سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Tawhid paradigm and Scientific Knowledge

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/5/24:: 12:33 عصر

 Mahdi Movahed-Abtahi

BASIR Inst. for Medical and Islamic Research

Tawhid paradigm Manages Practice of Scientific Knowledge

Religious science has raised many debates on religion and science`s role but most of theories and studies that the philosophers of science and religion, natural scientists, religion leaders, and other researchers presented, have not solved related challenges and remaining questions:

  1. How does science relate to monotheism vs. polytheism?
  2. How paradigmatic approach superior related theories?
  3. Is there any similarity between religion and paradigm?

Before any assay, I must clarify my assumptions:

 

  • Religion means a popular meaning or -as in my view- refers to monotheistic religions originated from revelation (Judaism, Christian, and Islam as the last version of divine revealed religion).
  • Revelation is the origin of knowledge directly (via prophecy or scripture) or indirectly (via Imams), the most characteristic of the religion.
  • Paradigm –in Kuhn`s view- epistemologically and methodologically guides scientists to interest and to work in a specific discipline of knowledge and in a subtle manner. So, paradigm values directly supreme scientific society in a specific trend, not as a model.
  • Science is a discipline of human knowledge with specific epistemology and methodology.

Therefore, I will explain tawhid paradigm`s role through four arguments :

  1. How the idea of tawhid lies at the heart of last version of monotheism (Islam).
  2. How tawhid (unity and unicity of God) disseminates values originated from fundamental values which reflect a unique source.
  3. How Islam represents tawhid paradigm for practice of knowledge.
  4. How tawhid paradigm manages practice of scientific knowledge through ‘commitment’ of the society to its ‘values’, ‘guidance’ of its practitioners to ‘attracted’ experiments (insights), and ‘amazing/surprising’ (healing) them via its ‘surprising solutions’ (miracles).

More discussion asserts the process of knowledge and science production.

In this article, I do not discuss on objectivity vs. rationality or on competitor religious paradigms. I focus on Islam as the last version of divine revealed religion, use ‘religion’ to refer to monotheistic religions (Islam, Christian, Judaism), and put away not revealed believes such as polytheism or pagans.

In this article, I abstain from 1) too focus on specific debates emerged within Christianity vs. Judaism, rational vs. natural sciences, and etc, 2) known methodology and epistemology of writers on religious science (elmedini) for ignoring scientific explanation of knowledge production or articulating knowledge management theories in their claims and discussions.

I adopt the followings as my prepositions: 1) science as a “discipline of human knowledge defined by specific epistemology and methodology”, 2) science encounters natural, rational, and humanities instead of only natural science, 3) fact is an exegetical concept distinct from our interpretation of fact.

Here I show the similarity between religion and paradigm. Monotheism religions represent primitive values that guide applicable values in each religion. Also, these primitive values originate from a unique germinate value named as the unique God. Tawhid is an Islamic theory of value`s originality and productivity know. So, tawhid likes a paradigm guiding its followers. So, I can desire tawhid as a meta-paradigm encounters all monotheistic religions. Now, I must describe its functions and role in the process of knowledge production.


شب قدر یا شب امام زمان (عج)؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/4/10:: 8:35 صبح

شب قدر یا شب امام زمان (عج)؟

شب قدر چیست؟ چه اهمیتی دارد؟ و رابطه اش با امام زمان (عج) چگونه است؟

1.           ملازمه نزول قرآن و ملائکه با شب قدر:

a.           هم در سوره قدر و هم در سوره دخان، خداوند از نزول قرآن در زمان گذشته و البته از طریق اسباب طولی (صیغه ماضی از باب افعال) خبر می دهد، همان شب قدر که تمام حقیقت قرآن بر پیامبر اسلام نازل گشت.

b.           در سوره قدر، خداوند از نزول ملائکه و نزول روح، در هر شب قدر خبر می دهد که هر امر الهی را نازل می کنند. نزول اینها با صیغه مضارع آمده که دلالت بر استمرار دارد یعنی تا چرخش خورشید و زمین و گردش شب و روز ادامه خواهد داشت.

c.            در سوره دخان، خداوند از تفریق (جداکردن) هر حکمت و امری در شب قدر خبر می دهد. این تفریق با صیغه مضارع آمده که دلالت بر استمرار آن در طول زمان (تا قبل از قیامت) دارد.

2.          اهلیت برای نزول قرآن و ملائکه و روح و امر الهی:

شکی نیست که قرآن در زمان بعثت بر پیامبر نازل گشت و هیچ کسی دیگر شایسته این نزول نبود زیرا قرآن سخن خداست و چنان گرانسنگ است که تحمل کننده آن باید اهلیت آن را داشته باشد. در زمان صدر اسلام، اهلیت برای نزول سخن خدا و ملائکه و روح و امر الهی فقط برای پیامبر بود.

نتیجه گیری:

o      یا باید سوره قدر و دخان با فوت پیامبر منسوخ شده باشند تا استمرار نزول نیاز نباشد که چنین نیست.

o      یا باید شخص پیامبر اسلام تا روز قیامت زنده می ماند تا این نزول بر وی ادامه یابد که چنین نیست.

o      یا باید پیامبری بعد از پیامبر اسلام تا روز قیامت وجود داشته باشد تا اهلیت این نزول مستمر را داشته باشد که چنین نیست زیرا حضرت محمد بن عبدالله آخرین پیامبر بود و پیامبری نیز نیامده است.

o      یا باید کسی یا کسانی شایسته و معادل پیامبر پس از وفات وی تا روز قیامت باشد تا این نزول مستمر بماند. معیارهای اهلیت و صلاحیت این جانشینان پیامبر (ص)عبارتند از:

1)   آنها هیچ گاه از قرآن جدا نمی شوند و قرآن هم هیچوقت از آنها جدا نمی شود زیرا بین قرآن و شایستگان جانشینی پیامبر ملازمه ای برقرار است.

2)   «مُبیّن قرآن بودن» از شؤنات این افراد است زیرا تبیین قرآن از وظایف پیامبر بود و تا هر زمان که قرآن در میان مردم باشد، تبیین کننده ای نیز لازم است.

3)   مُبیّن های قرآن به علم خدادادی مجهز هستند تا وظیفه تبیین قرآن و دین الهی را انجام دهند،.

4)   تطبیق اینان با دوازده امام معصوم علیهم السلام با مستندات تاریخی و غیر تاریخی (تجربی، شهودی، . . ) انجام می شود که هدف این نوشتار نیست.

o       در زمان حاضر، شخصی باید باشد که حقیقت قرآنی به همراه ملائکه و روح و امر الهی در شب قدر بر وی نازل شوند. شیعیان این شخص را امام زمان (عج) می نامند و معتقدند که در غیبت ظاهری از چشم مردم قرار دارد.

به همین خاطر، در شب قدر باید برای ظهور امام زمان (عج) بسیار دعا کرد زیرا نامه اعمال بندگان در محضر ایشان در این شب تقدیر می شود.  

 

انتشار در جزیره علم توسط دکترسیدمهدی موحدابطحی در تاریخ 10/4/94

 


 بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏. إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ(1)وَ مَا أَدْرَئکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ(2)لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ(3)تَنزََّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِِّم مِّن کلُ‏ِّ أَمْرٍ(4) سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ(5).

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏. حم(1)وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ(2)إِنَّا أَنزَلْنَهُ فىِ لَیْلَةٍ مُّبَرَکَةٍ  إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ(3)فِیهَا یُفْرَقُ کلُ‏ُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ(4)أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا  إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ(5)رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ  إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ(6)

 گفتنی است بعثت پیامبر اسلام در شب 27 ماه رجب بود اما نزول تمامی حقیقت قرآن بر قلب و روح پیامبر در شب قدر همان سال انجام گرفت.

 روح مخلوقی عظیمتر از ملک است.

 الشعراء : وَ إِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبّ‏ِ الْعَالَمِینَ(192)نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ(193)عَلىَ‏ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ(194)بِلِسَانٍ عَرَبىِ‏ٍّ مُّبِینٍ(195)

 المزمل : 5   إِنَّا سَنُلْقی‏ عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً.

 الزمر : 30   إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ.

 الأحزاب : 40   ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً.

