ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 91/5/27:: 12:35 صبح
خلاصه ای که در ادامه می آید از مقاله ای است که در چند همایش ارائه کرده ام (سخنرانی/پوستر) و ممکن است چندان خوشایند حوزویان و برخی بالادستی ها نباشد. از نظرات و انتقادات استقبال می کنم.
کدام مرد؟ کدام زن؟ رویکردی نو به آیات قرآن درباره اهداء اسپرم و رویان
دکتر سید مهدی موحد ابطحی
مقدمه: عرضه روشهای جدید باروری مصنوعی و امکان بدست آوردن فرزند از مسیر غیر طبیعی و عرفی آن، نگرانی هایی را پیش روی جامعه انسانی و علم اخلاق پزشکی قرار داده است. استفاده از سلول تخم یا اسپرم مرد بیگانه برای باردار شدن زنی که با دهنده اسپرم رباطه نکاح ندارد نیز از جمله این چالشهاست. هدف از این نوشتار، جست و جوی آیات قرآنی درباره این بوده که تکلیف جنسی هر زن و مرد مسلمان چیست، چه مرد یا زنی می توانند صاحب فرزند شوند، نوزاد فرزند کیست و حقوق او نسبت به پدر و مادر وی کدامند.
روش تحقیق: در این مقاله با رجوع به آیات قرآن، قضایایی از کتاب خدا استخراج شده اند که می توانند در خروج از احتلاف آرائ و فتاوای مجتهدین در موضوعات باروری کمکی کمک نمایند. بیست و چهار آیه از قرآن درباره آمیزش، زنا و فحشاء، نکاح، فرزند دار شدن زوجین، حفظ فرج، جعل الهی، خلقت انسان و موضوعات مرتبط استخراج و نتایج تدبر در آنها و استنباطهایی که با تفاسیر موجود مخالفتی نداشتند به کار گرفته شد.
نتیجه گیری: درباره این که چه کسی می تواند صاحب فرزند شود، آیات قرآنی پنج دسته اند:
(1) آنهایی که آمیزش بدون نکاح را ممنوع کرده اند. (2) آنهایی که عملی شبیه به زنا را ممنوع کرده اند. (3) آنهایی که حفظ فروج را بر مردان و زنان لازم دانسته اند. (4) آنهایی که زنا را ممنوع کرده اند. (5) آنهایی که فرزند را محصول زوجین نکاح یافته می دانند. بنابراین؛
حکم کلی موضوع تولید نسل مشخص است: تولید نسل برای مزدوجین مجاز و برای غیر مزدوجین ممنوع می باشد.
برای به هم زدن انساب عقاب بیان شده و در باروری با نطفه اجنبی نسب به هم می خورد.
برای تولید نسل بدون ازدواج عقاب بیان شده و در باروری با نطفه اجنبی نسل جدیدی بوجود می آید و تکلیف مکلف را نمی توان با این اصل بیان کرد.
حکم کلی حفظ فروج و عفت جنسی مشخص است: حفظ آن بر هر زن و مرد (مجرد یا متاهل) واجب است.
اصل در مرد دهنده اسپرم، وجود رابطه نکاح با گیرنده است و اصل در زن پذیرنده اسپرم یا رویان حفظ فرج (مگر برای زوج) می باشد. به عبارتی دیگر، وجود رابطه زوجیت بین مرد صاحب اسپرم و زن صاحب تخمک یا زن صاحب رحم لازم است.
واژگان کلیدی: اسلام، اخلاق زیستی، باروری مصنوعی، اهداء اسپرم، اهداء سلول تخم
Mahdi Movahed-Abtahi. What man? What woman? A new Quranic Approach to Gamete/Embryo Donation. National congress on medical ethics. 12 &13 May 2008, Ilam, Iran
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/9/2:: 12:29 صبح
پوشاک یا پوش چاک؟ کاوشی گزنده به پوشیدگانی برهنه!
دکترسیدمهدی موحدابطحی
Clothing? or Wear-Slit! A Critical Deion of some Iranian`s Clothing
Mahdi Movahed-Abtahi
مقنعه! روسری! شال! از پیشانی عقب رفته تا کاکل و زلف و ... را نشان دهد. از پشت چنان کوتاه شده تا پوست و مو و گردن دیدنی شود. شُل بسته تا زیر گلو گردن باز بماند. گوشه شال را روی شانه می اندازد تا وقتی سرش را خم کرد کاملاً باز شود. ......
مانتو! چسبان (ویسکوز) است تا برجستگی های تن را به نمایش بگذارد، کوتاه است تا ضخامت ساق و ران برای همگان عیان شود، چنان است تا برجستگی لباس زیرش خط انداخته......
جوراب! آنقدر نازک شده تا پوست را نمایش دهد. کوتاه شده تا ساق و مچ پا برهنه بماند، .....
چادر! آنقدر نازک تا هرچه در زیر آن است آشکار باشد، چادرش بعد از خودش می آید، .......
