سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاک و خون!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/5:: 8:33 عصر

باز خدا توفیق داد در محرم امسال نیز زنده ماندیم،

شاید دیو جهل را عقب رانیم و نور عقل را به دل خویش بتابانیم، 

امید که خالصانه تر اشک ریزیم، سوگواری کنیم، بسوزیم و بنالیم، 

شاید حسینی شویم، 

 

خاک و خون

دیدم که آسمان پُر­از خاک و خـون شدست

دیدم زمیـن گـویی ستـاره گـون شدسـت

یا خـاک ارض و سمـا را فرا گرفـتـه است

یا آسمـان بر این زمیـن واژگـون شدست

جوشیـده از زمیـن بسی چشمه های خـون

کز فرش تا به عرش جیحون فُزون شدست

گـویـا سـر زِ افـلاکـیـان می بـریـده انـد

کاین چرخ گردون چو گرداب خون شدست

یا می چکد خـون زِ عـرش مَنِ اسـتَویَ

یا خـون فشـانی از کـان و یکـون شدست

یا لـوح و قلـم چنان خـونیـن چکیـده انـد

کاین دست یداللهی رنگین زِخون شدست

خواندم روایتی کاین خون از خون خـداست

زین وجه اللَهی که به گودال سرنگون شدست

بنگر به ماسِـوی همه رنگیـن چرا شدند

زین پیکر­عریان که غلتـان به خون شدست

یا غرقه گشته این غلام در یم حسین

یا سرمست از عطش که مجنون شدست

(بحر مضارع مثمن اخرب: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن)

این ابیات به آستان مقدس نام مبارک امام حسین علیه السلام تقدیم شد،

شاید این غلام به عنایت خاصه مولا حسینی شود.

خدا رحمت کند پدرم را. به برکت این اشعار از خواهد این حقیر فقیر را دعای خیر نمایند.

ان شاء الله مرقدش نورانی، روح و روانش رضوانی، در محضر سیدالشهداء مهمانی، نامش امام زمانی، یادش جاودانی، و دعایش برای این غلام زندگانی شود. آمین رب العالمین.

انتشار: 5/8/93 دوم محرم (پاویون بیمارستان سیدالشهداء) توسط دکتر سیدمهدی موحد ابطحی (غلام)


عوامل خطر سرطان

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/5:: 7:23 عصر

چندی پیش درباره عوامل خطر سرطان سخنرانی داشتم که البته مطالب ارائه شده بسیار بیشتر از اسلایدها بود، بحث نیز کمی تا قسمتی داغ شد زیرا فراوانی برخی عوامل خطر سرطان در ایران با برخی بحثهای سیاسی گره خورده است. البته تحقیقی که سال 91 شروع کردم و هنوز ادامه دارد، گفته ها و . . . 

برای دریافت اسلایدهای عوامل خطر سرطان کلیک کنید.

انتشار: 5/8/93 توسط دکتر سید مهدی موحد ابطحی


سلامت «پزشکی» در «پزشکی انسانی»

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/3:: 10:47 صبح

هر کسی که «ناخوشی/بیماری» را تجربه کرده آگاهی کاملی از جزئیات این «تجربه بالینی» دارد که ابعادی اجتماعی، فرهنگی، فلسفی، مذهبی، معنوی، ادبی، دینی، هنری، روانی، تاریخی، اخلاقی و قانونی نیز دارد. اما فهم ما از طریق تجارب جسمی، عاطفی، شناختی و تجربه های متعالی به طور مداوم تغییر می یابد. بنابراین، نگرش انسانی به شرایط و تجارب انسانی، رنج کشیدن، انسانیت و مسئولیت نسبت به یکدیگر، نگرشی ویژه است که نیاز به مهارتهایی مانند مشاهده، تحلیل، همدردی، و مهارتهای خود ابرازی برای مراقبتهای پزشکی و پیراپزشکی دارد.