 الواقعه: إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کَرِیمٌ(77)فىِ کِتَابٍ مَّکْنُونٍ(78)لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(79)تَنزِیلٌ مِّن رَّبّ‏ِ الْعَالَمِینَ(80)

 النحل : بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (44). وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ(64)

 یس : 12   إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ

 الرعد : 43   وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی‏ وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ 


منشور دین در یک وصیت

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/4/6:: 12:0 صبح

نوشتار زیر بخشی از وصیت   مرحوم آیة الله العظمی سید محمدعلی موحد ابطحی رحمة الله علیه می باشد که نکاتی قابل تأمل را برای خوانندگان دارد:

. . . إلی علماء الإسلام و المذهب و طلاب العلم و سایر الناس و لأهلی و أقربایی و لولدی خاصة

أما وصیتی لعلماء الشیعه و المذهب و سایر علماء الإسلام

-          فأن لاینسون الله تعالی فی کلّ حالٍ و زمانٍ و مکانٍ

-          و أن یقوموا لإحیاء الدّین «و لا یخافون فی الله لومة لائمٍ»[1]  کما قال تعالی «قل إنّما أعظکم بواحدة أن تقوموا للّه مثنی و فُردی»[2]

-          و أنّ الدین و المذهب و أصوله و معالمه و آدابه المأثوره عن النبّی و فاطمة الزهراء و الأئمه الطاهرین علیهم السلام أمانة الله و رسوله و آله علی الناس

-          فاحفظوها و احفظوا علیها حتی تؤودّوها إلی صاحب الأمر أرواحنا لمقدمه الفداء

-          و لا یضّیعوها بالأرآء و الأهواء و إتباع أهل الدنیا و بالخضوع للأمراء و الظالمین و البدعِ و الإفتاء بما لم یرو فیه نصّ أو ظاهر حجّة من القرآن و الأخبار[3]

-          و لا تکونوا لآل محمدٍ علیهم السلام و لمذهبهم شیناً و عاراً کما قد ورد النهی عن العار و الشنیعة و الفضیحة لهم بالأعمال الفضیحة و ترک السنن و آداب الشریعة[4]

أسئل الله تعالی لکم التوفیق و المعرفه و السّداد و البهاء و الکمال و شرف الدنیا و الآخره و حسنَ المآب. . .

  . . . وصیت به علماء اسلام و مذهب و طلبه های علم [دین] و بقیه مردم و خانواده ام و خویشانم و به ویژه به فرزندانم

اما وصیتم به علماء شیعه و مذهب [حقه جعفری] و دیگر علماء اسلام این است که

- خدای تعالی را در هر حال و هر زمان و هر مکان فراموش نکنند و برای احیای دین به پاخیزند و در [راه] خدا از مذمت [هیچ] مذمت گری نترسند همانطور که خدای تعالی فرموده است: [ای پیامبر به همه بگو] من فقط یک موعظه به شما دارم، این که برای خدا به پاخیزید، تک تک یا دوتا دوتا.

- و این که دین [اسلام] و مذهب [شیعه] و اصول و آموزه های آن، و آداب رسیده (از پیامبر و حضرت فاطمه زهرا و ائمه طاهرین علیهم السلام) امانت خدا و رسول و آل او بر گردن مردم هستند،

- پس آن را محافظت کنید و بر آن باقی بمانید تا این که آن را به حضرت صاحب الامر (جانهای ما فدای قدومش باد) تحویل دهید.

- و [این امانت] را با نظرات شخصی، با هوا و هوس، با پیروی از اهل دنیا، با خضوع برای مسئولان و ستمگران، با بدعتها و با فتوا دادن (در آنچه که نصّ یا حجت آشکاری از قرآن و اخبار نرسیده) ضایع نکنید

- و مایه عیب و زشتی برای آل محمد علیهم السلام و مذهب آنها با کارهای زشت و ترک سنتها و آداب شریعت نباشید (همان طور که عیب و زشتی و بدنامی برای آنان نهی شده).

از خدای تعالی برای شما توفیق و معرفت و استواری و ارجمندی و کمال و برتری در دنیا و آخرت و پایانی نیکو خواستارم. . . .

 تلاش خواهم کرد تصویری از این وصیت نامه را برای استناد بیشتر در دسترس همگان قرار دهم.

 


[1] سوره مائده آیه 54:یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ.

[2] سوره سبأ آیه 34:قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ.

