سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درجات زنان و همسران

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/9/9:: 7:54 عصر

هفتم صفر روز شهادت سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام تسلیت باد.

زنان انبیاء و رسول الله صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام درجات متفاوتی داشته اند:

1.        زنانی که هم همسر، هم مادر و هم أم المؤمنین بودند.

2.       زنانی که هم همسر و هم مادر بودند اما أم المؤمنین نبودند.

3.       زنانی که همسر بودند اما مادر نبودند.

4.       زنانی که زن شوهرشان بودند اما همسر ایشان نبودند.

ام الفضل را همسر امام مجتبی علیه السلام دانسته اند که نقشه شهادت ایشان را اجرا کرد. وی اگرچه به عقد ایشان درآمده بود اما به چند دلیل همسر (به معنای واقعی کلمه) ایشان نبود:

1.       وی خائن بود زیرا طراحی قتل ایشان و اجرای آن را به عهده داشت، هم نسبت به به شوهرش هم نسبت به اهل البیت پیامبر، هم نسبت به نساء النبی (و نساء الإمام)، هم نسبت به اسلام.

2.       وی از اهل بیت حجت خدا نبود، زیرا نه فرزندی برای امام آورد. پس نه لیاقت همسری (زوجیّت) برای حجت خدا و نه لیاقت مادری (امیّت) برای فرزندان حجت خدا نداشت.

خدا در قرآن زنانی را نام می برد که شوهرشان از انبیاء بودند اما آنها را همسر آنان ندانسته است:

-         چنین زنانی لیاقت مادر شدن برای نبی یا رسول الهی را نداشته اند.

-         چنین زنانی لیاقت همسری (به معنای واقعی کلمه) برای نبی یا رسول الهی نداشته اند.

-         زنانی که جزو اهل بیت یک پیامبر/حجت خدا قرار گیرند، همسر واقعی وی محسوب می شوند.

-         زنانی نازا که شوهرشان نبی بوده، پس از مادر شدن لیاقت همسری و مادری نیز یافته اند.

3.       وی صرفاً زن (إمرأه) آن حضرت بود.

همانطور که خدا در قرآن چندین زن به ظاهر مؤمن و همسر حجت خدا را نام برده است ولی آنها را با لفظ «إمرأه» نام برده است نه با لفظ «زوجه»:

-         زن دوم حضرت نوح

-         زن دوم حضرت لوط

-         دو زن از زنان پیامبر اسلام (نساء النبی)

به همین استدلال می توان زن حضرت جواد الأئمه علیه السلام را نیز نام برد که قاتل ایشان شد.

نتیجه گیری: زنانی که لیاقت همسری حجت خدا نداشته اند، صرفاً ارزش حیوانی داشته اند و سهمی از ارزش انسانی و معنوی و ملکوتی نبرده اند.

انتشار در تاریخ 9/9/93 توسط دکترسیدمهدی موحدابطحی

 



هود 71  تا 73: وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ. قالَتْ یا وَیْلَتى‏ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلی‏ شَیْخاً إِنَّ هذا لَشَیْ‏ءٌ عَجیبٌ.  قالُوا أَ تَعْجَبینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ. الذاریات : 29   فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فی‏ صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَها وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقیمٌ.

التحریم : 10   ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ.

الأعراف : 83   فَأَنْجَیْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کانَتْ مِنَ الْغابِرینَ . الحجر : 60   إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرینَ . النمل : 57   فَأَنْجَیْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرینَ.العنکبوت : 32   قالَ إِنَّ فیها لُوطاً قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فیها لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کانَتْ مِنَ الْغابِرینَ.

التحریم 3-5:  وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلى‏ بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدیثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هذا قالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلیمُ الْخَبیرُ. إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْریلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهیرٌ. عَسى‏ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکُنَّ أَنْ یُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَیْراً مِنْکُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَیِّباتٍ وَ أَبْکاراً.


مولا حسین

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/20:: 11:58 عصر

 

آهسته ران جانم حسین این لحظه را افسانه شو

وآنگـه به جانِ خواهرت جانـانه شو جانـانه شو

مادر وصایت کرده است خواهر فسونت می کند

گو با حسینم راز من افسانه شو افسانه شو

شمعـی گلـی پروانه ای گلهـای وی افسـانه ای

زینب حسینم شمـع تو پروانـه شو پروانه شو

عُشّاق وی مستانـه اند مستان وی دیوانـه اند

زینب برو عاشـق بشـو دیوانه شو دیوانه شو

آئین وی دلدادگی، ایثار دل مردانگی

زینب حسینم دیـن تو مردانه شو مردانه شو

باید به وی واصل شوی هر سو به وی مایل شوی

زینب تو بی حائل بشو مستانه شو مستانه شو

با بوسه ای ساقی بشو میخانه ای بانی بشو

وآنگه شراب عشـق را پیمانه شو پیمانه شو

من یک غلام از صد هزار آقایِ من مولا حسین

ای حبّ و احسانش مرا قلاده شو قلاده شو

من بنده ای جان بر کفم آقایِ من مولا حسین

ای حبّ و احسانش مرا قلاده شو قلاده شو

(مستفعلن × 4 بحر رجز مثمن سالم)

