جزیره علم

مامایی یا قابله گری (Midwiffery or Obstetric) و پزشکی زنان (Gynecology) حرفه هایی مکمل و همپوشان اما جدایند زیرا فلسفه هایی متفاوت، مقاصد متمایز و بدنه های دانشی مختلف دارند.

فلسفه مامایی

مامایی فلسفه ای دارد که چگونگی رویکرد به زن مراقبت شده (در بارداری، زایمان، یائسگی و در همه فواصل زمانی بین آنها)، چگونه با دیگران بودن، چگونگی ارتباط با خانواده ها، و چگونگی سرپرستی از فرزندان را نشان می دهد. این همان چیزی است که ماما را ماما می کند، اگر چه در زایمانها هم حاضر نشوند. با این دید؛ مامای واقعی فردی است که در هرجا برای زن اختصاص یابد تا وکیل و هوادار زنان باشد و از وی انتظار می رود سالم و طبیعی بودن «خود-تعیین شده» را ارتقاء دهد. این رویکرد تأثیراتی بر حرفه مامایی خواهد داشت که «نیاز به تداوم مراقبت» و «فعالیت زن-محور» از نتایج آن هستند.

مامایی

مامایی با تولید مثل یک ملت سرو کار دارد زیرا به تمام عوامل اجتماعی، فیزیولوژیک، پاتولوژیک، روانی و.... مربوط می شود که بر کمّیت و کیفیت تولید مثل نسل جدید یک اجتماع تأثیر عمیقی می گذارند.

فرق ماما و متخصص زنان:

متخصص زنان؛ «پزشکی ماهر در آسیب شناسی بوده و مسئول زنانِ باردارِ عارضه دار است که بیماری شناخته شده یا عوارضی جدی داشته اند».

ماما؛ «در بارداری طبیعی و دیگر نیازهای زنان باردار ماهر است که مربوط به آسیب شناسی نمی شود».

ویژگیهای مامایی

1.      حرفه مامایی بر طبیعی بودن بارداری و بالقوه سالم بودن آن تمرکز دارد زیرا تولد نزد بسیاری از مردم معنای بسیار عمیقی داشته و باید به عنوان پدیده ای طبیعی با آن رفتار کرد.

2.      ماما در حفظ، حمایت و تقویت فیزیولوژی طبیعی بارداری، زایمان و شیردهی مهارت دارد.

3.      مامایی تنها یک فعالیت نیست، بیش از یک حرفه و یک شغل بوده، بلکه باوری در زنان، بیانی از وجود و ظرفیت زنانه و مشارکتی است که حمایت از سالم و طبیعی بودن را تشدید می کند.

خلاصه

«وکالت» یا «با زن بودن» مهمترین عنصر فعالیت مامایی است که موجب تقویت مراقبت مامایی زنان و تقویت حرفه ای ماماها خواهد شد و آن را بیش از یک حرفه می کند.

به عنوان یک زن باردار، کدام را انتخاب می کنید: ماما؟ متخصص زنان؟

انتشار در جزیره علم در 26/10/93 توسط دکتر سیدمهدی موحدابطحی

به یقین محل برگزاری مذاکرات به اصطلاح هسته ای (!) ایران و 5+1 جزو خطوط قرمز ایران نمی باشد، چه  دیکته های سپاهیان سواره، یا خطوط رانت خواران مجلس نشین، یا قرمزهای پرده نشینان بیت.

پیشنهاد می کنم طرفین ابتدا بر سر آخرین محل مذاکرات به توافق برسند و یکی از شهرهای تهران یا واشنگتن را انتخاب کنند. تجربه مک فارلین می تواند به صورتی بسیار آبرومندانه تر تکرار شود. البته می توان سفارت سویس در تهران را نیز برای مذاکرات کارشناسان انتخاب کرد زیرا هم اکنون سویس حافظ منافع آمریکا در ایران است که هزینه مالی کمتری را بر دوش دولت می گذارد ولی معلوم نیست هزینه داخلی آن کم باشد (منظور هزینه گل آلود شدن آب توسط شناگران تندروی، چه از جانب صاحب منصبان مجلس نشین و چه از دادگاههای خیابانی)!

شما کدام گزینه را انتخاب می کنید؟

یا 

انتشار در جزیره علم در 26/10/93 توسط دکتر سید مهدی موحد ابطحی

گویا اولین بار در تاریخ اسلام و در جنگ صفین، از اقدامات پوپولیستی برای حفظ رهبر باطل استفاده شد: وقتی لشگر باطل شکست خود را نزدیک می دید، با شعار «حَکَم قرار دادن قرآن» توانست ذهنهای بیسواد و دلهای بی ایمان در جبهه حق را به خود بفریبد و مانع از شکست شود!

تاریخ تکرار می شود:

حاکمان از هر حیله و نیرنگی برای تحکیم قدرت و تداوم ثروت بهره می برند!

معلوم نیست ایران کنونی نیز جزو آینده تاریخ اسلام نباشد!

نمایندگان مجلس ممکن است هنگام تلاش برای فریفتن عوام و گرفتن رأی، نماینده مردم محسوب شوند!

نمایندگان مجلس وکالتی از جانب مردم برای ساکت ماندن در برابر پایمال شدن حقوق ملت ندارند!

