معادله میل جنسی و حیا
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/7/28:: 4:13 عصرمعادله میل جنسی و حیا
به نظر شما میل جنسی (یا همان شهوت) چه نسبتی می تواند با حیا داشته باشد؟
مثلاً ممکن است با کم شدن حیا، میل جنسی بیشتر شود؟
یا با بیشتر شدن میل جنسی حیا کم شود؟
آیا هر دو به یک نسبت تغییر می کنند؟
آیا ممکن است در برخی موقعیتها یا شرایط اجتناب ناپذیر حیا کم شود؟
آیا می توان رابطه ای بین حیا و شهوت تعیین کرد؟
اگر می شود، آیا این رابطه در زن و مرد یکسان است؟
برای پاسخ به این پرسشها، روایت زیر را به دقت مطالعه کنید:
« اگر شهوت 10 قسمت باشد، 9 قسمت آن در زن است و یک قسمت در مرد. اگر حیا 10 قمست باشد، 9 قسمت آن در زن است و یک قسمت در مرد. زن هنگامی که به حد بلوغ شرعی می رسد (نه سالگی)، یک قسمت حیاءش می رود. هنگامی که عادت ماهیانه پیدا کرد، یک قسمت دیگر از حیاءش می رود. وقتی ازدواج کرد، یک قسمت یگر از حیاءش می رود. وقتی که زایمان کرد، یک قسمت دیگر از حیاءش می رود. پس باید که مواظب باشد تا حیاء باقیمانده را حفظ نماید»
این روایت از پیامبر اسلام (که درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد) به ما رسیده و می توان از آن چنین نتیجه گرفت: نسبت شهوت به حیاء در هر زن و هر مردی برابراست (9 بر 9) اما بتدریج در موارد ذکر شده این نسبت در زن افزایش می یابد (نه بر هشت، نه بر هفت، نه بر شش، و نه قسمت شهوت بر پنج قسمت حیاء!!
آیا بین زن و مرد تبعیض هست؟
خیر تبعیضی وجود ندارد زیرا نسبت شهوت به حیاء در هر دو 9 به 9 بوده است اما تغییر این نسبت در زن (و نه در مرد) حکمتی داشته است که با خصائص وجودی زن مطابقت دارد (و نه مرد): فزونی شهوت بر حیاء زن موجب می شود وی به بارداری تن دهد، زحمت حاملگی و زایمان را بپذیرد و بقای نسل انسان را تضمین کند.
حال می توان معنای این روایت نبوی را بیشتر فهمید: «از سعادتهای مرد این است که دخترش در خانه شوهر حیض ببیند» یعنی دختر قبل از آغاز فعالیت جنسی، به عقد پسری درآمده باشد.
شاید علت این که در دین اسلام چنین مقرر شده که اختیار ازدواج مجدد زنی که قبلاً ازدواج کرده به اختیار خودش باشد (برعکس دختر باکره که باید به اجازه پدرش ازدواج کند) همین باشد که وی زناشویی را تجربه کرده و نسبت شهوت به حیاء وی کمتر از دختر باکره باشد.
منابع این روایات:
کافی، ج، 5، ص 338، از امام صادق (ع)
کافی، ج، 5، ص 564، از امام صادق (ع)
الفقیه، ج 3، ص 298، از امام باقر (ع)