ماهیت و اهمیت و نقش تجربه انسانی در تعامل بیمار با پزشک و مراقبان همان تجربه ای نیست که «رابطه پزشک-بیمار» نامیده می شود. این تعامل دو سویه و چند سطحی نباید با نگاهی مشتری محور به «رابطه پزشک و بیمار» تقلیل یابد. البته فقدان انسانیت در عملکرد پزشک خودش را حداقل در «نارضایتی بیمار» نشان می دهد. بنابراین، پزشکی باید یک محیط فرهنگی-اجتماعی کثرت گرا با ارزشها، نیازها و دیدگاههای متنوع را به خدمت بگیرد، و این همان جنبه انسانی این علم و حرفه است.

از سوی دیگر، پزشکان نیز آگاهی علمی از جزئیات فرآیند بیماریها دارند که به همراه مراقبان باید بدانند چگونه دانش و مهارت بالینی آنها از مؤلفه های فرهنگی و عوامل اجتماعی تأثیر می پذیرد، چگونه با ناخوشی و بیماری تعامل کنند و پزشکی به چه روشی طبابت شود.چون فهم و آگاهی ما از طریق تجارب جسمی، عاطفی، شناختی و تجربه های متعالی به طور مداوم تغییر می یابد، فرصتی به وجود می آید تا آنها بتوانند دانش، مهارت و توانایی ضروری برای اجرا و تغییر نقشهای اجتماعی، فردی و حرفه ای را به دست آورند.

این دو نوع آگاهی بسیار متفاوتند و در کنار هم آوردن آنها آسان نیست. اگر این دو آگاهی و شناخت با هم باشند هم «بیمار/مراجع» و هم «پزشک/ارائه دهنده خدمات سلامتی» فهمی مشترک، غیرمادی و غیرماشینی خواهند داشت. دقت در این تفاوت مشکل و دستیابی به تجربه ای انسانی نیز دشوار است. اگرچه پزشکان و مراقبان آمادگی خوبی برای ادغام این تجربه با دانش علمی خود ندارند ولی راه حلی نیز وجود دارد زیرا همان طور که روشهای بالینی توانسته اند «تجارب غیرمادی بیماران» را به همان خوبیِ «داده های علمی» تفسیر می کنند، می توانند در ترکیب چنین شناختی از انسان با حرفه طبابت و مراقبت، به ماهیت خوبیِ روابط متغیر بین عاملها ارزش داد و به چگونگی تأثیر این ساختارها بر مراقبتها (و حتی تحقیقات بالینی) توجه کنند. به همین خاطر، آموزش رشته های عملی و بالینی بسیار مهم است و کمیّت و کیفیت عملکرد انسانی و حرفه ای آنها می تواند بازتابی از ضعف و قوت در آموزش «تئوری فضیلت» و مدلهای ایفای نقش در آن باشد. وقتی هدف مقدسی چون «حفظ و بهبود سلامت انسان» هست، آموزش حرفه ای نیز باید تحت الشعاع این هدف متعالی باشد.

ملاحظات فوق را می توان در «علوم انسانی پزشکی/سلامت» یافت: فضایی گفتمانی و میان رشته ای بین حرفه ای های نظام سلامت تا تجربه و ادراک انسانی از سلامت و بیماری/ناخوشی(و حتی تجربه مداخله پزشکی و مراقبت سلامتی)، نیازها و ارزشها و اهداف مددجویان و بیماران و خانواده های آنها را آنچنان ثبت و تفسیر کند تا سلامت و بیماری/ناخوشی در زمینه زندگی متداول مردم فهمیده شود، هدفی که به «انسانی تر کردن پزشکان و مراقبان» معروف است.

 

در واقع، «پزشکی» برای سلامت خویش باید «انسانی» باشد تا بیمار را ماشینی متشکل از قطعاتی با تعمیرکاران مختلف نبیند، تا کسب تجربه بالینی مهمتر از برآوردن نیازهای بیمار نباشد، تا «بیماری» مهمتر از «بیمار» نشود، تا «رفع بیماری» مهمتر از «آسودگی بیمار» نگردد و . . .

