سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تمدن آینده

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/2/16:: 5:33 عصر

«وقتی او بیاید و حکومتش را تشکیل دهد، ناودانها را از کوچه ها بر می دارد....» این روایت را جدای از درستی یا نادرستی آن یا جدای از احتمال وقوع آن، تحلیل می کنم:

1- کوچه و خیابان محل عبور همگان است پس اختصاص به کسی ندارد اما خانه و مغازه و انبار و ..... اختصاص به صاحب آن دارد (مالک یا مستأجر).

2- وقتی باران و برف می بارد، از راه ناودانها به زمین می رسند. معمولاً ناودانها به بیرون خانه ها و مجتمعهای مسکونی و آپارتمانها سرازیر می شوند. اگر کسی از کوچه و خیابانی عبور کند که آب ناودان از خانه یا ملکی در آن سرازیر شده، ممکن است آسیب ببیند (زمین بخورد، ...). یعنی ریسک آسیب به دیگری دارد.

3- منافع اختصاصی هر کس نباید به منافع همگانی آسیب برسانند. یعنی حقوق مدنی حاکم بر حقوق فردی هستند. یعنی قانون می تواند مانع از آسیب رسانی به حقوق مدنی (اجتماعی) گردد حتی اگر منافع فردی آسیب زننده کم شوند.

4- مالک در باریدن باران یا برف دخالتی نداشته است، در جاری شدن آنها نیز دخالت ندارد، اما در جاری شدن آب بارانِ ملک خود بر سطح معابر عمومی دخالت داشته است. یعنی پیامد مالکیت فردی وی، با منابع اجتماعی تعارض پیدا کرده است.

5- چنین حقوق مدنی یا حقوق بشر یا حقوق شهروندی در هیچ کجای دنیا دیده نمی شود حتی در جمهوری اسلامی نیز که ادعای آن را دارد نیز یافت نمی شود!

به امید روزی که آن منجی بیاید و حکومتش را به پا دارد. آمین.

 


Attendance between Nation and Governance

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/2/12:: 11:0 عصر

 

Attendance between Nation and Governance

Mahdi Movahed-Abtahi

If we lie, love a lie, distribute a lie, or even pride on a lie, then our governors, president, diplomats, and ministers will lie, turn out a liar, lie impudently and frankly, too. Why such attendance will be formed? What thing can avoid from it?o

Here is a tradition (Hadith) narrated from Shii Imam which, I think, explains it:

"If you leave ordering each other to goodness and avoiding each other from evils, therefore, the most bad human will govern you so that, you will ask the God to discharge him/ her but your praying will not be accepted".

As a result, 1) Decadence in a nation begins to decline their governors. 2) Leaving order each other to goodness and avoid each other from evils result in lair nation and governors. The Quran explicitly augments the reasoning in the above tradition: "Verily, Allah will not Change the good and the bestowed Condition of a people until they change What is in themselves] from good to Evil " (13; 11))

« إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ »

 


تلازم ملت و حاکمیت

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/2/10:: 11:38 عصر

 

تلازم امت و حاکمیت

دکترسیدمهدی موحدابطحی

اگر دروغگویی را می پسندیم، انجام می دهیم یا به آن افتخار می کنیم، پس حاکمان، فرمانفرمایان، و رؤسایی خواهیم داشت که دروغگویند؛ در دروغگویی گستاخ می شوند، علنی دروغ می گویند، . . . .

 این که چرا چنین ملازمه ای بین ملت و حاکمیت ایجاد می شود مهم است. همچنین مهم است بدانیم که چه چیزهایی مانع از این تلازم می شوند. به نظر می رسد امر به معروف و نهی از منکرمی تواند مانع از این تلازم شود. روایات متعددی از حضرات معصومین علیهم السلام این یافته را تأیید می نمایند:

  • اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید، بدترین خلایق زمامدار شما می شوند، آنگاه از خدا می خواهید آنها را بردارد، اما دعایتان مستجاب نمی شود.

اگر چنین باشد که امر به معروف و نهی از منکر مانع می شود انحطاط در یک ملت به انحطاط در حاکمیت بیانجامد، پس می توان نتیجه گرفت ترک امر به معروف و ترک نهی از منکر باعث شده است که ملتِ دروغ پسند، حاکمانی دروغ مدار پیدا کنند.

 

مطالب مرتبط: 

 

دینداری ملوکانه 

 

دنیا زدگی فقیهان


پاره ای از پیمبری A Part Of The Prophet

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/2/3:: 12:15 عصر

پاره ای از پیمبری

A Part Of The Prophet

پاره ای از شأنیت پیامبری است: فاطمه زهرا سلام الله علیها.

