فراتر از روسیه!؟
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 97/4/31:: 12:9 عصرIran: Beyound Putin
گذشته ایران زخمهای ژرفی از کشور تزار و روسیه دارد و باید فهم و راهبرد واقع بینانه ای نسبت به سیاستهای روسیه (و پوتین) در جهان، در منطقه، و نسبت به ایران و رقبای ایران داشته باشیم.
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوری و به قدرت رسیدن پوتین، مسکو تلاش کرد هژمونی و قدرت گذشته را با چند سیاست چندوجهی بازسازی کند:
اول: تضعیف اردوگاه رقیب
- مهمترین بخش سیاست خارجی پوتین، فروپاشی نهادهای اقتصادی، سیاسی و نظامی ایجادشده توسط اروپا و غرب بعد از جنگ جهانی دوم بوده است. برای اروپاییان شکی نمانده که پوتین تمام کوشش خودرا بعنوان مثال مبذول از هم پاشیدن اتحادیه اروپا کرده است.
- اسناد متعددی حکایت از آن دارد که پوتین در یک جنگ اطلاعاتی و روانی برای خروج انگلیس از اتحادیه اروپا دست داشته است. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا این روزها به یک چالش بزرگ سیاسی برای دولت انگلیس و نخستوزیر آن، ترازا می، تبدیل شده است.
- فروپاشی اتحادیه اروپا، یک بازار قدرتمند اقتصادی جهانی و غربی را به اضمحلال خواهد کشید و پوتین نابودی این بازار را در جهت منافع اقتصادی و سیاسی روسیه ارزیابی میکند.
- اروپا اختلافات وسیعی با ترامپ بر سر رابطهاش با پوتین پیدا کرده است و مخالف نشست هلسینکی است زیرا روسیه در امور داخلی اروپا دخالت کرده و مخالفان خود را در قلب اروپا ترور میکند.
دوم: معامله (تعامل) با مخالفان و رقبای روسیه
- پوتین با رهبران راست افراطی دنیا روابط گستردهای برقرار کرد و در انتخاب این رهبران در کشورهایشان, خبرهای دروغ به نفع آنها منتشر کرد.
- پوتین با رهبران راست افراطی در انگلیس برای خروج این کشور از اتحادیه اروپا همکاری کرد.
- در انتخابات آمریکا, به نفع ترامپ وارد یک جنگ روانی و اطلاعاتی و دروغ پردازی علیه رقیب ترامپ (هیلاری کلینتون، شد.
- خبرهای جعلی و نادرستی بر ضد مسلمانان و به نفع ترامپ منتشر کرد.
- رهبران راستگرای اروپا با کمپینهای وسیع ضدمهاجرین مسلمان وارد سیاست این کشورها شدهاند.
سوم: اسراییل: محور سیاستگذاری
- پوتین روابط بسیار نزدیکی با تندروهای اسرائیل و نتانیاهو در خاورمیانه دارد
- روابط خود را با احتیاط و با حوصله با برخی رقبای ایران و اسراییل (مانند عربستان ) توسعه می دهد.
- امتیازی که پوتین به اسراییل داد: از انتقال پایتخت اسرائیل از تل آویو به بیتالمقدس حمایت کرد و روسیه را حافظ منافع اسرائیل در سوریه معرفی نمود (مواضعی که خوشایند مسیولان ایرانی نبود پس در رسانه ها نیز بازتاب نیافت اما باید بفهمند که نادیده گرفتن, واقعیت را تغییر نمی دهد).
- پوتین اسرائیل را (با خاموش کردن سامانه اس 300) تشویق کرد به مراکز نظامی ایران در سوریه حمله هوایی و موشکی داشته باشد تا به هزینه دشمن ایران, توان رقابتی ایران با روسیه را کاهش دهد. روسیه هزینه موافقت خود را نه از اسراییل بلکه از رقیب دیگر ایران دریافت کرد: سرمایه گذاری عربستان در روسیه و تعهد به افزایش تولید نفت برای جبران کاهش اوپک! عربستان نیز مزد خود را از اسراییل گرفته: کمک اطلاعاتی و نظامی در یمن برای تضعیف حوثی های طرفدار ایران!
