گسل سیاسی !
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/12/11:: 7:48 عصرزلزله 7 اسفند گسلی ایجاد کرد:
- بین نظام و ملت ؟!
- بین جمهوریت و اسلامیت؟!
- از ولایت فقیه تا بیت رهبری؟!
منظور از گسل; گسست در جغرافیای سیاسی ایران بود!
- برخی گوشزد می کردند!
- برخی انتظار می کشیدند!
- برخی خود را به نفهمیدن می زدند!
- برخی آن را به بیگانگان نسبت می دادند! اجانب انگلیسی یا استکبار جهانی!
- برخی وعده مقاومت می دادند!
چند جور می شود این زلزله را تفسیر کرد:
1. اگر ملت در چارچوب همین نظام، نظام جمهوری اسلامی انتخاب کرده باشند اما بخشی از نظام را که مردم به آن رای ندادند را نمی توان معادل با کل نظام در نظر گرفت و الا یک مغالطه پیش می آید: مغالطه کُنه و وَجه. یک مغالطه شایع در هر انتخابات این است که اساسا رای دادن به معنای تائید نظام حاکم در هر کشوری است (بدون طرح فرضیه روی گردانی مردم از نظام) زیرا به طور منطقی، شرکت در رای گیری می تواند معادل تائید نظام نباشد همین طور که شرکت نکردن در انتخابات معادل دشمنی با نظام نیست. این که بخشی از حاکمیت یا به طور کلی نظام حاکم چنین برداشتی از رای دادم مردم داشته باشد یا آن را القاء کند، بحثی مغالطی است.
2. وقتی مردم علی رغم تمام مسئله ای که با یک نظام اجتماعی دارند، اما در چارچوب همان نظام به عمل اجتماعی می پردازند، و در چارچوب قواعد آن بازی به دنبال تامین اهداف خود هستند، در بازتولید آن نظام اجتماعی سهیم هستند.
3. وقتی مردم در مواقعی که کور سویی برای تغییر پیدا می شود، مشارکت می کنند نشانه این است که نه تنها آن نظام را تائید نمی کنند که می خواهند با حفظ مزایای کارکردی این نظام آن را از درون متحول کنند. برای همین است که حتی خود کارگزاران این نظام در این انتخابات از شعارهای موید نظام برای تشویق توده طرفدار خود استفاده نکردند بلکه ترس از دشمن را که به نظر می رسید حربه موثری است، بکار بردند. این حربه وجه خطرناکی دارد که دیگر حساسیت جامعه نسبت به این شعارها از میان خواهد رفت (اگر از بین نرفته و نخ نما نشده باشد). این ضربه را کارگزاران رسمی نظام در این انتخابات به نظام وارد کردند، هم شکاف اجتماعی افزایش یافت و هم در آینده دغدغه هایی برای امنیت ملی بوجود خواهد آورد. مردم به هیچ وجه نمی خواستند انقلاب کنند اما خرد جمعی ایرانیان به این نتیجه رسیده که فروپاشی یک نظام سیاسی که منجر به تحولاتی در نظام اجتماعی می شود هر چند ممکن باشد اما اصلا درست و به صلاح نیست. به عبارتی دیگر، رای اخیر تحول خواهی در چارچوب کلی نظام (قانون اساسی و ...) است نه گسست از نظام.
فورانهای آتشفشانی 88! سونامی 24 خرداد 92 ! زلزله 7 اسفند 94 ! خدا به خیر بگذراند سال 95 و 96 و بعدش را ! !
السلام علیک یا رسول الله
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/12/9:: 1:2 صبحاین عکسی است که خودم از پیش روی پیامبر اسلام گرفتم، هفته آخر اسفند 93
قسمت ابتدای ضریح در عکس روبروی حضرت است و قسمت وسطی (که شرطه با چفیه قرمز ایستاده) روبروی دو خلیفه غاصب است.
Woman`s Role vs. Woman`s Function
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/12/6:: 12:9 صبحMahdi Movahed-Abtahi
Ontologically, we use some entities such as ‘role’, ‘function’, ‘property’, ‘quality’, and etc to conceptualize the nature and the truth of any phenomena, that indirectly shape our understanding from it. ‘Role’ is the most powerful concept affects on conceptualizing any concept in our epistemic framework and in our decision making process –judicially, ethically, or clinically-. I define role as ‘an abstract concept referring to a function that a creation is created to perform it’. It is a right and a duty, and no anything has permission to avoid a creation from performing its role. Then, other creations anticipate a creation does its role, and the creation will be remonstrated if it has not done.
Traditionally, human generation has saved through coitus of two kinds of human; a man as a male, and a woman as a female. She becomes pregnant and labors a new human (neonate). There was no difference between coitus of married couple and non-married male and female, satisfied or dissatisfied, woman has a husband or she is a virgin or in menopause, man has another wife or no, man and woman are incest or no. Sexual human production is a set of many natural functions of man and woman that are differentially valued. The central function (role) defines the creation. Pregnancy and labor are the most important functions of a woman. Therefore, ‘creating new human’ is a central role of any woman.
The value of ontological entities and priority of above concepts have faced more attention in philosophy, ethics, theology, and religions: it is important that who control these natural functions and to whom these abstract roles charged with. In fact, assisted reproductive methods ignore marital relation between man and woman and provide opportunity of controlling consequences of role(s) and function(s) in the process of human creation. These consequences are some abstract concepts such as parenthood, motherhood, childhood, couple, and pregnancy. This vertical relation named ‘linage’ and the children named as a ‘generation’: two abstract concepts resulted from natural human functions. Many of these abstracted concepts are important because they distinguish the following important roles:
1. Husband-Wife role (zujyyat): all married men and women are a couple (horizontal relation).
2. Maternity role (ommyyat) and paternity role (ubuvvat): they become parents (father and mother) of their neonate (vertical relation).
3. Childish role (bunuvvat): the neonate is their child (vertical relation).
شکسته
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/12/6:: 12:1 صبح«شکسته»
دلی شکسته تر از من در آن زمانه نبود
شکسته کشتی ام ساحلی در آن کرانه نبود
غمی فِشرده دلم را چنان که جان دهم
دگر حاجت به شکستن قلب شکسته نبـود
اگـرچه بال و پرم خمیده شد به جور
کمرم نشکسته بود و قدم خمیده نبود
اگر چه به یغما برفت دار و ندار من
یقینم میخ در بجز سینه من نشانه نبود
نبود این جنگ برابر یا که تن به تن
یکی سواره و دیگری هم، پیاده نبود
خموش ای غلام و مپرس تو از یاورم
ای کاش علی هم در این خانه نبود
شعر از غلام (دکتر سیدمهدی موحدابطحی)
بحر مجتث مثمن مخبون
(مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن)