فلسفه بدحجابی
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/8/10:: 7:43 صبح
پدیده ای به نام بدحجابی مفهومی آشنا برای عموم مردم ایران می باشد اگرچه تعریف آن بسیار مشکل و حتی غیر ممکن به نظر می رسد. صرفنظر از تحلیلهای شرعی که می توانند به طور قاطعی به آن بپردازند، این نوشتار با رویکردی ارتباطی (comunication) این پدیده را تحلیل می کند.
پدیده بی حجابی شیوه ای از یک زبان ارتباطی است. لازم به ذکر است که زبان «نظامی از نمادهاست که برای انتقال پیام بین گیرنده و فرستند به کار می رود». زبانهای انسانی (مانند فارسی، انگلیسی، عربی، ....) نظامی از نمادهای آوایی (کلامی) می باشند و «نگارش» نیز یک نظام فرعی از این نظام آوایی است. در مقابل، زبان غیرکلامی وجود دارد که «زبان بدن» (body language) را نیز می توان بخش مهمی از این نظام ارتباطی غیرکلامی دانست. گفتنی است رویکرد ارتباطی این نوشتار را نمی توان در قالب بررسی های جامعه شناختی یا روانشناختی جای داد.
پس از این مقدمه، پدیده بدحجابی را از دیدگاه زبان غیرکلامی تحلیل می کنیم:
- پدیده بدحجابی شیوه ای از ارتباط میان فرستنده و گیرنده می باشد که پیام/پیامهایی در قالب «پوشش» منتقل می شود.
- فرستنده؛ زن یا دختری است که پدیده بدحجابی برای آنها به کار می رود.
- گیرنده؛ می تواند جنس مخالف (پسر یا مرد)، جنس موافق (دختر یا زن)، عموم جامعه، مسئولان جامعه،..... باشند.
- پیامی که در این ارتباط غیرکلامی منتقل می شود چیست؟ دختر یا زن بدحجاب این پیام را می تواند منتقل کند:
- به وضع موجود جامعه اعتراض دارم.
- با روحانیون مخالفت دارم.
- آزادی بیشتری می خواهم.
- نیاز زنانه را نمی توانم در زیر حجاب مخفی کنم.
- به جنس مخالف و توجه وی نیاز دارم.
- آنچه از نیازهای زنانه ام تأمین شده، کافی نبوده است.
- نیازهای زنانه من تأمین نشده است.
- نیاز جنسی دارم.
- نیاز جنسی ام تأمین نشده است.
- ای پسران و مردان، به من توجه کنید.
- ......
پیامهای فوق و دیگر پیامهای احتمالی را می توان بر اساس ماهیت پیامها و نه بر اساس مخاطبان آنها چنین تقسیم بندی کرد:
- برخی پیامها منشأ فطری دارند یعنی یا از نیاز غریزی حیوانی برخاسته اند (مانند نیاز جنسی) یا از نیاز انسانی (ارتباطات با انسانهای دیگر، انس گرفتن، ..). در صورتی که صحت چنان پیامهایی در چنین پدیده ای ثابت شود، ممکن است چنین قضاوت شود که این نیازها نادیده انگاشته می شوند. حال باید نادیده گرفتن نیازهای فطری (انسانی و یا جنسی) آسیب شناسی شوند نه شیوه ای از زبان ارتباطی در جامعه ایرانی کنونی (که بدحجابی نامیده می شود).
- برخی پیامها ماهیت انعکاسی یا واکنشی (رفلکسی) دارند؛ بازتابی از پدیده یا پدیده هایی دیگر هستند. برای شناخت خاستگاه این پیامها لازم است پدیده هایی که باعث این بازتاب شده اند به درستی تحلیل شوند در غیر این صورت، قضاوت درباره این پیامها (به عنوان یک پدیده و نه به عنوان پیامدی از پدیده ای دیگر) می تواند نتیجه ای نادرست داشته باشد. نگاه امنیتی، پلیسی، قضایی، و اطلاعاتی را می توان در اینگونه قضاوتها جستجو کرد چه این افراد جزو مسئولان و دست اندرکاران نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات، شورای عالی امنیت کشور، قوه قضائیه باشند یا نباشند زیرا افرادی خارج از این نهادها نیز می توانند چنین نگاهی داشته باشند و همه افراد این نهادها نیز ممکن است چنین قضاوتی نداشته باشند.
نظرات شما به تحلیل درست کمک می کند. کمک به دیگران را فراموش نفرمایید.