منطق فازی می تواند راهبردهای دیپلماتیک متنوعی را برای هر منطقه به صورت گام به گام و در زمانهای مختلف ترسیم نماید. شرایط برای کنشگری ایران بسیار مهیاست زیرا ایران ماهیتا درونزا بوده و به خاطر نظام ارزشی انقلاب اسلامی, همه داشته های خود را از درون خود می گیرد. کنشگری ایران در منطق جدید به معنی درافتادن با دنیا نیست، بلکه پرهیز از دادن آدرسهای غلط (در علت یابی تحولات) و غنیمت شمردن فرصتها (در بازتعریف کنشهای ممکنه) می باشد. تاکنون همه چیز را سیاه و سفید (صفر و یک/دوست و دشمن/خودی و بیگانه/فدایی نظام و مخالف نظام) فرض می کرده اند، تقلیدی از نظام ارزشی ارسطویی که فقط دو ارزش را پذیرفته بود(«هر گزاره یا درست است یا نادرست»)، حجابی منطقی که آزادی از این حجاب دو ارزشی و «نگریستن به جهان به همان صورتی که هست» اساس منطق چندارزشی است، منطقی که ارتباطات را تقویت می کند و تجلیات متفاوت از یک پدیده را محاسبه پذیر و ممکن می سازد. کنارگذاشتن عینک خیالی و پرهیز از برچسب زدنهای ایدئولوژیک می تواند منجر به درک دقیق شرایط بین المللی شود که معادله بازی و کنشگری را عوض می کند. ما باید برای این معادله جدید پازلهای (راهکارهای) جدید پیدا کنیم. البته کنشگرانی هستند ناشناخته یا کمتر شناخته شده که در کانون توجه سیاستمداران نبوده اند. این کنشگران ارزشهای جدیدی را به محاسبات ما می افزایند، عملکردهای متنوعی را مطرح می کنند، و گزینه های بیشتری را برای تصمیم گیری فراهم می آورند. فعالیت این کنشگران حاشیه ای را می توان به راحتی (با شناساگرهای اگر-پس) پیش بینی و استفاده کرد و پازل جدیدی را بوجود آورد:
اگر مقامات کره شمالی به ایران بیایند، پس می توان با آنها مذاکره کرد.
اگر مقامات سیاسی از کشورهای مختلف می آیند، پس می توان با آنها درباره کره شمالی هم مذاکره کرد.
اگر می توان در موارد 1 و 2 مذاکر کرد، پس می توان پازل جدیدی برای بازیگری ایرانی بوجود آورد.
اگر می توان با کره شمالی مذاکره کرد، پس می توان با همسایگانش از جمله آمریکا نیز درباره کره شمالی مذاکره کرد.
ایران، کره شمالی، چین، آمریکا می توانند مجموعه جدیدی از تعامل را تعریف کنند: ایران و کره شمالی روابط نظامی و هسته ای داشتند اما کره شمالی آشکارا تهدیدی اتمی شده است. مذاکره با کره شمالی برای تعدیل مواضع وی می تواند با حمایت پین و آمریکا و ژاپن و کره جنوبی انجام شود. تعارض کره شمالی با جامعه جهانی فرصتی است برای ایران تا منطقه نفوذ جدیدی را تعریف کرده و کنشگری جدیدی را تمرین کند. در این مورد، مهم نیست که ایران هنوز تحت تحریم هسته ای یا تحریم تروریستی یا تحریمهای یک جانبه است، ایران می تواند کنشگری فعال باشد در منطقه ای دیگر و در تعامل با مجموعه ای جدید! بدیهی است روابط بین الملل جدیدی شکل می گیرد، تعارضها تغییر می یابند، علایق بازتعریف می شوند، و بازخوردها متفاوت می گردند.
در نگاه اول، آمریکا و کره جنوبی و ژاپن در یک جبهه هستند و چین و روسیه در جبهه ای دیگر. رهبر کره شمالی به دنبال کسب محبوبیت و مشروعیت بین المللی است از طریقی (تهدید) که خلاف اراده بین المللی است. هر دو جبهه نسبت به هم بی اعتمادند و راهکارهای مقبول طرف مقابل را نمی شناسند یا نمی توانند به کار گیرند. ایران باید پازل جدیدی ترسیم کرده و با کنشگری با طرفین خود را به عنوان بازیگری فعال در حل مشکلات منطقه ای نمایش دهد:
-ایران می تواند بخشی از تجربه خود در مذاکره برای برجام هسته ای را به کره شمالی منتقل کند و از وی امتیاز بگیرد.
-ایران می تواند درخواستهای کره شمالی را از طریق ژاپن و کره جنوبی به آمریکا منتقل کند.
- ایران می تواند فرصتهای تعاملات انسانی بین کره جنوبی و کره شمالی را (برگزاری تورهای مشترک گردشگری در مناطق مرزی، نمایشگاه صنایع دستی، جشنواره موسیقی) با هدف نزدیکتر شدن خانواده های جدا شده برجسته و قابل مذاکره کند.
Multi-Value Logic
Fuzzy Logic
Diplomacy