 [3] پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «العلماء أحبّاء اللّه،ما أمروا بالمعروف ونهوا عن المنکر و لم یمیلوا فی الدنیا و لم یختلفوا أبواب السلاطینفاذا رأیتهم مالوا الی الدنیا وأختلفوا أبواب السلاطین،فلاتحملوا عنهم العلم ولاتصلوا خلفهم ولاتعودوا أمراضهم ولاتشیعوا جنائزهم،فانهم آفة الدین وفساد الإسلام یفسدون الدین کما یفسد الخلّ العسل»: «عالمان، دوستان خدایند،مادام که: امر به معروف و نهی از منکر کنند و به دنیا دل نبندند و به دربار مسئولان نظام آمد و شد نکنند. پس هرگاه، آنان را دیدید که به دنیا روی آورده اند و به نزد مسئولان نظام و حاکمان رفت وآمد دارند، دیگر، از آنان دانش فرا نگیرید و پشت سر آنان نماز نگذارید، به عیادت آنان نروید و جنازه های آنان را تشییع نکنید. زیرا آنان، آفت دین و مایه تباهی اسلامند. آنان دین خدا را تباه می سازند مانند سرکه عسل را فاسد می کنند(الحیاة، حکیمی، ج2/296، دفتر نشر فرهنگ).

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: الفقهاء أُمناء الرُسُل ما لم یدخلوا فی الدنیا. قیل: یا رسول اللّه فما دخولهم فی الدنیا؟ قال: اتّباع السلطان. فاذا فعلوا ذلک فاحذروهم علی دینکم»: «فقیهان، امینان پیامبرانند، تا هنگامی که در دنیا داخل نگردند. پرسیدند:ای رسول خدا! منظور از داخل شدن آنان در دنیا چیست؟ فرمود: پیروی از مسئولان نظام و حاکمان، پس هنگامی که چنین کردند، از آنان نسبت به دین خویش برحذر باشید (الخراجیات، فاضل قطیفی /23، انتشارات اسلامی، قم).

[4] قال الصادق علیه السلام: «معاشر الشیعة کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا، قولوا للناس حسنا و احفظوا السنتکم و کفوها عن الفضول و قبیح القول»: ای گروه شیعیان! همواره زینت ما باشید و مایه ننگ ما نگردید، با مردم نیک سخن گویید، مراقب زبان خود باشید و آن را از گفتار بیهوده و زشت باز دارید (بحار، ج 11، ص 310) مطالب مرتبط


دینداری ملوکانه

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/4/6:: 12:0 صبح

 

«الناس علی دین ملوکهم»[1]

مردم دین/آیین حاکمان خود را دارند.

«الناس بأمرائهم أشبهه من آبائهم»[2]

مردم [از نظر دینداری] به حاکمان خود بیشتر شبیهند تا به پدرانشان.

-          اگر دیدید که رباخواری [نزول، سود بانکی، کارمزد وام، . . ] در مردم زیاد شده، چه حلال بدانند چه حرام، چه مسخره نمایند چه انکار،

از حاکمانشان یاد گرفته اند،

[شاید مدعیانی در حوزه های علمیه و مفتیانی خود شیفته فتوا به جواز کلاه شرعی نیز داده باشند]

-         اگر دیدید رشوه می گیرند برای تسهیل و راه اندازی کارها در ادارات و دادگاهها و دادسراها . و ،

بدانید مسئولان حکومتی آن را مرتکب شده اند!

ممکن است اسمش را بگذارند کارت هدیه، پاداش، حق مدیریتی، شیرینی، کرامت، همیاری، . .

-         اگر میزان بهره وری در ایران کم است،

نگاه کنید به مسئولان رده بالا که چقدر حقوق و امتیاز و . . برای کارهای انجام داده یا نداده می گیرند!

 

 

مطالب مرتبط:

 تلازم ملت و حاکمیت

دنیا زدگی فقیهان

 انتشار اولین ویرایش: 2 اردیبهشت 93

[1]بحارالانوار، ج 102، ص 7، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق؛ الاربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج 2، ص 21، مکتبة هاشمی، تبریز، 1381ق. تحف العقول، ص 207

[2]بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏75 ؛ ص46


فساد فراگیر

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 94/3/27:: 10:33 صبح

فساد فراگیر

هر دم از ایران خبری می رسد، خبر از اختلاس/پول شویی/رشوه و و و .!

6 میلیارد تومان آقای «ش. ج»! 3 هزار میلیارد تومان آقایان «ب. ز + ؟. ؟+ »! بدهی 35 میلیارد دلاری در زمان وزارت «ر. ق» در وزارت نفت! 