 انتشار در جزیره علم در تاریخ 21/8/93 توسط: غلام (دکتر سید مهدی موحد ابطحی)

ان شاء الله خدا سراینده و پدر وی و امواتش را رحمت کند،  زیارت اربعین را نصیب وی بگرداند و حوائج دنیوی و دینی و اخروی وی را برآروده سازد. 

مهمان ویژه مسقط

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/18:: 1:35 صبح

مسقط پایتخت کشور عمان است، کشوری که سلطان قابوس به نام خود کرده است. سلطان قابوس و عمان در ادبیات دیپلماسی خارجی و حتی داخلی ایران به تازگی نام آشنا شده اند: رابط و دلال و کانال و . . بین ایران و آمریکا.

از امروز یک شنبه 18 آبان 93 مذاکرات سه جانبه ظریف و اشتون و کری در مسقط برگزار می شود. بررسی مکانهای برگزاری نشستهای طرفین یا برخی از طرفین مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 نکته های ارزشمندی را به بار می آورد. آنها از شهرهای مهم در جهان دیپلماسی و مذاکره و تعامل شروع شدند (ژنو) و حال پس از گردشهای زیاد به مسقط رسیده اند. یعنی مواضع طرفین به هم نزدیک شده و قرار است اتفاقی بیافتد.

نکته دیگر واسطه گری عمان در روابط ایران و آمریکاست که از سالها پیش شکل گرفته و هم اکنون نیز از طرح رسمی آن بیم ندارند زیرا به حد کافی افکار و فضای دو جامعه برای پذیرش این رابطه آماده شده اند. بنابراین، نشست مسقط مهمان ویژه ای نیز دارد: تبادل نامه رسمی و کتبی بین سران ایران و آمریکا. گزافه نمی گویم. می توانید صبر کنید و از خدا طول عمر بخواهید تا در ماههای آینده رسماً تأیید شود.

حال به این نتیجه می رسیم که:

1. مذاکرات هسته ای قرار است به نتیجه برسد، هر دو طرف هم می خواهند.

2. مذاکرات هسته ای با اعلام موضع رسمی دو کشور نسبت به برخی ادعاهای طرف مقابل گره خوره است. مانند:

- اعلام اشتباه بودن حمله به طبس

- احترام به حقوق دیپلماتها در کشورهای دیگر (بیانی لطیف تر از اشتباه بودن تسخیر سفارتخانه یک کشور)

- تغییر موضع نظام نسبت به محکومان سیاسی داخل کشور

3. مدیریت فضای اجتماعی هر دو جامعه نیاز به فراست خاصی است، که هر دو طرف مشغول اجرای آن هستند.

4. تغییر موضع نظام نسبت به متهمان آشوبهای انتخابات مدتی است که آغاز شده و از طریق کانالهای متعددی پیگیری می شود به طوری که هزینه حیثیتی و سیاسی آن به حداقل برسد. یکی از معروفترین این کانالها، نامه نگاری ها و سخنرانی ها و اظهار نظرهای یکی از نمایندگان شهر تهران در مجلس شورا می باشد.

5. مذاکرات هسته ای با به دوش کشیدن بخشی از بار مبارزه با تروریسم در منطقه (توسط ایران) گره خورده است.

6. تحریمهای ایران اگرچه ظالمانه اند و ادعا می شود که بی تأثیر بوده اند، اما سالهای سال این کشور را به عقب برده اند. البته این عقب افتادگی تأثیر مستقیم تحریمها نیست بلکه نتیجه فساد ساختاری در همه زمینه هاست که ایران را زمین گیر کرده و به راحتی بهبود نمی یابد آن چنان که ارزشهایی که قیام ایرانیان برای آنها در سال 57 به نتیجه رسید، امروز زیرپای بسیاری به ویژه همین مفسدان و فاسدان و فساد خواهان لگدمال شده است. این خطری است که رهبری به فراست دریافته و به فراست در پی برون رفت از دستآویز شدن آن (توسط معاندان داخلی یا خارجی) است. به همین خاطر، باید که ایشان نامه بنوسید و نامه دریافت کند تا این مملکتی که نام اهل بیت علیهم السلام را در سراسر جهان بلندآوازه کرده، کمر راست کند و نفس راحتی بکشد.

