اوکراین: فرصتی برای ایران
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 92/12/22:: 1:59 صبح
اوکراین: فرصتی برای ایران
مقدمه
تلاش روسیه برای تسلط بر شبه جزیره کریمه و جدایی آن از اوکراین پیشاپیش مقدمه چینی شده بود: 1) روسیه این شبه جزیره را پاره ای از خود می داند که در سال 1954 خروشچف آن را به اوکراین اهداء کرد. 2) 60% جمعیت این شبه جزیره روسی تبار هستند، 3) روسیه پایگاهی نظامی مهمی در بندر سواستوپول دارد که مرکز فرماندهی ناوگان روسیه در دریای سیاه برای هدایت عملیات دریایی روسیه در مدیترانه می باشد. 4) این پایگاه تا تاریخ 2042 میلادی در اجاره روسیه خواهد بود. روی کار آمدن مخالفان غرب گرا و حمایت کشورهای غربی از دولت جدید اوکراین تهدیدی برای دستیابی روسیه به منافعش در آن منطقه است، روسیه نیز دست به اقداماتی عجولانه زد (مانور نظامی در مرزهای اوکراین، توسط پارلمان کریمه، تشویق پارلمان کریمه برای اعلام برگزاری رفراندوم استقلال و درخواست پیوستن به روسیه) که حساسیت غرب را برانگیخت. غرب نیز واکنشی عجولانه داشت، اگرچه غربی ها می دانند که روسیه اهل مذاکره و گرفتن امتیاز است.
بد نیست بدانیم که اقتصاد روسیه ضعیف و آسیب پذیر است و تهدید روسیه را می توان گل آلود کردن آب برای گرفتن ماهی توصیف کرد: احتمال دشمنیِ غرب با روسیه به خاطر بحران اوکراین در کمتر از 48 ساعت باعث سقوط 10 درصدی بازار بورس روسیه شد و نرخ پول روسیه سقوط کرد. کّل ارزش سهام روسیه 600 میلیارد دلار است که رقم ناچیزی در مقابل بودجه 3 تریلیون دلاری آمریکا یا ذخائر ارزی چند تریلیون دلاری ژاپن و کره و چین و تایوان (دشمنان سنتی روسیه) است.
فرصتهای ایران:
1. فرصت سازی از التهابات و تنشهای منطقه ای و جهانی جزو مسئولیتهای دیپلماسی است، فرصتی برای تأمین منافع بلند مدت ایران مستقل و نه تنها فرصت طلبی از منافع لحظه ای (هرچه هرج و مرج بیشتر شود دست ایران برای روابط بهتر با دنیا بازتر است).
2. اعلام موضع بی طرفی ایران در بحران اوکراین (در کنار اعلام مواضع کلی مانند پرهیز از خشونت و تأکید بر مشارکت مردم هر کشور در تعیین سرنوشت خود) فرصت بیشتری را برای استفاده از فرصتهای بالقوه فراهم می نماید.
3. رویکرد خشونت گریزی منافع زیادی برای طرفین به دنبال دارد. ایران نیز می تواند خود را در کنار اوکراین و روسیه و غرب معرفی کند (مقابله با تروریسم و القاعده در خاورمیانه و اروپا و روسیه) تا امتیاز مناسبی بگیرد. ترسیم چنین معادله ای حتی در مذاکرات هسته ای ایران با 5+1 و از جمله کاترین اشتون می تواند به تقویت نقش ایران در منطقه خاورمیانه و در بین همسایگانش منجر شود.
4. «بحران روسیه – اوکراین» به شدت با نحوه «روابط غرب – روسیه» درهم تنیده است. به همین جهت، می توان در معادلات منطقه ای یا جهانی چنان عمل کرد که فرصتی نیز برای ایران در منطقه ای دیگر (سوریه، خلیج فارس، افغانستان، اروپا) بوحود آید.
5. بحران اوکراین تبعات اقتصادی زیادی برای طرفین غربی و روسی دارد. بنابراین، هرگونه تحرک و واکنش سیاسی ایران باید ملاحظات اقتصادی را نیز در بر داشته باشد.
