سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا از خدا دورم؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/8/1:: 6:2 عصر

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

چرا  از خدا دورم؟

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

1. وقتی که برای نماز   و راز و نیاز بر خواسته ام، سستی و تنبلی و چرت و رخوت بر من غلبه کرد.

2. در حین نماز سستی و تنبلی مرا از مناجات باز داشت.

3. آن وقتی که قصد کردم درون را پاک سازم، گرفتاری برایم پیش آمد و قدمم سست شد.

4. آن وقتی که به مجلس توبه کنندگان نزدیک می شدم، قدمهایم به خاطر گرفتاری و مشغله لرزان شدند.

5. به حق الهی استخفاف داشتم و دور افتادم.

6. از خداوند و یاد خدا روی گردان شدم و بدم می آمد.

7. در مقام تکذیب و دروغگویان قرار گرفتم و دور افتادم.

8. نعمتهای الهی را شکر گزاری نکردم و محروم ماندم.

9. از مجالست با علماء پرهیز داشتم، آنها را گم کردم و خوار ماندم.

10.                    در میان غفلت زدگان بودم و از  رحمت حق مایوس شدم.

11.                    با جلسات بیکاران و باطل کننده های عمر انس گرفته و با آنها خلوت داشته ام.

12.                    شنیدن دعا و صدایم برای خداوند ناخوشایند شده است.

13.                    به مجازات جرم و گناهان خویش از خدا دور افتاده ام.

14.                    از بی شرمی و بی حیایی خود از منبع حیا (خدا) دور افتاده ام.

 

 هرکه خواند و پسندید، برای گذشتگان من و خودش طلب رحمت نماید.

 


لرزان در باد

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/7/25:: 10:14 عصر

 

لرزان در باد

دکترسیدمهدی موحدابطحی

باد به راحتی تپه های شنی را جابجا می کند اما کوه در مقابل باد مقاومت می کند حتی می تواند مانع تأثیر باد در طرف دیگرش شود آن چنان که می توان در پشت کوه از بادهای آسیب رسان پناه گرفت.

زمینهای آبرفتی و جلگه ای به راحتی با جریان آب شسته می شوند و رودخانه مسیر خود را تغییر می دهد اما زمینهای سنگلاخی و کوهستانی می توانند جریان آب را تغییر دهند و حتی مانع جریان آب شوند.

زمین شناسان بر این باورند کوهها ریشه در زمین دارند: هرچه بزرگتر باشند، ریشه دارترند. ریشه کوهها نیز پوسته زمین را به لایه داخلی آن پیوند می دهند و نگه می دارند: هرچه عمیق تر باشند، نگهدارنده تر و تثبیت کننده ترند.

1.      رنگ ایمانی که بر لبان جای گیرد، به غمزة لبان و ساز دهان می پرد!

2.      ایمانی که ریشه در باور فرد دارد، به گفتار و پنداری نمی لرزد!

3.      به کردار و رفتار، گر شود ایمان دُرُست // فرو آورد کوه چو سان خاک سُست

به جای زیاده گویی، به گفتار بزرگان بسنده می کنم:

مؤمن مانند کوه سخت است که بادها آن را تکان نمی دهند (قال المعصوم علیه السلام: المؤمن کالجبل الراسخ، لا تحّرکه العواصف). این روایت بیانی از مفاد آیه ای از قرآن است که: عده ای از اعراب نزد پیامبر آمدند و اسلام آوردند اما گفتند که ما ایمان آوردیم! خدا این آیه را نازل کرد که نگویید ایمان آورده ایم، بلکه بگویید اسلام آورده اید زیرا هنوز ایمان در دلهای شما وارد نشده است! (و قالت الاعراب آمنّا فقل لا تقولوا آمنّا بل قولوا أسلمنا و لمّا یدخل الإیمان فی قلوبکم/حجرات 17)

ای کاش که ایمان ما از مصادیق فرمایش زیر از معصوم علیه السلام نباشد: در دوران غیبت کبری ایمان گذار و ناپایدار است: فرد روز را در حالی که مؤمن است آغاز می کند اما شب را در حالی که کافر شده آغاز می کند. شب را با ایمان به روز می رساند اما چون روز را به شب رساند، بی ایمان است (أمسی مؤمناً وأصبح کافراً، و أصبح مؤمناً و أمسی کافراً).


گفتنی و ناگفته های جلسه دفاعیه

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/7/7:: 7:30 عصر

 روز قبل از دفاعیه خبر دادند که یکی از داورها نمی آید و باید دفاعیه عقب افتد. ...استخاره کردم و با  توپ پُر با معاون آموزشی و با نرمی با رئیس دانشگاه صحبت کردم. بالاخره با استرس بسیار و منت گذاری برخی، قرار شد سه شنبه دفاع کنیم.

با یازده اسلاید شروع کردم. داورها شمشمیر را از رو بسته بودند. به خیال خود ایرادات بسیاری را بر شمردند.  صبر کردم هرچه خواستند گفتند: 1) چرا نظرات خود را قطعی ارائه کرده اید؟ و مثلاً باید می گفتید به نظر می رسد، شاید، ممکن است! 2) برای گیر دادن، فقط بخشی از یک آیه را تکیه می کردند و بقیه آن را نادیده گرفتند که چه ربطی به بحث شما دارد؟ 3) شما مطالب مهم و جالب زیادی را آورده اید، بدون این که مستند به منبع یا مأخذی کنید! 4) بسیاری از مطالبی که از خودتان است را نمی شود شما به آن رسیده باشید، بلکه باید از معصوم یا تالی تِلوِ معصوم باشد!! 5) چرا حجم پایان نامه ات به ویژه فصل دوم آن زیاد شده است (212 صفحه)؟!!! .............

البته ناگفته نماند که آنها اعتراف کردند: کار بدیع، نو و بسیار جدیدی است، مشابه ندارد، پژوهشگر جسارت زیادی به خرج داده که این همه تحقیق کرده، منابع بسیاری را مطالعه کرده، در حد یک پایان نامه دکترا زحمت کشیده، نظریه پردازی کرده، و ....

سپس پاسخ دادم: 1) آنچه گفتید به خاطر نگاه شما از درون پارادایمی است که حاکم بر حوزه های علمیه و علوم اسلامی (از جمله تفسیر و علوم قرآن) است و کسی که تابع چنین پارادایمی نباشد یا کار میان رشته ای کرده باشد اینها را ایراد نمی بیند بلکه بیشتر آنها را مزیت و برخی را اختلاف دیدگاه می داند. 2) بسیاری از برداشت از آیات که مورد انتقاد است به خاطر این است که عمداً  (برای مچ گیری) یا سهواً (از روی جهالت) بخشی از مطلب یا آیات از دید داورها افتاده است مثل قضیه آن کسی که نماز نمی خواند و از او پرسیدند که چرا نماز نمی خوانی؟ گفت: در قرآن آمده. گفتند: کجای قرآن؟! گفت: خدا می گوید: لا تقربوا الصلاه!!. به او گفتند: بدبخت. ادامه آیه این است که اگر مست کرده اید، نماز نخوانید. 3) بسیاری از ایرادات به دانشجو مربوط نمی شود، بلکه به اختلاف نظرات علما در بسیاری از موارد مربوط می شود. 4) مجبور بودم برای ارائه مطالبی نو، مطالب زیادی را هم بیاورم که خواننده حالی اش بشود! ..........[البته از این دفاعیه درس گرفتم و فهمیدم که علت عقب افتادگی حوزویان و علمای اسلامی در چیست، و منظور امام معصوم از این روایت چه بوده است: الناس اعداء ما جهلوا (مردم به آن چیزی که نمی دانند، دشمنی می کنند)]

راستی پروفسور تکیک از کانادا آنجا بود(برای نوشتن کتابش ایران آمده بود و با هم آشنا شدیم و او را دعوت کرده بودم. اساتید از او پرسیدند: شما نظر بدهید. گفت: درباره پایان نامه که نخوانده ام نمی توانم نظر بدهم، اما برایم عجیب است که اینجا در ایران، داورها نظراتشان را پس از دفاعیه در اختیار دانشجو قرار می دهند ولی در کانادا، قبل از دفاعیه به دانشجو می رسانند تا پایان نامه اش بهتر شود و سپس دفاعیه برگزار می شود تا توانمند شدن دانشجو در رشته تحصیلی وی و موضوع پایان نامه اش معلوم شود [در ایران رقابت است تا مچ گیری شود و به دانشجو بفهماندند که بیشتر از او می فهمند، اما در آنجا مشارکت هست تا سطح علمی-پژوهشی دانشجو ارتقاء یابد].