به امید به نتیجه رسیدن انتظار منتظران و ظهور موعود همه ادیان. آمین.

انتشار در جزیره علم در تاریخ 18/8/93 توسط: دکتر سید مهدی موحد ابطحی

 

 

 


واحسین حسینم

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/18:: 12:31 صبح

همیشه می گویم حسین حسین:

«سوی خیـمه برگـرد خواهر حزیـنم»

آخریـن سفـارش بـوده از حسیـنم

درب خیمه بسـتم گریـه ها نمـودم

ناگـهـان شنـیـدم نـالـة حسیـنم

سوی او دویدم جـان به لب رسیدم

زیـر چکمـه دیـدم سیـنة حسیـنم

دشمنش چو کوهی روی پیکرش بود

در نیـامد از او یک نـفـس حسیـنم

دست و پا چو می زد تا نفس بگیـرد

دشـمنـش فشـرده سینـة حسیـنم

هر نفس که میزد خون فواره می شد

دست و رویِ خونیـن دشمن حسینم

برقِ تیـغِ دشمن شـد فُرو به قلـبم

دست او بدیدم از محاسـن حسینم


واحسین حسینم واحسین حسینم

ناگهان بدیدم چـانه اش عقـب شد

یا نفس گرفت او یا سرش جـدا شد

لرزه بر زمین شد تا که نیزه رو شد

روی من سیه شد روی نیزه او شد

خاک عالمین را بر سر بشر شد

خاک و خون حنجر عالمی دگر شد

واحسین حسینم واحسین حسینم

تار و تیـره گشته دیـده های تشنـه

هر طـرف نظـاره قبـلـه را نـدیـده

دیده های او بود رو به سـوی خیـمه

با اشـاره تکـبیـر آه و نـالـه کـرده

با گلـو بریده حمد و سـوره خوانـده

از فراز زین شد آن رکـوع و سجـده

او قنوت خود را زیر چکمـه خوانـده

آن سـلام او را خنـجـری شـنیـده

تـا قـیـام آخـر نیـزه هـا خـریـده


واحسین حسینم واحسین حسینم

بحر متدارک متقارب مثمن (فاعل فعولن فاعل فعولن)

انتشار در جزیره علم در تاریخ 18/8/93 توسط: غلام (دکتر سید مهدی موحد ابطحی)

ان شاء الله خدا سراینده و پدر وی و امواتش را رحمت کند،  زیارت اربعین را نصیب وی بگرداند و حوائج دنیوی و دینی و اخروی وی را برآروده سازد. 

اسارت نامه

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/8/15:: 3:0 صبح

ان شاء الله همه زینبی شویم:

ألا ای سـاربـان از مـا بـبـر مـا را بـیـابـانهـا

نبینـد کس اسیـری را به حـال این سلیـمانهـا 

کویرستان و دشتـستان بِـبَر کودک، بِـبَر نسوان

مبـاد بر ما نگاهـی از چنان حیـوان و شیطـانها 

مزن شلاق مزن سیلـی ببیـن بشنـو فغان از ما

بزرگ و خُـرد زن و بچـه همه افتان و خیـزانها

مزن نیزه به ­پای و­ پشت مدارا کن نه با یک­ مُشت

ملائـک همره و­ حیران کُند با ما نوازشها فراوانها

نبـر ما را به بـازاری کـه آزارد از آن خــواری

زند آتش به جان ما از آن چشمان و انگشـتانها

ز مهر و مه قمر برتر پس و پیشش مبر دیگر

چو سنگـی می رسد بر ­سر شود پاره گریبـانها

مگو دشنام مکن زخمی زبانت شد چو ­شمشیری

گل و بلبل به یک دردنـد امان از درد و درمانها

منم بودم از­ آن نسوان که پیغمبر نوازش کرد

نه بازنجیر نه با ریسمان به دست و پا گریبانها

غـلام مـا کجـا بـوده بـریـزد اشـکُ از دیـده

بشـوید غربت از چهـره ز خـاک این بیـابانـها

حسینم وا حسینم وا حسینا

مفاعیلن ×4 (بحر هزج مثمن سالم)


انتشار در جزیره علم در تاریخ 15/8/93 توسط: غلام (دکتر سید مهدی موحد ابطحی)

خدا سراینده و امواتش را رحمت کند. 
این شعر قبلاً با نام سلیمانها منتشر شده بود.

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >



بازدید امروز: 82 ، بازدید دیروز: 60 ، کل بازدیدها: 423874
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