چگونه فراتر از روسیه بیاندیشیم؟
1- پوتین نه قابل اعتماد است و نه به فکر منافع ملی ایران (چون ایرانی نیست) حتی اگر با رهبری دیدار کند یا مشاورش مدعی الگو گیری از نظام ولایت فقیه در روسیه شود.
2- روسیه رقیب است فقط در حوزه انرژی و نفت و گاز, در نفوذ در منطقه خاورمیانه, در معامله با کنشگران منطقه ای.
3- روسیه رقیب ایران نیست (و دلیلی هم ندارد که با ایران شریک یا سهیم شود حداکثر از کارت ایران استفاده می کند): در هدف گذاری عمق استراتژی, در تعامل رقبای راهبردی.
4- توافق روسیه با عربستان سعودی برای افزایش تولید نفت (برای جبران کمبود تولید اوپک) یک توطئه علیه ایران نیست بلکه یک معامله است در معادله ای جدید برای امتیاز دادن به عربستان, امتیاز گرفت از ایران, و امتیاز گرفتن از آمریکا. توهم توطئه با منطق دوارزشی (ارسطویی) یک راهبرد تلقی می شود اما در منطق چندارزشی، بی معناست.
5- ایران باید یاد بگیرد چگونه معادلات چندارزشی و غیرهمسطح را در توابع مختلف شناسایی کند, به هم بریزد, یا خودش بسازد. منطق دوارزشی ارسطویی افتضاح است: نمی توان همه را به خودی و بیخودی یا دشمن و دوست یا باما و علیه ما تقسیم کرد. منطق فازی داشته باشیم
6- طراحان سیاست خارجی ایران چه رسمی (یعنی وزارت خارجه) و چه در سایه (یعنی شورای راهبردی بیت رهبری و جناحهای تندرو داخلی و نظامیان) بارها خطای استراتزیک خود را در تعامل با روسیه تکرار کرده اند و آرزوهای کودکانه (روسیه به عنوان یک متحد منطقهای) را دنبال کرده اند
7- پوتین از ایران به عنوان وجه المصالحه امتیازگیری و امتیاز دادن برای اهداف خود (شکاف در ناتو, تضعیف اردوگاه غرب, رقابت در خاورمیانه) ولی نه در زمین مساوی بلکه تهاتر منطقه ای استفا ه می کند
8- روسیه امتیازهای کوتاه مدت (نه چندان استراتزیک) به ایران داده تا منافع طولانی مدت (عمق استراتژیک بیشتر) خود را در منطقه براساس معادله (معامله) با الف) اسرائیل و ب) رقبای عربی ایران را تضمین کرده است
9- پوتین با زیرکی نشست هلسینکی را انجام داد تا اختلافات سیاسی امنیتی میان اعضای ناتو و اختلافات اقتصادی میان ازوپا و امریکا را تشدید کند: نتیجه هرچه باشد یک خاکریز پیشروی است: اتحادیه ضعیف اروپایی و جنگ اقتصادی در اردوگاه غرب
10- ایران باید بتواند از اختلاف بین ترامپ و اروپا به نفع منافع ملی کشور استفاده کند و با گذار از پوتین، روابط بهتری را با اروپا طراحی کند. اروپا بیشتر از پوتین حامی برجام است چون بر امنیتش اثر می گذارد. اما امنیت روسیه وابسته به برجام نیست پس نمی توان به پوتین اعتماد کرد برای معامله با چون اروپا هم دشمن روسیه (چون عمدتا جزو ناتو هستند) و هم بازار منحصر به فرد انرژی (اروپا فقط از روسیه گاز وارد می کند). روسیه ممکن است با اروپا معامله کند اما به ایران دیر یا زود خیانت میکند.