سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Islam and Slavery

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/3/7:: 9:9 صبح

Why Islam did not abolish slavery suddenly?

Islam and Slavery

Slavery is a changed human identity: slave is a person that does not elect or select or reject. His or her personality is neglected. Ontologically, he or she is reduced into an intelligent animal. Slaves were not included in any citizenship degree.0

On the other word, his/her owner roles play as his/her god, while slavery is explicitly rejected in monotheistic religions; Islam, Christianity, and Jesus. In Islam, concept of tawhid (means unique god) is the greatest source of producing value which stated worship to the unique god.0

The final heaven scripture, the Quran, stipulates worship human is free of any slavery or servitude, an innate value originated from human nature. Such freedom enables human to conquer and to dominate over animals, plants, and environment. So, tawhid -as a developed system of value making- makes freedom the core value of human rights. Religion-based values will originate rulings and construct systems if socially practiced.0

The last version of tawhidi religion (Islam) has introduced a social construction complied with its value-making system and rulings. Such value-based social construction rejects/banishes slavery.0

When Islam appeared, slavery trade was world-wide. Islam did not radically fight against slavery to avoid radical challenges in social values and duties, to enable properly social practice, and to guard contribution to social construction for a developed tawhidi society. Islam rulings prevent slaves to become neglected, ignored or marginal citizens.0

Slaves should gradually grow their personality to become parts of Islamic union nation. Social practice is necessary for any individual of a society to perform/resent social identity as citizenship.0 


شهروندی، بردگی، اسلام

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/3/6:: 2:25 صبح

شهروندی، بردگی، اسلام

چرا اسلام بردگی و برده داری را به طور یکجا منسوخ نکرد؟

نفی بردگی وقتی اتفاق می افتد که  قوانین و ارزش گذاری ها پیشرفت کرده باشند. اسلام به نوعی ارزش گذاری در «درجه شهروندی» انجام داد تا ضمن پرهیز از حاشیه نشینی، مفهوم «شهروندی» شکل بگیرد. شکل گیری «شهروندی» هم نیازمند پراکتیس اجتماعی هر ملتی بوده و خواهد بود (اجباری و دستوری و تزریقی نیست).

به همین خاطر، رشد تدریجی شخصیت شهروندی بردگان لازم بود تا جزئی از امت اسلامی گردند زیرا معایب ممنوعیت ناگهانی برده داری و معایب ازادی ناگهانی بردگان بیشتر بود هم به حقوق شهروندی خویش آسیب می زدند هم حقوق شهروندان را زیر پا می گذاشتند و هم تمدن اسلامی و نظام اجتماعی ملتها و حکومتها به هم می ریخت.       


در انتظار احیای قلب!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/3/4:: 2:25 صبح

در انتظار احیای قلب!

خواب عجیبی دیدم صبح نیمه شعبان!

«خوابدیدم مشغول انجام اقدامات پزشکی برای احیای یک قلب هستم!  

در حجره مدرسه علمیه ای بودم بسیار شبیه مدرسه صدر اصفهان!  

برخی روحانیون و طلاب رد می شدند و در حیاط مشغول خود بودند!

اما کسی به احیا توجهی نداشت و کمکی به من نمی کرد و اهمیتی نمی دادند!»

وقتی بیدار شدم، تعبیر زیر به ذهنم رسید: دلها مرده اند حتی دلهای اهل علم (علمای دین) و دیگر دارو و درمان فایده ای ندارد بلکه باید احیاء و ماساژ قلبی انجام داد تا منتظر ظهور امام زمان گردند!

امروز چندین بار در مسیر کار و منزل، به فکر فرو رفتم تا راهی برای زنده کردن قلب و دل پیدا کنم! یاد زیارت امام حسین علیه السلام افتادم! و هم در مسیر رفت و هم مسیر برگشت، آن را با صد لعن و صد سلام خواندم. امشب نیز نکته عجیبی به ذهنم عنایت شد که فردا آن را مطرح می کنم (در همین صفحه) ان شاء الله.

 

 


به پدر دروغ نگوییم!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/3/2:: 1:30 صبح

به پدر دروغ نگوییم!

برادران یوسف چه دروغها که نگفتند:

نقشه شومی کشیدند و ریاکاری کردند!

یوسف را برای بازی و سرگرمی همراه بردند!

به پدر گفتند: گرگ یوسف را خورد!

این پیراهن آغشته به خون از خون یوسف است!

به عزیز مصر گفتند که یوسف را گرگ خورد!

به خریدار یوسف گفتند که او غلامشان است!

. . . . 

پیامبر فرمود: «من و علی دو پدر این امت هستیم» و ما منتظران ظهور  یتیمان امام زمان هستیم.

او پدر ماست!

هرچه که فرزندان بدی باشیم، او پدر خوبی بوده است!

به بدی خود اعتراف کنیم تا او به خوبی خودش رفتار کند!

بیایید در شب نیمه شعبان، دروغهایی که به پدرمان گفته ایم را در پیشگاه خدا بشماریم!

پوزش خواهیم! پشیمان شویم! چه بهتر که بگوییم:

یا ایها العزیز، مسنّا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مضجاة

فأوف لنا الکیل و تصدق علینا، إن الله یجزی المتصدّقین.

بضاعت ناچیز ما، همان انتظار ماست!

شاید او منت گذارد بر ما و پرده از دیده ما بر دارد و بگوید:

أنا یوسف!


استقبال

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/3/1:: 1:16 صبح

به استقبال تنها گل بهار خزان دین


چون بیـاید مـی روم در راه او

 تا بداند کیـست خـاطرخواه او

 می روم درشب به استقبال وی    

تـا نبیـند دشمـنی اِقبـال وی

می زنـم فریـاد بر افـلاکیـان

مهـدی آمد آخـرین لولاکیـان

می برم مژده به گلزاری خراب    

باغبـان آمـد بپا خیـز از تُراب

می رهانم خفتگان از خواب تار

دلربـا آمـد تو هُشـیاری بـدار

می فشانم اشک خود بر راه او

مـی زُدایـم با مُـژه درگـاه او

می گشایم بـاغ دل را در بَرَش

می گذارم روی خود را بر دَرَش

تا که بگـذارد قـدم بر صـورتم

جـای آن مُهری شود از دولـتم

کوری ام آن دم مـداوا می شود

صـد گره از کار من وا می شود

من غلامم جان فدایش می کنم

منتـظر ماندم که ایثـارش کنم

بحر رمل مثمن محذوف

 

(فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)

شعر از غلام (دکترسیدمهدی موحدابطحی)


<   <<   26   27   28   29   30   >>   >



بازدید امروز: 313 ، بازدید دیروز: 77 ، کل بازدیدها: 422825
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