سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غربت: شک در نسب!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/1/30:: 1:8 عصر

غربت: شک در نسب!

امروز دوشنبه میلاد امام جواد علیه السلام است.:

در تاریخ است که امام رضا مرتب می فرمود: «من یک پسر خواهم داشت که خدا آن را به من روزی خواهد کرد».

مخالفان و معاندان شایعه پراکنی کردند که ایشان عقیم است و فرزند پیدا نمی کند!

این شایعه بقدری قوت گرفت که طی سالها جزو باورهای مردم شد!  

وقتی هم امام جواد متولد شدند، هیاهو راه انداختند که مگر می شود ایشان فرزند پیدا کند! 

دهان به دهان گشت این احتمال و این تشکیک که نکند این نورسیده فرزند واقعی ایشان نباشد!

حتی قیافه شناسان را آوردند تا شباهت ظاهری و در نتیجه نسب ایشان به امام رضا را بررسی کنند!

 

البته اختلافاتی در کتب تاریخی درباره تاریخ تولد یا شهادت معصومین علیهم السلام بوده و علما نیز اختلافاتی داشته و دارند، اما

1- آیا امام رضا فرزندی به جز امام جواد داشتند؟

2- آیا مطلبی را که یقین نداریم, می توان به امام معصوم نسبت داد؟

3- نسبت دادن فرزند به امام معصوم چطور؟

4- حکمش چیست؟

5- آیا می شود برای امام معصوم فرزند تراشید؟ برادر قلابی برای امام جواد ساخت؟ عموی دروغین برای امام هادی درست کرد؟

 

بد نیست بدانید بقعه ای محقر در نزدیکی فروگاه شهید بهشتی اصفهان هست که قبلا به نام «شاه کرم» معروف بود و اکنون با نام جعفر ابن الرضا مشهور است.

 

 


کیفیت مراکز تحقیقاتی 1

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/1/29:: 5:20 عصر

How can we improve the Quality of research centres?

چکار کنیم کیفیت مراکز تحقیقاتی و پژوهشهای آنها ارتقاء یابند؟

من قصد ندارم به عنوان یک «مشکل» به پرسش فوق پاسخ دهم زیرا اگر بی کیفیتی پژوهشهای انجام شده مشکل ساز شده باشد، معاون پژوهشی دانشکده و دانشگاه یا رئیس و مدیر پژوهشی هر مرکز می توانند با رویکرد آسیب شناسی، علل بوجود آمدن این مشکل را به طور جزئی بدست آورد و راه حلهای متفاوتی را برای هر کدام پیشنهاد نمود تا تصمیم گیران مربوطه گزینه مناسب را برای حل شدن هر یک از مشکلات انتخاب نمایند (تفکر گزینه ای). من تلاش می کنم به عنوان یک «مسأله» به پرسش فوق نگاه کنم. در واقع، «پژوهش بر تحقیق (Research on Research): ارزش گذاری حوزه پژوهش» کاری است که انجام خواهد شد. ابتدا این مسأله را از دیدگاههای مختلف تحلیل می کنم تا شناخت بهتری از موضوع و مسأله بدست آورم. آنگاه سعی می کنم مراحل تصمیم گیری در موقعیت فوق را تحلیل کرده و بحث خود را از ارزش و ارزش گذاری (به عنوان بنیادی ترین عامل) مسأله فوق را بازشناسی نمایم (تفکر ارزشی: می توان نوعی تحلیل پارادایمی دانست که محققان و مدیران را هدایت می کند چگونه فرآیند تصمیم گیری را ارزش گذاری نمایند. ارزشهای غائی و عملی هر دو مهم می شوند. زمینه های شکل گیری اهداف/پیامدها را توسعه می دهند و گزینه های توسعه یافته تر/بهتر/مناسبتری را برای تصمیم گیری ارائه می نمایند).

دیدگاهها

انتخاب هر دیدگاه بر اساس فلسفه ای است که مدیران پژوهشی (معاون پژوهشی، رئیس مرکز تحقیقاتی، مدیر پژوهشی/پروژه) انتخاب کرده اند/هدایت شده اند تا به مسأله پژوهش و کیفیت آن بنگرند. البته دیدگاه ارتباطی پارادایمی فراتر از پارادایمهای دیگر دارد.

1.        دیدگاه سازمانی:

-        ساختارها و کنشگران/عوامل مهمترین قسمت این دیدگاه هستند، پس مسأله مربوط به سیاستگذاری درون/برون مرکزی است. البته اختلاف/ابهام در ماهیت پژوهش نیز ممکن است. در هر دو حالت، گزینه های پیشنهادی متعددی می توان برای تصمیم گیران کلان و خرد فراهم کرد: تحلیل سیاستها (سیاست پژوهی) و تحلیل مفهومی و تحلیل سیستم.

2.       دیدگاه تولید دانش:

آنچه مهم است: فرآیندهای تولید/پردازش/ترجمه/انتقال دانش (مدیریت دانش)، ورودی و خروجی ها (input/output)، دانش صریح و ضمنی. در این دیدگاه، نقش و عملکردهای هر کدام از عوامل دخیل در مراحل فوق می تواند ارزیابی گردد.

3.       دیدگاه ارتباطی:

فعالیت پژوهشی را به عنوان یک ارتباط در نظر می گیرد که فرستندگی و گیرندگی پیام مهمترین قسمت آن است. همچنین به ارزشها توجه می کند زیرا بر اراده کنشگران در ایجاد چنین ارتباطی دخالت دارند. ارزشهای نیز در جهان بینی هر فردی قرار دارند که نقش پارادایمی در کسب معرفت و شناخت ایفا می کند. تفکر ارزشی یکی از روشهای تحلیل پارادایمی (با تکیه بر تحلیل تصمیم) است. 

می توان پرسش اساسی فوق را به پرسشهای زیر تجزیه کرد:

1.       ظرفیت، مهارتها و علایق این محیط پژوهشی چگونه باشد تا عملکرد ارتقاء یابد؟

2.       مستندات علمی چگونه باشند تا مدیریت تحقیق و فرآیندهای پژوهشی ارتقاء یابند؟

3.       چگونه اعتبار دانشکده/مراکز را به عنوان نهادی دانش-افزا و نیاز-محور افزایش دهیم؟

پژوهش بر پژوهش به راهبردهای سه گانه (متاداده، تأثیر، ارزش) اشاره دارد.

ادامه دارد


تغییر موضوع انشاء !

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 95/1/17:: 11:8 صبح
موضوع انشاء تغییر یافت!
موشک بهتر است یا گفتمان؟

(منبع: بیانات رهبر عالی ایران در 11 فروردین 1395)

فسونگر

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/12/29:: 12:29 صبح

مرا نـام مهـدی فُسـونگـر شود 

که بر جسم و جان کیمیاگر شود


خدایی به امثـال مهـدی سِـزَد

تـواضـع کنـد او به پیـش اَحَـد


مرا بـوده این مِهـر او سرنوشت

قضـای نوشـته نشـایـد حسـد


از او پُرسـم و از او می ستـانـم

زِ من دستی دراز و زِ او هم مـدد


نبـودم مـگـر با دعای آن پـدر

بسـی صـفـرم و او شـد عـدد


مپُرس از فقـه و جَهد و اجتهـاد

بسی صفر و پوچند بی یک عدد


برو عـالمـا خُـرده بر مـن مگیـر

خدا یار او را علم و دانش دهد


مگویم غیر مهدی تا حین فـراق

به آغوش جانان جان دهد

 

چنان زندگـی کرده ام در جهـان

بسی طعنه دیـدم؛ چرا می دود؟


کشیـدم رنج و خرسندم که این

چو مجنون سوی مهدی می دود


مگـو جـای او کانـدر کجـاسـت 

بسی گشته ام من نجُستم بلَـد


شدم مسـتِ مهـدی زِ قـلّاده ام

که بودم جمـادیّ و گشتم جسد

 

شنیـدم هاتفی گفت این سخـن

جوانی گُنـَه کار را می خـرد


جوانی که حیـران ایمان شـدی

برو پیش او تا گناهت بَرد

 

جوانمرد عـاشـق نِما، جـان ما

ببین عشق او مستِ مستت کند


غلامم، غلامم، جُـز این را مگو

مرا جُز غـلامی نباشد سَند


بحر متقارب مثمن محذوف

  (فعولن فعولن فعولن فعُـل)

شعر از غلام (دکترسیدمهدی موحدابطحی)


بنت النبیِ ذوالشهادتین؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/12/22:: 9:43 عصر

اولی و دومی هنگام صدور خطبه فدکیه کافر و نجس شدند!

نکته ای درباره مصائب حضرت زهرا عرض می کنم:

این که مصائب جسمی و روحی وارده بر آن حضرت را در جلسات و منبرها و محفلها بازگو کنیم اما از جایگاه اصلی ایشان غافل شویم، نوعی تقلیل دادن شأن و مقام و منزلت آنهاست، صرفا برای تحریک عواطف شنوندگان تا بگریند!

به طور مثال: این که فدک را از ایشان گرفتند و ایشان با خواندن خبه فدکیه نتوانستند آن را پس بگیرند، نشانه مظلومیت ایشان است اما مهمتر از آن این است که، از ایشان شاهد خواستند در حالی که همه می دانستند ایشان مطهره و صدیقه هستند و دروغ نمی گویند. پس مطالبه شاهد از ایشان کردن یعنی نپذیرفتن حرف ایشان، یعنی قبول نکردن صداقت و طهارت ایشان، یعنی نپذیرفتن قرآن (آیه تطهیر)، و این یعنی کافر شدن به قرآن، کافر شدن به دین اسلام. یعنی نجس شدن اولی و دومی! [اگر قبل از آن کافر نشده بودند!]

ای کاش منبری ها و خطبا آنقدر خالصانه بودند که به صراحت کفر آن دو ملعون را به خاطر شاهد خواستن از حضرت زهرا (ع) در آن روز اعلام می کردند.

قضیه خزیمة بن ثابت اوسی ملقب به ذوالشهادتین این استدلال مرا تأیید می کند. ذوالشهادتین نه معصوم بود نه جزو آیه تطهیر اما به دلیل ایمان یقینی که داشت سخن پیامبر خدا را تأیید کرد زیرا پیامبر خدا دروغ نمی گفت. آیا تنها دختر آخرین پیامبر که جزو آیه تطهیر هم باشد، می تواند دروغ بگوید؟ می توان از وی برای اثبات سخنش شاهد خواست؟

آیا حضرت فاطمه زهرا برتر از ذوالشهادتین نبود؟

فایل صوتی ذوالشهادتین شدن خزیمه


<   <<   31   32   33   34   35   >>   >



بازدید امروز: 209 ، بازدید دیروز: 81 ، کل بازدیدها: 423442
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