 St. Fatima (P.B.U.H) is a part of the prophet

دکترسیدمهدی موحد ابطحی Mahdi Movahed-Abtahi

بررسی تاریخ زندگانی حضرت زهرا (س) حاکی از رخدادهایی است که با تحلیلها و تفسیرهای ساده فهمیدنی و پذیرفتنی نیست. برخی از این حقیقتها قالب وحیانی سخن پیشوایان معصوم علیهم السلام به خود پیچیده و برخی نیز گرد تاریخ به خود گرفته است. نمونه هایی از این گزارهای به ظاهر تاریخی یا به ظاهر روایی را می آوریم:

  1. پیامبر اسلام (ص) فرمود: «فاطمه بضعه منّی فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذ الله»، «إن الله لیغصب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها». ترجمه ظاهری این روایات نتیجه ای عاطفی و احساسی دارد که انسانیت هر انسانی آن را درک می کند. زیرا هر پدری دخترش را دوست دارد و طبیعی است الفاظی را از سر محبت و مهربانی به زبان آورد و پیامبر (ص) نیز دخترش را پاره تن خود معرفی کند و از رنجش او برنجد. یقیناٌ شأن پیامبری خاتم (ص) بالاتر از این است که با گفتن این جمله بخواهد صرفاٌ عواطف انسانی را تحریک نماید. بلکه چون پیامبر اسلام (ص) سخن نگفته مگر این که سخنش وحی است و هیچ لفظی را به زبان نیاورده مگر این که وحی از جانب خدا بوده است [ ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوى‏ وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى‏، النجم، 2-5]، پس منصفانه است که بپذیریم ایشان با گفتن این جمله سعی داشته مطالب دیگری را متذکر برساند: ایشان خواسته دخترش را پاره ای پیامبرگونه و بخشی از شأنیت پیامبر آخر الزمان معرفی کند تا فهم این یکی از آیات قرآن را آسان کند [إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً، احزاب، آیه 36]، در این صورت اذیت کردن فاطمه زهرا (س) همان اذیت شخص پیامبر (ص) و اذیت به خداست که مستحق لعنت شدن و عذاب دردناک هستند.
  2. مدارکی تاریخی و روایی وجود دارند که مقام دختر پیامبر اسلام (ص) را چنان بالا معرفی می کنند که ایشان بخشی از مقام نبوت و رسالت پیامبر محسوب می شود. این شواهد را لیست می کنیم تا خوانندگان ابهامات و دیدگاههای خود را عرضه نمایند و به شرح و بسط این نوشتار کمک نمایند:
    • پیامبر (ص) فرمود: خدا اگر می خواست [که نخواسته] پیامبری از جنس زنان مبعوث کند، همانا دخترم فاطمه را برمی گزید. این جمله به صراحت صلاحیت دختر پیامبر را چنان بالا می داند که شایسته پیامبری باشد. [البته خدا خواست پیامبران و فرستادگان خود را فقط از جنس مردان قرار دهد حتی اگر می خواست فرشته ای را رسول کند برای  قومی، او را لباس مردانه می پوشاند تا رسول او به هیأت مردان باشد. آیه نهم سوره انعام وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ ما یَلْبِسُونَ به صراحت این معنا را بیان می کند]
    • ازدواج لحظه ای بزرگ و سترگ در زندگی هر دختری است ولی فاطمه زهراء (س) از این لحظه بزرگ استفاده ای می کند که بسیار بالاتر از شأن یک دختر عادی است. ایشان چون مطمئن می شود که عقد ازدواجش در آسمانها بوده یک شرط ضمن عقد مطرح می کند و موافقت خود را اعلام نمی دارد تا این که ضمانت نامه ای از خداوند به دست می رسد و ایشان هم به همسرش وصیت می نماید تا آن را در کفن وی قرار دهد تا روز قیامت از آن استفاده کند. این شرط ضمن عقد این بود که شفاعت امت پیامبر (ص) به دست فاطمه زهراء (س) نیز باشد. گفتنی است شفاعت امت ویژه و خاص پیامبر اسلام (ص) است که فراتر از یک خواهش انسانی، عاطفی یا اجتماعی است. روایتی نیز همین معنا را تأیید می کند: حضرت زهراء (ص) در صحرای محشر مانند مرغی که دانه را از غیر آن جدا می کند، مؤمنان و دوستان خود و خاندان پاکش را از خلایق محشر جدا نموده و شفاعت می نماید تا به بهشت برسند.
    • عزرائیل برای قبض روح از کسی اجازه نگرفته و نمی گیرد (آیات قرآن مانند ورود بی اجازه وی بر سلیمان نبی نیز بر این معنا تأکید دارند) اما وقتی که برای قبض روح پیامبر(ص) می آید از اهل البیت (ع) اجازه می گیرد تا وارد شود اما فاطمه زهرا (س) اجازه نمی دهد و سه بار عزرائیل فرمایش فاطمه زهرا (س) را تسلیم شد و وارد خانه نشد (گرچه پیامبر (ص) دخترش را آگاه می کند تا اجازه ورود دهد). این در حالی است که عزرائیل برای قبض روح حضرت زهرا (س) از امیرالمؤمنین (ع) اجازه نگرفت.
    • شما نیز می توانید مدارک تاریخی و روایی بسیاری را مطرح نمایید که این استدلال را تقویت می کنند.

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >



بازدید امروز: 11 ، بازدید دیروز: 164 ، کل بازدیدها: 407320
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