انتشار در 3/8/93 توسط دکتر سیدمهدی موحدابطحی


مست مستم

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/1:: 1:0 صبح

این روزها خاطره انگیز است، روزهای مبارکی است در سال دهم هجرت، در مدینه، در کوچه بنی هاشم، در پشت دیوار خانه علی و فاطمه، در آستان درب خانه،

ابوهریره نقل می کند پیامبر از نه ماه پیش از وفاتش، به درب خانه امیرالمؤمنین می آمد، دستانش را به دو طرف درب می گذاشت و می فرمود: الصلاه، السلام علیکم اهل البیت الذین اذهب الله عنکم الرجس و یطهرکم تطهیراً. (آیه التطهیر، ج1 فصل اول)

دیروز صبح خوابی دیدم، نتوانستم بی تفاوت باشم، عرض ادبی نمودم و این شعر را به محضر رسول الله، امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام تقدیم کردم:


جمـع مستـان را خمـوشـم یا علی

منـتـظـر مانـدم خُـروشـم یا علی

مـن کـه معـتـادم به آب کوثـرت

کمـتـر از آن را نـنـوشـم یا علـی

توبـه از مستـی نکردم هیـچ وقت

من که مسـتم کِی به هوشم یا علی

من نمی ترسم زِ میزان یا حسـاب

مستِ مسـتم خُم به دوشم یا علی

تشنـه کـامـم ساقیـا جامی بریـز

تو بنـوشان تـا بجـوشـم یا علـی

من خُـمارم، نـاتوانـم، سـاقـیـا

دسـت گیرم تـا بکـوشم یا علـی

چون در آغـوشت بمیـرم یا علـی

جنّـت و عُـقـبا فـروشـم یـا علی

هم غـلامـم هم سیـاهـم، یا علـی

حلقـه ای افکن به گـوشم یا علی

انتشار در 1/8/93 توسط سراینده: غلام (دکتر سید مهدی موحد ابطحی)

ثواب انتشار این اشعار را به روح بزرگوار مرحوم آیه الله والد تقدیم می کنم.

ان شاء الله دعای خیری بفرمایند تا صله ای از حضرات معصومین دریافت نمایم.


ریشه تفکر داعش

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/7/29:: 8:51 عصر


ISIL`s Tought Origin

Mahdi Movahed-Abtahi

تروریستهای مدرن (داعش و مانند آن) که خود را پیرو آموزه ها و سنتهای خلفای سه گانه صدر اسلام می نامند، در موارد زیر مشترکند:

-         جنایت می کنند: تجاوز می کنند، به بدترین شکل می کشند، سر می برند، تکه تکه می کنند،

-         می کشند شیعیان، علویان، و موالیان اهل بیت پیامبر اسلام را صلی الله علیه و آله و سلم.

-         می کشند آنهایی که از دشمنان اهل بیت علیهم السلام بیزاری نجویند.

در بررسی تاریخ اسلام، می توان موارد زیر را یافت که این تفکر کنونی را سرشته اند:

-         دشمنی با حضرت علی توسط گروهی از زمان پیامبر اسلام تاکنون ترویج و تبلیغ شده است[1]. اوج آنها در عملکرد معاویه هست[2]، معاویه فرزند ابوسفیان، یعنی سُفیانی ریشه در تاریخ اسلام دارد. بنابراین، جاهلیت مدرن امتداد همان جاهلیت اولیه است[3].

محبت و مودت و تبعیت از اهل بیت پیامبر نه فقط واجب دینی است که قرآن آشکارا بیان می کند[4]، بلکه مزد رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز هست یعنی مسلمان واقعی باید به خاطر هدایت و رهایی از هلاکت و دوزخ، مزد وی را بپردازد، مزدی که در قرآن آشکارا بیان می کند[5].

آخرین پیامبر آسمانی صلی الله علیه و آله و سلم برای مقابله با جاهلیت اولیه مبعوث شد، پس آخرین منجی آسمانی نیز باید برای مقابله با جاهلیت مدرن ظهور کند.