6. گرچه می توان امیدوار بود که با بحران اوکراین، غرب به تهدیدات روسیه (بیش از ایران) بیشتر توجه کند و به مشارکت ایران در تأمین ثبات و امنیت منطقه متمایل شود، اما هیچگاه غربی ها یا روسیه اجازه نمی دهند که ایران از دعوای صوری آنها سود ببرد.
7. روسیه سیاست خاصی را تعقیب می کند که می توان آن را دو دوزه بازی کردن نامید:
§ مثال1: در بحران قرار دادن کانونهای سنتی تولید نفت و گاز مانند ونزوئلا، ایران، لیبی و عراق که باعث افزایش قیمت جهانی نفت و گاز و افزایش صادرات روسیه شد.
§ مثال2: روسیه در روابطش هم از ایران و هم از غربی ها امتیاز گرفته است: جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نیروگاه اتمی بوشهر، فراهم شدن فرصت اشتغال برای هزاران کارشناس فنی و مستشار نظامی روسی توسط ایران، گرفتن پول موشکهای اس 300 و تحویل ندادن آنها.
8. پس ایران ناچار است رویکرد دو سویه ای را نیز به کار گیرد: هم روسیه را تهدیدی بالقوه برای اروپا فرض کند (ترویج روسیه هراسی) و هم ایران را عامل ثبات و آرامش منطقه معرفی نماید (زدودن ایران هراسی).
9. با ترویج روسیه هراسی می توان امتیازهایی را از اروپا و غرب گرفت (لغو تحریمها، در پذیرش سرمایه گذاری ها، در مشارکت در ترتیبات امنیتی منطقه ای، . و . ) گرچه اجرای این رویکرد پیچیده است.
10.ایران می تواند بر روسیه فشار آورد تا در جایی دیگر امتیازی بگیرد زیرا 50% از گاز مصرفی اروپا توسط روسیه ( 30% توسط شرکت گاز پروم) تأمین می شود، اهرمهای فشار ایران بر روسیه چنینند: 1) ایران می تواند با اعلام افزایش ظرفیت انتقال گاز به اروپا به روسیه فشار آورد. 2) این اعلام افزایش ظرفیت می تواند در گفتگوهای ایران با کاترین اشتون یا دیگر مقامات غربی (در مذاکرات 5+1) باشد. 3) به جای ایران، ترکیه یا بلغارستان می توانند آمادگی خود را برای افزایش ظرفیت انتقال گاز ایران به اروپا اعلام دارند. 4) تهران می تواند میزبان شرکتهایی باشد که در افزایش ظرفیت انتقال گاز ایران به اروپا فعالیت دارند و این شرکتها به بهانه کاهش تحریمهای ایران آمده باشند.
11.تلاش برای زدودن ایران هراسی (آمادگی برای تأمین گاز اروپا، مشارکت در امنیت خاورمیانه، مقابله با تروریسم، مقابله با ترویج القاعده در اروپا، و . و .) را می توان به صورت رابطه ای برد- برد بین ایران- اروپا یا بین ایران-آمریکا ترسیم کرد.
12.جهان تک قطبی تامین کننده منافع ایران نیست اما در حال گسترش است با این تفاوت که «محدوده جغرافیایی خاصی ندارد» بلکه در یک «محدوده معرفتی و منفعتی» قابل تمایز است که مهمترین نشانه آن بوجود آمدن/آوردن کانونهای بحران در مناطقی خاص می باشد. به طور مثال، چریکهای چچن که ضد روسیه بودند و القاعده که ضد غرب بود با چراغ سبز بزرگترها (!) در جنگی فرسایشی در سوریه گرفتار می شوند تا زمین سوخته ای باقی بماند که بیشترین منفعت آن را اسرائیل ببرد. «تعاملات روسیه با کشورهای واقع در کانونهای بحران» و «واکنش روسیه به رویکرد غرب در این بحرانها» نیز در همین راستاست. ایران، لیبی، سوریه، عراق، افعانستان، اوکراین، گرجستان، ارمنستان، کوبا، کره شمالی، و کشورهای آسیای میانه کشورهایی هستند که روسیه با آنها مانند یکی از ایالات خودش رفتار می کند.
چو بینی در میان دشمنان جنگ
تو آسوده بنشین و بزن چنگ
و گر بینی میان دشمنان جمع
تو بر باره بنشین و ببر سنگ