ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/11/20:: 12:25 عصر
Iran`s Identical Challenges in the Region
Mahdi Movahed-Abtahi
Iran could not conserve itself independent to its neighbours -such as the GCC, Turkey, and others- to complain sanction limitation.
While nuclear programs was developing, Iranian regime could did not predict its consequences. More economically dependence with many regional countries such as UAE and Turkey led it to more challenges that now are prominent. They economically developed relations although different ethnicity: Sunni vs. Shii and Persian vs. Turkish. GCC and Turkey benefit from Iran`s sanction but their perceptions of Iran’s nuclear agreement is identically different: The GCC state need social and ideological legitimating to survive while Turkey try to vitalize Ottoman empire as the Great Turkish.
What should be scarified: political/economical relations or identities? Each country goes to serve its identity more and more. Before 2016, Iranian society became more compressed, the public interest becoming decompressed more and more although the regime concludes the changes as resistance, a word that should be interpreted in a military discipline! From 2016, Iran is moulting its skin -only the political and economical identities- and is not renewing its identity. After Iraq-Iran war, the social identity has been slowly refreshing. The regime tray to save more legitimating as much as Iranian society is changing although the regime moves slower. Before discussing on the changing nature of the Islamic Republic of Iran and its survival in its current form, we should redefine I.R. of Iran: Is it a relationship between Islam and polity?
I do not think that these changes are occurring in the Iran`s region. The GCC states seem to be as some similarities among many differences. They being faced more challenges on rising foreign workers, dwarfing the local workers, citizenship as the first, and the second or even the third degree citizens. The national citizenry is not forming in the construction of a sustainable social contract. Their traditional culture is disappearing at societal and governmental level. Social minorities in the GCC are powerful threats. As a conclusion, Iran and various Arabian actors cannot perceive each other and the region as a whole.
Iran is empowering its political relation to the regional minorities and identically to shii populations. The prospects for Iranian engagement with the West is good, not as a objective (as Turkey wishes) but as a means of refreshing economical and political power, renewing ideological identity, and surviving as a model of promised government (as the Quran affirms).
Iran looks at Iraq not only as its backyard but also as a part of the great shii empire in the past (Safavid) and in the future (Imam Mahdi`s worldwide goverenment). Iran and Iraq have more identitcal similarity than Turkey, the GCC states and even Yemen. Iran’s and Turkey’s foreign policies towards Iraq are ideologically and ethnically different.
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/11/19:: 9:48 صبح
مذاکرات هسته ای ایران که منجر به تصویب و اجرایی شدن برجام گردید، نشان داد ایران جدید به بلوغ جدید نزدیک شده است، بلوغی سیاسی مدیریتی.
ایران در دوران باستان به بلوغ رسیده بود، زمانی که کوروش حکومت خود را تثبیت کرد، قوانین و مقررات پیشرفته ای را صادر نمود، امنیت گسترده ای بوجود آورد و بر آبادانی و عمران ممالک تحت سیطره اش افزود.
