سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علل تشتت در آراء هرمنوتیکی

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/9/16:: 7:0 عصر

علل تشتت در آراء هرمنوتیکی

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

مرکز پژوهشهای اسلامی - پزشکی بصیر

آنهایی که به هرمنوتیک پرداخته اند نظرات بسیار متفاوت و متضادی مطرح کرده اندکه در حد وسع این نوشتار، می توان علل تنوع یا تشتت در آراء آنها را به صورت زیر دسته بندی کرد:

  1. تفاوت در مفهومِ متن،
  2. عدم توجه به خاستگاه زبان (منشاء زبان کتابهای مقدس و منشأ زبان بشری)،
  3. بی توجهی به نشانه شناسی،
  4. نشانه شناسی را اخص از زبان شناسی دانستن،
  5. اولویت بندی قواعد فهم،
  6. اصالت دادن به نیّت مؤلف (امکان دسترسی، یکی بودن، ثبات)،
  7. اصالت دادن به فهم مخاطب،
  8. بی توجهی به علم ارتباطات(ماهیت ارتباط و پیام، قالب پیام و نقش گیرنده)،
  9. و مواردی دیگر.

Reference

Movahed-Abtahi Mahdi. Methodology of conceptual analysis in thematic interpretation of the Quran. MA Thesis on Quran Interpretation, University of Quranic Sciences, September 2011, Qom, Iran


متولی ازدواج کیست؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/8/1:: 9:48 صبح

متولی ازدواج کیست؟

وزیر جوانان می گوید: «وزارت جوانان متولی ازدواج جوانان نیست»!

 

اگر این جمله برخاسته از شعور باشد نه سرباره از شعار، شاید حرف او درست باشد.

 

در این صورت سؤال ساده ای به ذهن شما می رسد:

آیا خود دختران و پسران متولی ازدواج خودشان هستند؟ 

این پرسش آنقدر بدیهی است که شما از خواندن بقیه این نوشته صرفنظر می کنید، حداکثر این است که می گویید دو صورت دارد:

      ازدواج برای دختر و پسر مستحب مؤکد است چون سنت پیامبر است. 

      ازدواج برای دختر و پسر وقتی واجب است که بدون آن به گناه آلوده شوند!

اما این  طور نیست و قرآن نظر دیگری دارد:

 

قرآن ازدواج را وظیفه پدران و مادران در درجه اول و در درجه دوم وظیفه مؤمنان اسلامی می داند. اگر بین مستحب و واجب اولویت بندی کنیم، واجب مقدم است یعنی وظیفه والدین و مؤمنان برای به ازدواج درآوردن دختران و پسران مجرد مهمتر از وظیفه دختران و پسران برای عمل به این سنت مؤکد است. مدرک این ادعا آیه 32 از سوره نور است:  

 

           وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ.  

 

در این آیه، «أنکحوا» فعل امر متعدی است و فاعل آن والدین و مؤمنان هستند زیرا مخاطب آیه می باشند اما متأسفانه مفسران و فقهاء «امر» در این آیه را به مستحب شرعی تقلیل داده اند و این مسئولیت اجتماعی را از والدین و ومؤمنان سلب کرده اند.

 

این در حالی است که همگان وظیفه دارند آنچه پیامبر اسلام (ص) دستور داده یا پرهیز داده را رعایت کنند:

       

        وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ (حشر، 7)

 

        قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ (آل عمران، 31)

 

حال می توانید این سؤالات را  پاسخ دهید:

    آیا در جامعه کنونی والدین به این وظیفه دینی و اجتماعی خود عمل کرده اند؟

    آیا برنامه های ترویج ازدواج بر مجرد محور بوده اند یا والدین محور؟

    آیا هیچ برنامه آموزشی برای والدین وجود دارد؟

    آیا هیچ مشوقی برای والدین در نظر گرفته شده است؟

     

 

حالا نظر شما چیست: متولی ازدواج کیست؟

     


معادله میل جنسی و حیا

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/7/28:: 4:13 عصر

معادله میل جنسی و حیا

به نظر شما میل جنسی (یا همان شهوت) چه نسبتی می تواند با حیا داشته باشد؟

مثلاً ممکن است با کم شدن حیا، میل جنسی بیشتر شود؟

یا با بیشتر شدن میل جنسی حیا کم شود؟

آیا هر دو به یک نسبت تغییر می کنند؟

آیا ممکن است در برخی موقعیتها یا شرایط اجتناب ناپذیر حیا کم شود؟

آیا می توان رابطه ای بین حیا و شهوت تعیین کرد؟

اگر می شود، آیا این رابطه در زن و مرد یکسان است؟

برای پاسخ به این پرسشها، روایت زیر را به دقت مطالعه کنید:

« اگر شهوت 10 قسمت باشد، 9 قسمت آن در زن است و یک قسمت در مرد. اگر حیا 10 قمست باشد، 9 قسمت آن در زن است و یک قسمت در مرد. زن هنگامی که به حد بلوغ شرعی می رسد (نه سالگی)، یک قسمت حیاءش می رود. هنگامی که عادت ماهیانه پیدا کرد، یک قسمت دیگر از حیاءش می رود. وقتی ازدواج کرد، یک قسمت یگر از حیاءش می رود. وقتی که زایمان کرد، یک قسمت دیگر از حیاءش می رود. پس باید که مواظب باشد تا حیاء باقیمانده را حفظ نماید»

این روایت از پیامبر اسلام (که درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد) به ما رسیده و می توان از آن چنین نتیجه گرفت: نسبت شهوت به حیاء در هر زن و هر مردی برابراست (9 بر 9) اما بتدریج در موارد ذکر شده این نسبت در زن افزایش می یابد (نه بر هشت، نه بر هفت، نه بر شش، و نه قسمت شهوت بر پنج قسمت حیاء!!

آیا بین زن و مرد تبعیض هست؟

خیر تبعیضی وجود ندارد زیرا نسبت شهوت به حیاء در هر دو 9 به 9 بوده است اما تغییر این نسبت در زن (و نه در مرد) حکمتی داشته است که با خصائص وجودی زن مطابقت دارد (و نه مرد):  فزونی شهوت بر حیاء زن موجب می شود وی به بارداری تن دهد، زحمت حاملگی و زایمان را بپذیرد و بقای نسل انسان را تضمین کند.

حال می توان معنای این روایت نبوی را بیشتر فهمید: «از سعادتهای مرد این است که دخترش در خانه شوهر حیض ببیند» یعنی دختر قبل از آغاز فعالیت جنسی، به عقد پسری درآمده باشد.

شاید علت این که در دین اسلام چنین مقرر شده که اختیار ازدواج مجدد زنی که قبلاً ازدواج کرده به اختیار خودش باشد (برعکس دختر باکره که باید به اجازه پدرش ازدواج کند) همین باشد که وی زناشویی را تجربه کرده و نسبت شهوت به حیاء وی کمتر از دختر باکره باشد.

منابع این روایات:

کافی، ج، 5، ص 338، از امام صادق (ع)
کافی، ج، 5، ص 564، از امام صادق (ع)
الفقیه، ج 3، ص 298، از امام باقر (ع)


آیه حجاب کجاست؟ ویراست دوم

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/7/8:: 9:3 عصر

آیه حجاب کجاست؟ ویراست دوم

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

بسیاری می پندارند که قرآن آیه ای ندارد که حجاب را توصیه کرده باشد! برخی نیز مدعی اند که آیات قرآنی صراحت درباره لزوم حجاب ندارند! اما نوع رویکرد ما به قرآن مهم است زیرا با رویکردی درست آیاتی مربوط به حجاب را می یابیم و با رویکردی دیگر آیه ای نمی یابیم.

مفهوم حجاب «پوشش مسلمان» می باشد که مخاطب آن فقط  زن و فقط مرد نیست، قالب اجرای آن نیز منحصر به شیءی به نام چادر یا روسری نیست، بلکه «پوشاننده»، «پوشیده شده» و «نتیجه پوشش» مهم اند. این مهمترین نکته در رویکرد درست به قرآن است.

  1. فاعل پوشاندن می تواند هر کسی باشد: زن یا مرد، طفل یا بالغ، کور یا بینا، ... نتیجه پوشاندن به فعلیت درآمدن پوشش است: اما پوشش در برابر چی چیزی؟ در برابر چه کسی؟ در برابر چه عملی؟...
  2. پوشش شرعی به معنای شیء با واژه های متعددی در قرآن تبیین شده است که هر یک معنا و مفهومی متمایز دارند: ستر، حجب، غطی، لبس، و طفقا من ورق الجنه...[شبکه معنایی/سمانتیک]
  3. مفهوم پوشش شرعی ممکن است با واژه های مخالف تبیین شده باشد پس نباید مصداق این واژه های مخالف آشکار باشند: زینه (برای آشکار بودن استفاده می شود)، سوءات (زشتی را نباید آشکار کرد)، ...
  4. پوشش شرعی می تواند اقسامی داشته باشد: هر چه که می پوشاند، عملی که می پوشاند، آشکار نکردن، آشکار نبودن (خودبخود پوشش هستند،خودبخود پوشیده هستند، با اراده انسان پوشاننده هستند،  با اراده انسان از پوشیدگی در می آیند)
  5. واژه «حجب» در هشت مورد در قرآن استعمال شده است: حجاب به معنای ممانعت از رؤیت مادی (رءیت با بصر)  یا رؤیت غیرمادی/معنوی(رؤیت با قلب) می باشد. چنین رؤیتی نیازمند فعل فاعل (مانند انسان) می باشد.
  6. واژه «ستر» در سه مورد در قرآن استعمال شده است: به معنای آشکار/عریان نشده می باشد. ستر هم صفت برای مفعول و هم فعل فاعل است.
  7. واژه «غطاء» در دو مورد در قرآن استعمال شده است: به معنای پرده است، این پرده نباید باشد، این پرده مانع از ذکر می شود (غفلت)، این پرده می تواند مادی باشد که آثار معنوی هم داشته باشد یا پرده ای معنوی باشد که آثار مادی نیز داشته باشد.
  8. واژه «بدو» در قرآن به کار رفته است: به معنای آشکار شدن/آشکار کردن از حیث علم یافتن می باشد نه از حیث مستور بودن. ممکن است شی ای اشکار شود اما مستور نباشد و شی ای مستور نباشد و آشکار نیز نگردد.