قانونگذاری که به تنظیم مقررات برای اصلاح امور ملت و مردم نپردازد بلکه فضای رانت و فساد و تبعیض را گسترده کرده باشد، . . . . است!

هر چه بگندد نمکش می زنند

وای از آن روز که بگندد نمک!

قانونگذاری که قانون اساسی (که از آن مشروعیت گرفته) را زیر پا گذارد و به خاطر امیال گذرا (مصلحت) بپیچاند، از دیدبانان روی برتابد، آسمان و ریسمان بافد، و همه را از دم تیغ منیت بگذراند! 

نیش عقرب نه از رهِ کین است، طبیعتش این است!

این روزها در مجلس چه خبر است!؟

این تافته های جدا بافته کیستند:

نمایندگان مردم؟!

نمایندگان قدرت و فرصت؟!

بازیگران رنگ و نیرنگ؟!

انتشار در جزیره علم 23/10/93

Reconstracting Shiite Judicial Methodology

Mahdi Movahed-Abtahi

BASIR Institute for Medical & Islamic Research 

Can we predict the response of Shi’ite jurisprudence to medical, ethical and technological challenges of the 21^st Century?

To answer this question, we need a methodological approach to Shiite judicial decision making. As a physician and as an interdisciplinary researcher, I focuse on assisted reproduction in these six issues: cloning, egg/gamete donation, surrogacy, sex rearrangement and gender assignment

For many reasons, we can not use the current judicial approach:

Insufficient material available for judicial decision making on assisted reproduction

Restriction of jurists to traditional methodology

Exclusively difference of jurists on assisted reproduction: Avoiding from those Fatwa are 1) not issued by eligible jurists having enough knowledge and sincerity of heart, 2) not in line with relevant legal proofs, deduced from Qur"anic verses and the prophet’s and Imam’s traditions, 3) representing the views of the Muslims or their thinking as the views of Islam

Then our aims are;

To study relationship between debating fatwa and the primary sources of Islamic Law,

To provide a methodological approach to Islamic law, Shiite jurisprudences (figh), and usul al-figh (principles of jurisprudence),

To crystallize Islamic perspective of advanced biomedical challenges in human creation, parenthood, motherhood, marriage and kinship,

To examin the consequences of juridical debates for those concepts that are described in the explicit text of the Quran

To formulate those Islamic rulings and laws confounding cloning, egg/gamete donation, surrogacy, sex rearrangement and gender assignment

To suggest some of options for applying assisted reproduction in agreement to Islamic ruling or laws

In our approach, we;

Study the explicit text of the Quran

Formulate some principles of Islamic Law

Reform concepts of assisted reproduction

Re-construct judicial decision making methodology 

The above text is a summery of my paper entiteled as "" A Methodological Approach to Shiite Judicial Decision Making on Assisted Reproduction"" that Prof. Robert Gleave presented it in the following conference: ‘’Medical, Ethical and Technological Challenges of the 21^st Century: the response of Shi’ite jurisprudence’’. Institute for Middle Eastern and Islamic Studies organized it which hosted by the School of Government and International Affairs at 17-18 June

بهار عربی یا بیداری اسلامی (هرچی می خواهید اسمش را بگذارید، هر کس دلش را به چیزی خوش کرده است)، گرچه منافع کشورهای بزرگ را تأمین کرد اما برخی کشورها با خرج کردن دلارهای نفتی تلاش کردند موج سوای کرده و مطالبات مردم را مدیریت نمایند تا از ماطلبات دموکراتیک (حقوق شهروندی،  . . ) دست بردارند. اما گویا این سکوت شکننده در ملتهای منطقه آن بازیگران را راضی نکرده و به راهبردی دیگر در تلاشند تغییرات دلخواه را ایجاده کرده و خود موج سواری نمایند.

- اجرای سیاست زمین سوخته با راه اندازی دولت عربی - اسرائیلی شیعه کش (داعش) در منطقه خاورمیانه تا ضمن مشغول کردن مسلمانان به یکدیگر، بازار تجارت اسلحه را گرم نگهدارند.

- کاهش شدید قیمت نفت اتفاق افتاد تا شیخ نشینهای منطقه و برخی دیگر کشورها (شاید ایران و . . ) نتوانند مطالبات مردمشان را با دلارهای نفتی تحریف کنند و به فکر بیافتند دوباره مطالبات اجتماعی و دموکراتیک و عمومی خود را به طور واقعی بروز دهند. اتفاقی که اگر بیافتد، شیخ نشینها نمی توانند آن را مدیریت کنند.

به همین خاطر، استعمارگر پیر (!) حضور خود را در خلیج عربی اما  همیشه فارس تقویت کرده و همتای کابوی آن (!) سی هزار نیروی نظامی خود را در مرز کویت و عربستان (نزدیک خوزستان!) مستقر کرده است. طولانی کردن روند مذاکرات هسته ای ایران نیز فواید زیادی برای بازیگران اصلی دارد که ضمن تهدید امنیت داخلی، هزینه های بازیگری ایران در منطقه را افزایش می دهد.

هزینه کردن برای منویات مهمان به خرج میزبان هنری است عجیب و مهارتی است شگفت!

انتشار در جزیره علم در 21/10/93 توسط دکترسید مهدی موحد ابطحی