صیحه ای آسمانی (که همگان به هر زبان می شنوند) به صدای فرشته وحی از علائم حتمی ظهور است که خبر از ظهور آخرین منجی آسمانی می دهد. در جبهه مقابل، شیطان نیز در عصر همان روز صیحه ای سر می دهد که عثمان مظلوم کشته شد[6].

-         زنا و تجاوز و بی بندوباری، در سابقه رهبران این جریان فکری از قبل از اسلام جریان داشته[7]، هم اکنون نیز هست و ترویج می شود البته به نام جهاد نکاح، فروش زنان اسیر شیعی و علوی و حتی ایزدی. بنابراین روابط نامشروع و خشونتهای جنسی کنونی ریشه در نسبهای نامشروع و بی بندوباری جنسی در گذشته دارد.

برون ریختن حقیقتهای نهفته ناپاکان یکی از سنتهای الهی است[8]، همانطور که ظهور پاکمردی لازم است تا میزان و معیار برای پاکی تمام عیار باشد.

نتیجه گیری

مشخص و متمایز شدن جبهه حق و باطل یکی از وعده های قرآن و یکی از مقدمات ظهور آخرین ذخیره الهی است، مقدمه ای که همگان را به انزجار و برائت و دوری و دشمنی وادار می نماید: بیزاری از این رفتارها و پندارها، از انگیزه ها و انگیزشها، از ریشه ها و شاخه ها، در یک کلمه بیزاری و برائت از جاهلیت. منجی جهانی پذیرش جهانی می خواهد: همه جهانیان یعنی هر مسلمان واقعی، هر مؤمن یکتاپرست، . . فرقی هم نمی کند از کشوری مسلمان باشند یا از کشورهای غربی، از سازمان ملل و نهادهای بشردوستانه باشند یا نه، در شرق باشد یا غرب. آری، «برائت» آن روی سکة «ولایت/ایمان واقعی» است.

انتشار: 29/7/93 توسط دکترسیدمهدی موحدابطحی



[1] اسامی بسیاری از دروغ پردازان حدیث و سازندگان احادیث جعلی را می توان در جلد 5 کتاب شریف الغدیر در مبحث «سلسه الموضّعین» و «سلسه الکذّابین» و در منابع فراوان دیگر یافت: تولید انبوه احادیث!!.

[2] وی دستور داد حضرت علی را لعن کنند، در منابر، در خطبه ها، در نمایزهای سیاسی-عبادی جمعه، در منازل، در اعیاد. . . هفتاد سال ادامه یافت. حتی برخی نذر می کردند که تعداد زیادی لعن بر ایشان بفرستند (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 4)(ربیع الابرار زمخشری).

[3]الأحزاب : 33   وَ قَرْنَ فی‏ بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ

المائدة : 50   أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ

[4] الأحزاب : 33   وَ قَرْنَ فی‏ بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً

[5] الشورى : 23   ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏ وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ

[6] بهانه شدن قتل عثمان برای قیام و خونریزی ابتدا توسط عایشه و اذناب وی عملی شد (که جنگ جمل را به راه انداخت) و سپس ضرب المثلی شد در زبان فارسی: فلان چیز را کهنه عثمان کردن که در زمان ظهور نیز بهانه ای می شود برای شیطان تا آخرین تلاش خود را برای مقابله با حق و حقانیت انجام دهد.

[7] به طور مثال؛ عمروعاص فرزند زنی بود از روسپیان معروف که حتی زنانی مانند غانمه بنت غانم خبر داده اند که در یک روز چهل مرد با مادر عمروعاص همبستر شدند، عمروعاص که دستیار معاویه و ابداع کننده لعن بر امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود (الغدیر ج2).

[8] الحجرات : 14   قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ

العنکبوت : 2   أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ

الأنفال : 37   لِیَمیزَ اللَّهُ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ یَجْعَلَ الْخَبیثَ بَعْضَهُ عَلى‏ بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمیعاً فَیَجْعَلَهُ فی‏ جَهَنَّمَ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ



<   <<   6   7   8   9   10   >>   >



بازدید امروز: 136 ، بازدید دیروز: 77 ، کل بازدیدها: 422648
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