پدر
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/13:: 1:0 صبحتقدیم به کودکان پابرهنه، تشنه و سر برهنه
بر خار و خَس دویـدم من بی پدر نبـودم
او گفت و من شنیدم: ای کاش و من نبودم
این گـوش پـارة من بـود آشـنا پـدر را
می گفـت و ای یتیـمم: مُردم چرا نبـودم!
چون می زدند سیلی هفت آسمان شد نیلی
دیـدم فـراز نیـزه، روی پـدر کبـودم
گر سایبان گرفتم همسایه ام پدر بـود
خاکم به سر نگشتم خاکی به سر نریزم
. . . .
(مفعول فاعلاتن×2 بحر مضارع مثمن اخرب)
ان شاء الله خداوند سراینده و پدرش را غریق رحمت نماید و آنها را حسینی بگرداند.
انتشار در 14/8/93 توسط غلام (دکترسید مهدی موحدابطحی)
کلمات کلیدی :
نظر