شلوار! آنقدر کوتاه و تنگ که نامیدنش شرم است و ننگ، بالایش چنان کوتاه که لباس زیر از آن بیرون می زند، پاچه اش چنان کوتاه که مچ یا ساق برهنه می ماند، چنان تنگ که عورتش برجسته شود، .......
سؤال مسابقه: به یکی از سؤالات زیر پاسخ دهید: 1) چه فرقی بین حیوان و انسان بدن نما وجود دارد؟ 2) حیوانات انسان نما چه موجوداتی هستند؟ 3)انسانها چگونه به حیوانات تبدیل می شوند؟
What do animals differ from exhibitionism humans ? What are human-like animals ? How do humans transform to animals ? What...How
جوایز:
اگر به این سؤالات پاسخ دهید، یک نمره به معرفت شما افزوده می شود. اگر پوشش خود را بهتر کردید، دو نمره به معرفت شما افزوده می شود. اگر پاسخ خود را به دیگران نیز فهماندید، سه نمره به معرفت شما افزوده می شود. اگر دیگران نیز پوشش خود را تغییر دادند، نمرات بسیاری به معرفت شما افزوده می شود. اگر .....، N نمره به معرفت شما افزوده می شود.
منبع:
امام علی (ع): یکون فی آخر هذه الأمه [فی آخرالزمان] رجال یرکبون علی المیاثر حتی یؤتوا أبواب المساجد. نسائهم کاسیاتً عاریاتً. علی رؤسهم کأسمنه البخت العجاف ألعنوهنّ فإنهنّ ملعونات.....(الکنزالعمال ج 16 ص 401)(المستدرک ج 4 ص 436)(دهسرخی. النساء فی اخبار الفریقین ص 167)
Reference
Imam Ali said “In the future, many Muslim women come that are weared but [in fact] they are [semi]bare or naked. Curse them because they are accursed.
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/8/18:: 12:0 صبح
دکترسیدمهدی موحدابطحی
آیه 34 از سوره نساء از زدن زنان می گوید اما برخلاف انتقادهایی که به ظاهر آیه هست، باید مفاد آن را با کمک مُبیّن قرآن تبیین کرد و فهمید:
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ
فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ
وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبیراً.
1. نشوز به معنای: بلندشدن یا ارتفاع گرفتن است مانند بلندتر شدن قطعه ای زمین از اطرافش یا پرواز پرنده که بر فراز زمین اوج بگیرد. حتی می توان بلند شدن پرنده از زمین که قدرت پرواز نداشته را نشوز نامید زیرا پریدن است که پرنده را از تأثیر زمین (جاذبه) جدا کند. خود قرآن مفهوم نشوز را در آیه 259 سوره بقره به خوبی ترسیم کرده است: وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها و إلیه النشور: خدا به حضرت عُزیر (از پیامبران) که صد سال به همراه الاغش مُرد، گفت: به استخوانها نگاه کن چگونه آنها را برجسته و بلند می کنیم، و این چنین است روز رستاخیز[این استخوانها گوشت پیدا کردند، عضله شدند و پوست پیدا کردند و حیوانی کامل ساخته شد و سپس زنده شد، همانند برخی فیلمهای تخیلی که تولید انسانها یا موجودات شبیه سازی شده را به تصویر می کشند]. پس نشوز مفهومی نسبی دارد، زدن در این آیه به معنای کتک زدن نیست، و سرکشی زن نسبت به قیادت/سرپرستی زن تعریف می شود و هرچه که زن را از زیر چتر حمایت مرد خارج کند می تواند از مصادیق نشوز باشد.
2. نافرمانی شوهر در قالب موازینی موجودیت می یابد که اسلام آنها را تعریف و مشخص کرده و این طور نیست که امیال و دستورات شوهر که برخلاف موازین شرعی باشند نیز باید اطاعت شوند، زیرا به فرموده معصوم: «نمی توان از بنده ای در چیزی پیروی کرد که نافرمانی خدا در آن باشد»(لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق). پس نمی توان کتک زد زیرا موجب حد شرعی می شود.
3. موضوع نافرمانی (قطعه سوم آیه) پس از توصیف زنان (قطعه دوم آیه) آمده است: یعنی نافرمانی زن در چنین مواردی موضوع حکم قطعه سوم خواهد بود. زنان نیز چنین توصیف شده اند: نیکوکاران، ساکتان از سخن، نگهداران غیب (پوشیده ها) به خاطر آنچه خدا آنها را پوشاننده قرار داده است. این توصیفات مواردی را مشخص می کنند که نافرمانی می تواند در آنها روی دهد[شاید سکوت زنی از سر پذیرش (و نه از سر کینه و فرصت طلبی) نسبت به احکام الهی از جمله حکم مجازات نشوز منظور باشد].
