. این عکسها یک روزی جز گرفتاری چیز [دیگری] ندارد. می باید نشان کسی ندهیم. اما بگذارید یک عکس از مجلس [امام] حسین هم داشته باشیم. همین، تمام شد و رفت. این [بود] معنای ساده إنا نستنسخ ما کنتم تعملون.

توضیحات

[1]: سخنان مرحوم آیه الله العظمی سیدمحمدعلی موحدابطحی در عاشورای 1417، یکی از مراجع تقلید و فقهای معاصر که در سال 1381 رحلت فرمود.

[2]: ایشان منبری و خطیب نبود بلکه در روز عاشورا در منزل اصفهان که عزاداری مفصلی می شد و هیات های مذهبی به سینه زنی و زنجیر زنی و عزاداری می پرداختند، از ایشان می خواستند عزاداران را دعا بفرماید. ایشان نیز بر پایه اول منبر می نشست و بسته به توانایی جسمانی، به نکاتی اشاره  می فرمود و سپس دعا می کرد. 

[3] بخشی از زیارت جامعه کبیره (از امام هادی علیه السلام):  اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَهلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِسالَةِ و مُخْتَلَفَ المَلائِکَةِ و مَهْبِطَ الْوَحی. . . 

این مطلب را در تلگرام بخوانید


دربان آستان

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 96/7/8:: 8:22 صبح

دربان

 

گفتم به خضر حیران عین الیقین حسین است

گفتـا که حیـرتم از پیمان ایـن حسیـن است

گفتـم حـریم امـن است ایـوان و بارگاهـش

گفتا که چون ابالفضل دربان این حسین است

گفتـم سفینـه او از چه سریـع و تنـد اسـت؟

گفتا که ناخـدایش فرمـان این حسیـن است

گفتم که در قیـامت چون می کنـد شفـاعت؟

گفتـا دو دست خونین قرآن این حسین است

گفتم چرا عظیمست این شأن و این مقامش؟

گفتـا که آن بـرادر قربـان ایـن حسین است

گفتـم که اسـم مـا را در دفـتـرش نویـسـد

گفتـا به دست عباس دیوان این حسین است

گـفـتـم غـلام  گـریـان آیـا  نیـاز نـدارد؟

گفتا که جوی اشکت درمان این حسین است

بحر مجتث مثمن محذوف

(مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن)

شعر از غلام (دکترسیدمهدی موحدابطحی)

این شعر را در تلگرام داشته باشید


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >



بازدید امروز: 234 ، بازدید دیروز: 77 ، کل بازدیدها: 422746
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