آیا امپراطوری جدید ایران فرا رسیده است؟
ادامه دارد
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/11/17:: 11:28 عصر
The Challenge of Identity among Iran`s Region
Mahdi Movahed-Abtahi
مرزهای مشترک ایران با همسایگانش و نزدیکی آن به برخی کشورهای عربی مسلمان و حتی غیرمسلمان ممکن است تداعی بخش سازگاری و همزیستی باشد اما معلوم نیست وحدتی میان آنها بوجود آید. آیا ایران و کشورهای منطقه همچنان همان ایران و کشورهای قبلی هستند؟ آیا آنها تغییر یافته یا در حال تغییرند؟
هویت نظام حاکمه ایران در حال تغییر بوده اما این تغییرات در راستای هویت اجتماعی آن نبوده است به طوری که چنین فهمیده می شود که مردم ایران و نظام حاکمه آن یکی نیستند زیرا علائق و دغدغه های متفاوتی دارند. پرسش از جمهوریت و پرسش از اسلامیت موجب واکنش تند مقامات عالی نظام ایران شد و اسلامی بودن و جمهوری بودن ایران زیر سؤال رفت. آیا نظام حاکمه ایران چگونه به ادامه حیات خواهد داد؟ زمینه و بستر لازم برای تداوم آن چیست؟
گزارشهای فساد گسترده حتی با مشارکت مسئولان نظامی و انتظامی، رباخواری علنی و رسمی و دولتی، و فهرستی از دهها و صدها رخداد مشابه وجود دارند که حیثیت اسلامی نظام حاکمه ایران پس از انقلاب 1357 را خدشه دار می کنند، واقعیتهایی که با هدف انقلابیون و معمار کبیر انقلاب در تضاد هستند. شاید رسیدن به چنین نتیجه ای دشوار باشد که دین اسلام بازیچه حکومت داری ایرانیان شده است، اما خرج کردن از دین برای حفظ دنیا (حکومت) در روایات رسیده از معصومین علیهم السلام به شدت نهی و توبیخ شده است. آیا در آینده دین بیشتر از پیش فدای دنیای عده ای می گردد؟
امکان ندارد این کشورها یک کلّ را تشکیل دهند زیرا 1) این کشورها باید به خرده فرهنگها و اقلیت های مذهبی هر کدام اهمیت بدهند که چنین نمی کنند زیرا از سست شدن حکومت می هراسند. 2) نظام حاکمیتی این کشورها تفاوتی بنیادین و فلسفی دارند به طور مثال برخی اشعری مسلک و برخی شیعی مسلک هستند. البته ممکن است ایران نیز در عمل اشعری مسلک شود یعنی «حاکمیت است که والی را دائمی کند». یا باید حاکمیت ایران اشعری مسلک شود (اگر نشده باشد) یا حاکمیت در کشورهای عربی اجتماعی تر (دموکراتیک تر) شود (به خرده فرهنگها و مذاهب نیز بیشتر اهمیت بدهند). 3) ماهیت بلوغ اجتماع ایرانی با ماهیت بلوغ جوامع همسایه و نزدیک متفاوتند.
جوامع شیعی به دنبال کسب هویت اصیل دینی (فطری) متأثر از دین اسلام و پیامبر خاتم (ص) هستند. اجرای عدالت مهمترین هدف بعثت و رسالت پیامبر اسلام دانسته شده اما آیا به راستی چنین اتفاقی در حال وقوع است؟ آیا الگوی ولایت فقیه برای حکومت در جوامع مسلمان (نسخه شیعی) از کفایت لازم برخوردار بوده است؟ نسخه سنی و معادل آن را می توان در تلاشهای نافرجامی مانند خلافت/امارت اسلامی عراق و شام و حکومت طالبان در افغانستان یافت. آیا این تلاش بازتابی از قدرت نمایی الگوی شیعی است یا برخاسته از نیاز اجتماعی این جوامع است یا نتیجه ای از جهانی شدن و آخر الزمانی شدن می باشد؟
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/11/16:: 12:0 صبح
Professional Chaplaincy
Mahdi Movahed-Abtahi
روحانیت رسالتی است برای «شناساندن و عمل به دین» است توسط شخصی که عمر خود را وقف تحصیل علوم دینی، عمل به دستورات دین و ترویج آن نموده است. انجام این عملکردها بیانگر ایفای نقش «مراقبت حرفه ای از اقامه و حفظ دین» می باشد که این نقش و رسالت می تواند به طور اختصاصی در حوزه های محدودتری (وعاظ و خطبا، مراجع و فقهاء) یا به طور تخصصی و بر حسب نیاز متقاضیان (خانواده ها، افراد، جامعه، حاکمیت) ایفا گردد:
1. مشاور حوزوی (مشورتهای تربیتی و اصلاحی)
2. نماینده رهبری (در دانشگاه)
3. حوزه عقیدتی-سیاسی (در نیروهای نظامی و انتظامی)
4. کارشناس دینی (در رسانه).