4. قبل از صدور حکم نافرمانی، درباره مردان (شوهران) سخنی گفته شده که وجود چنین توصیفاتی (فضیلتی داشته باشند، از اموالشان انفاق کنند) برای انجام حکم نشوز ضروری می نماید و اگر مرد چنین صفاتی نداشته باشد، از یک طرف، نشوز/نافرمانی محقق نمی شود و از طرف دیگر، شوهر صلاحیت اجرای چنین حکمی را ندارد. در واقع، شوهر حریمی دارد که باید توسط زنش رعایت شود و نادیده گرفتن آن موجب نشوز است. البته، چنین حریمی با خصوصیات فطری و نقش مردان نیز مطابقت دارد: مرد باید روزی زن و خانوادشان را تأمین کند، مرد باید چتر حمایتی بر سر زن و خانوادشان بگستراند. این دو تا نقش عمده ای هستند که مردان باید آن را انجام دهند: هم تکلیف است بر آنها (اگر انجام ندهند، می توان آنها را مؤاخذه کرد) و هم حق آنهاست (کسی نمی تواند مانع آن شود). یعنی اگر مرد سرپرستی نکرده باشد، نمی تواند زنش را به خاطر سرکشی مجازات کند. مانند الاکلنگ که یک طرف بالا می رود و طرف دیگر پایین می آید: مرد که زنش را سرپرستی کند، سرکشی نمی کند و زنی سرکش می شود که مرد سرپرست او نباشد. به نظر می رسد زنان مایلند مردشان آنها را سرپرستی کند و الا اگر مرد نامرد باشد، زن نیز سرکش می شود.
5. اگر قرار باشد تربیت یا هدایت انسانی همراه با عملی باشد که حد شرعی دارد، انجام آن زیر سؤال است، زیرا خداوند ظالم نیست و دین او نیز ظلم را ترویج نمی کند.
6. سه حکم به ظاهر متفاوت برای یک نافرمانی صادر شده است:
اولی: موعظه است که در هر جایی کاربرد دارد.
دومی: محروم کردن زن از معاشرتهای خاص زناشویی است.
سومی: زدن زن است.
ادامه دارد
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/8/11:: 1:7 عصر
پوشش یا رویش؟
دکترسیدمهدی موحدابطحی
درخت بزرگ ریشه ای قوی در زمین دارد. ریشه های درختان تنومند آنقدر عمیق و محکم اند که گویا نمی خواهند کنده شوند. آنها مفید بودن خود را در پوشیده بودن می پندارند. آن چنان که اگر درختی ریشه کن شود، می میرد زیرا ریشه اش آشکار شده است. پس وجود درخت وابسته به ریشه قوی آن است و پوشیدگی ریشه ضامن حفظ وجود درخت است.
گیاهان بی ریشه وابسته به دیگر درختانند، برخی ریشه بر تنه درختان می سازند و برخی با انگشتی از خاک ریشه کن می شوند. درختان ریشه کن شده باید سوخته شوند یا ساخته شوند اما درختی که با آذرخش سوخته، امید هست که ریشه اش دوباره جوانه ای برویاند. ریشه را می پوشانند تا برویاند. ریشه را که برهنه کنند، نه تنها نمی رویاند بلکه خود نیز می میرد.
کسی ریشه های برهنه را به منزل نمی برد (چون در زندگی جای ندارد)، قاب نمی گیرد (چون زشت است)، به آن افتخار نمی کند (چون ارزش ندارد)، با آن عکس نمی گیرد (چون ذلیل می شود)، و در بخاری نمی سوزاند (چون بو می کند).
ریشه ها هیزم خوبی هستند برای هوس بازان تا با آن گرم شوند. ریشه های بیرون کشیده ارزش درخت نیز ندارند پس بازیچه دست دیگرانند تا آن را پرت کنند یا بر آن بنشینند یا از آن گذرند. مکافات آشکار شدن ریشه چیزی بهتر از این نیست.
رویاندن (روییدن) نقشی است که ریشه ایفا می کند: نشانه بودن و نشانه حیات و زندگی. تا ریشه هست، امید هست. تا ریشه پوشیده است، امید به رویش هست.
حال می توان انتخاب کرد: پوشیده شویم تا برویانیم؟ یا برهنه شویم و به زیر آییم؟
این، تحلیلی بود معنوی از حجاب
تو خواه از سخنم پند گیر یا بتاب
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/8/4:: 1:8 عصر
To strike wives: Yes or No
Mahdi Movahed-Abtahi MD, MA
Based on the explicit text of the Quran (surrah: Nisa` , verse: 34), husbands have permission to strike their wives if they rebel against them. This conclusion opposits modern human rights. We may refuse this conclusion or revise our methodology of understanding or interpreting the Quran. By thamtic approach, I reconceptualized the keywords used in the verse and found that “to strike wife” is a metaphor that some traditions have explained it. Read part one and part two of my original article in Farsi. Certainly, your comments will encourage me translate it completly to English and upgrade my reasonings
کلمات کلیدی :