بالاخره ما را از جلسه بیرون کردند و مشورت نمودند و نمره را اعلام داشتند. بعد از جلسه جالب بود: داوری که بسیار تند و تیز ایراد می گرفت از من خواست مقالات متعددی که داشتم و کتابهایم تألیفی خودم را در اختیار ایشان بگذارم تا استفاده کند!!!!!!!

هنوز ظهر نشده بود که خبر بستری شدن خانمم در بیمارستان را دریافت کردم. در جاده ممنون بودم از خدا، همه کارهایش با حسابه به شرطی که چوب لای چرخ آن نکنیم. خیلی وقته که همه کارهایمان را به خدا سپرده ایم. بالاخره به سلامت به شهرمان رسیدم و نزدیک غروب خداوند موهبت عظیم خودش را به ما عطا کرد: دخترم به دنیا آمد.


دفاعیه دکترموحدابطحی

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/6/28:: 12:15 عصر

جلسه دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد تفسیر قرآن 

Defence from MA Dissertation on Quran Interpretation 

عنوان: روش شناسی تحلیل مفهومی در تفسیر موضوعی قرآن

Methodology of Conceptual Analysis in Thematic Interpretating the Quran

در این تحقیق روش تحلیل مفهومی به عنوان روشی توانمند برای تفسیر موضوعی قرآن معرفی و شرح داده شده و در شش موضوع جدید پزشکی به کار گرفته شده است:

رحم جایگزین

بانک/اهداء اسپرم

بانک/اهداء تخمک

نَسَب

تغییر جنسیت

شبیه سازی 

In this research, conceptual analysis method is introduced and explained for thematic interpretion of the Quran and used in six new medical problems:Surrogacy, Sperm Donation, Ovule Donation, Cloning, Linage/Kinship, and gender Re-Assignment

استاد راهنما: دکتر محمدکاظم شاکر

استاد مشاور: حجه الاسلام دکتر حسن اسلام پور

داور: حجه الاسلام دکتر محمود طیب حسینی 

داور: حجه الاسلام سیدجعفر صادقی فدکی

استاد مهمان: پروفسور لیاقت تکیم

 دانشجو: دکترسیدمهدی موحدابطحی

Mahdi Movahed-Abtahi MD, MA

تاریخ:  پنجم مهر 1390 (27-September-2011)

ساعت:  8 تا 10 صبح

نشانی: قم، خیابان 15 خرداد، بین امامزاده شاه سیدعلی و نوبهار (بعد از دانشگاه آزاد اسلامی)، دانشکده تفسیر و علوم قرآن

شرکت برای اساتید، پژوهشگران، دانشجویان و علاقه مندان آزاد است

مسئول هماهنگی:  آقای خانی  تلفن: 7780150 0251 داخلی: 124


چه کردی؟!؟!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/6/23:: 4:56 عصر

 

چه کـردی؟

به حریم کـوی جـانان بروم به رهـنمـایی 

تو جـدا ز رهنمـایان تو چـرا برهنـه پـایی؟ 

به طـواف کعبـه رفتم به حرم رهـم ندادند

به بـرون در چه کـردی که درون خـانه آیی؟

بـه خیال خود نمـودم, رخ او نمی شناسـم

تـو غـریب از کجایـی تو مگـر کـه آشنایـی؟

همه ذکرمن چنین شد که صدا زنم به نامش

به درون نی سپـردی, ز نفس تو بی نوایـی!

همه بوده ام چویک گوش برسد ندا به جانم

تو که گـوش پر نمودی دگرش نمانده جایی!

به خدا بسته پیمان به رهش زتن دهم جـان

بـود انتظـار مـا بـس تـو درون ره بیـایـی

همه بـوده آرزویم: که به کـوی او زنم پـر

چودراین قفس نشستی توچگونه پرگشایی؟

بـه غـلامی غـلامـش, اگـر او مـرا پـذیـرد

به همین خیـال خامم که به من رسـد نـدایی: 

عجبا "غـلام" او را که سـروده بی مهـابا 

تـو اگـرغـلام بـودی به درون چـرا نیـایی!

 

دکترسیدمهدی موحدابطحی(غلام) 

اشعار دیگر از همین شاعر: «مولاتی اغیثینی»، «به تو رو کرده ایم»، «شکسته دل»،« چون بیاید»


<      1   2   3   4   5   >>   >



بازدید امروز: 54 ، بازدید دیروز: 97 ، کل بازدیدها: 406418
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