آیه حجاب کجاست؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/7/6:: 1:5 عصر

آیات حجاب کجا هستند؟ ویراست دوم

دکتر سید مهدی موحد ابطحی

بسیاری می پندارند که قرآن آیه ای ندارد که حجاب را توصیه کرده باشد! برخی نیز مدعی اند که آیات قرآنی صراحت درباره لزوم حجاب ندارند! اما نوع رویکرد ما به قرآن مهم است زیرا با رویکردی درست آیاتی مربوط به حجاب را می یابیم و با رویکردی دیگر آیه ای نمی یابیم.

مفهوم حجاب «پوشش مسلمان» می باشد که مخاطب آن فقط  زن و فقط مرد نیست، قالب اجرای آن نیز منحصر به شیءی به نام چادر یا روسری نیست، بلکه «پوشاننده»، «پوشیده شده» و «نتیجه پوشش» مهم اند. این مهمترین نکته در رویکرد درست به قرآن است.

  1. فاعل پوشاندن می تواند هر کسی باشد: زن یا مرد، طفل یا بالغ، کور یا بینا، ... نتیجه پوشاندن به فعلیت درآمدن پوشش است: اما پوشش در برابر چی چیزی؟ در برابر چه کسی؟ در برابر چه عملی؟...
  2. پوشش شرعی به معنای شیء با واژه های متعددی در قرآن تبیین شده است که هر یک معنا و مفهومی متمایز دارند: ستر، حجب، غطی، لبس، و طفقا من ورق الجنه...[شبکه معنایی/سمانتیک]
  3. مفهوم پوشش شرعی ممکن است با واژه های مخالف تبیین شده باشد پس نباید مصداق این واژه های مخالف آشکار باشند: زینه (برای آشکار بودن استفاده می شود)، سوءات (زشتی را نباید آشکار کرد)، ...
  4. پوشش شرعی می تواند اقسامی داشته باشد: هر چه که می پوشاند، عملی که می پوشاند، آشکار نکردن، آشکار نبودن (خودبخود پوشش هستند،خودبخود پوشیده هستند، با اراده انسان پوشاننده هستند،  با اراده انسان از پوشیدگی در می آیند)
  5. واژه «حجب» در هشت مورد در قرآن استعمال شده است: حجاب به معنای ممانعت از رؤیت مادی (رءیت با بصر)  یا رؤیت غیرمادی/معنوی(رؤیت با قلب) می باشد. چنین رؤیتی نیازمند فعل فاعل (مانند انسان) می باشد.
  6. واژه «ستر» در سه مورد در قرآن استعمال شده است: به ممعنای آشکار/عریان نشده می باشد. ستر هم صفت برای مفعول و هم فعل فاعل است.
  7. واژه «غطاء» در دو مورد در قرآن استعمال شده است: به معنای پرده است، این پرده نباید باشد، این پرده مانع از ذکر می شود (غفلت)، این پرده می تواند مادی باشد که آثار معنوی هم داشته باشد یا پرده ای معنوی باشد که آثار مادی نیز داشته باشد.
  8. واژه «بدو» در قرآن به کار رفته است: به معنای آشکار شدن/آشکار کردن از حیث علم یافتن می باشد نه از حیث مستور بودن. ممکن است شی ای اشکار شود اما مستور نباشد و شی ای مستور نباشد و آشکار نیز نگردد.

   1   2   3   4      >



بازدید امروز: 28 ، بازدید دیروز: 20 ، کل بازدیدها: 424959
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