رباخواری دیگر قدیمی و رایج شده و کسی از آن حرفی نمی زند!

گویا هر گوشه ای از ایران چنین شده است!

نه زمین، نه هوا، نه فضا، نه شهر، نه روستا، نه بیابان، نه کوه و نه دشت، نه دره و نه جنگل، نه رود و نه دریا، . . . هیچ جایی از ایران از این فساد در امان نمانده!

ریشه یابی این فساد و آسیب شناسی جامعه و حکومت ایران نیاز به تحقیقات مفصلی دارد اما می توان به سادگی شواهدی از عوامل مؤثر بر فراگیرشدن فساد را جستجو کرد:

روایتی را از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از کتاب شریف تحف العقول عن آل الرسول نقل می کنم:

«قال رسول الله: صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی و اذا فسدا فسدت امتی قیل یا رسول الله و من هم؟ قال الفقهاء و الامراء»(تحف العقول، ص 50 ح 125)

-          دو گروه از امت من هستند که اگر درستکار شوند، امتم نیز درستکار می شوند و اگر فاسد شدند، امتم نیز فاسد می شوند.

-         کیستند آنها؟

-         فقهاء و امراء.

 تحلیل:

1.       فقهاء به اندیشمندان و عالمان دین اسلام گفته می شود که تلاش می کنند دین را بفهمند و به مردم بفهمانند.

2.       امراء بر حاکمان بالادست و فرودست گفته می شود اعم از رهبران و امیران، رئیس جمهورها، رؤسای قوا، فرماندهان نظامی، استانداران، فرمانداران، مدیران کلان، مدیران میانی، و بسیاری دیگر. در واقع، امراء کسانی هستند که دستورشان در جامعه مطاع و پذیرفته فرض شده و در موقع صدور حکم/امر/فرمان/بیانیه/اعلامیه/اطلاعیه/ و و و،  خود را موظف به پاسخ دادن پرسشهای آشکار و نهان مردم یا آوردن دلیلی محکم نمی دانند.

3.       در جامعه ای که دین در ارکان کلان سیاسی و مملکت داری مشارکت داشته یا دین از سیاست جدا نباشد، این همراهی و این ملازمت آشکارتر است.

4.       این روایت نظریه اسلام در جامعه شناسی را روشن می نماید:«دو گروه هستند که بیشترین تأثیر را بر همه افراد آن جامعه دارند» که با مضمون روایتی دیگر از معصومین علیهم السلام تقویت می شود: «الناس بأمرائهم أشبه من آبائهم»«مردم به امراء خودشان شبیه ترند تا به پدرانشان». یقیناً منظور شباهت ژنتیکی نیست بلکه شباهت در رفتار و کردار و پندار است که تحت تأثیر محیط و تربیت و پرورش خانوادگی و اجتماعی می باشند.

5.       در مورد ایران می توان چند فرضیه مطرح کرد:

a.       این نظریه که «دین ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست» می تواند در پیدایش این ملازمت فسادانگیز دخالت داشته باشد. البته ادعای صدور این جمله از مرحوم مدرس چندان مستند تاریخی ندارد.

b.       نظریه «ولایت فقیه» که توسط رهبران انقلاب اسلامی ایران تئوریزه شده بود، در سال 1357 عملیاتی شد و توسعه و تغییر در این نظریه در سالهای 1358 و 1368 شتاب یافت.

c.       «حکومتی شدن حوزه های علمیه» در ایران ممکن است بتواند این ملازمت فسادانگیز را توجیه و تفسیر کند. مفهوم «آخوند درباری» در دولت ستمشاهی پهلوی در جامعه ایران به کار گرفته شد که پس از انقلاب به مفهوم «آخوند دولتی» تغییر یافت.

d.       فرضیه هایی دیگری نیز ممکن است مطرح شوند: «انباشت قدرت»، «مصونیت»، «آقازادگی/یقه سفیدی/»، «رانت خواری/ویژه خواری»، . . 

 

تذکر: نویسنده در اثبات یا رد فرضیه های فوق ناتوان است.

انتشار در جزیره علم در تاریخ 27/3/94


<   <<   41   42   43   44   45   >>   >



بازدید امروز: 228 ، بازدید دیروز: 81 ، کل بازدیدها: 423461
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