5. در حوزه سلامت و پزشکی نیز می توان نقش اختصاصی تعریف و اجرا کرد که به عنوان «روحانی بیمارستانی» یا «مراقب معنوی» خوانده می شود.
وجه مشترک همه آنها؛ «حمایت معنوی و مذهبی» برای تأمین نیازهای متقاضیان می باشد.
معنویت (spirituality)به زبان ساده «تجربه حاصل از درک پیوندی متعالی از هر لحظه زندگی» یا «حسی فطری است که انسان را به تعالی می کشاند». افراد زیادی هستند که نگرانی های معنوی خود را با شرکت در اجتماعات مذهبی و انجام مناسک و ارزشهای مذهبی برطرف می کنند و رفتارهای خاصی را تقویت یا منع می کنند تا بر سلامت خود تاثیر بگذارند، از معنویت یا مذهب خود برای غلبه با بحران استفاده می کنند، هنگام بروز بیماری به ویژه بیماریهای صعب العلاج، معنایی دیگر از بیماری می جویند، معنویت را کمکی به مداوای بیماری می دانند، از قدرت شفابخشی عبادات و اعمال معنوی در دوران بیماری بهره می برند، تجربه ای جدید از زندگی، امید، حیرت، عظمت، شوق، و ارتباط با پیرامون، لحظاتی عمیق از تجربه ای ماورای جسم و دنیا، حرکت و جنبشی متفاوت برای پرسیدن و دانستن، چرا به دنیا آمده ام؟ چرا من مریض شدم؟ چرا این مریضی را گرفتم؟ آیا از این بیماری خواهم مُرد؟ بعد از من چه اتفاقی می افتد؟ و پرسشهای بسیاری دیگر.
توجه به بعد معنوی سلامت و تأمین نیازهای معنوی انسان سلامت معنوی (spiritual health) نام دارد:«احساس رضایت از تأمین این پیوستگی» که مقدم بر مراقبت معنوی است. «مراقبت معنوی» (spiritual care) (pastoral care)«تلاش برای چنین پیوند متعالی» یا «همراهی توأم با حمایت از تجربه افراد برای رسیدن به پاسخ» می باشد، مراقبتی که به طور خاص درک و تجربه انسان را از لحظات تلخ و شیرین زندگی اش تغییر می دهد.
مراقبت معنوی را نباید به تقویت مؤلفه های روانی، درس تعلمیات دینی، انطباق امور با موازین شرعی، یامذهبی تر کردن افراد تقلیل داد، بلکه مراقبت معنوی کیفیت حیات دنیای فانی و باقی را ارتقاء می بخشد: انسان صرفاً یک بدن فیزیکی نیست (که فقط مراقبت پزشکی بخواهد) بلکه در پیوند با ذهن و روان و روح باشد (که مراقبتی همه جانبه لازم دارد)، پس تغذیه هر یک از جسم و روح بر کیفیت حیات کلی آنها تأثیر می گذارد.
حال می توان رسالتی جدید برای فردی حرفه ای تعریف کرد: وظیفه روحانی بیمارستانی (hospital chaplain) « تفسیر تجربه بیماری یا ناخوشی برای معناسازی زندگی، توجه همه جانبه به ارزش ها و باورهای فرهنگی بیماران و خانواده ها، و تأمین نیازهای معنوی و مذهبی آنان » می باشد.
- گفتنی است روحانی بیمارستان در فرهنگ یهودی rabbi و در فرهنگ مسیحی pastor و در فرهنگ مسلمانان غرب imam نامیده می شود.
ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/11/6:: 12:24 عصر
«قرآن پژوهی و تدبر» نام جلساتی پژوهشی است که با هدف شناخت بیشتر از قرآن برگزار می گردد. شرکت برای عموم آزاد است.
ثواب این جلسات را به روح مرحوم پدرم تقدیم می کنم که سالها مرا مأنوس درس تفسیر قرآن خویش نمود.
دانلود مطالب رایگان ادامه مطلب...