«سلامت» با عینک «پزشکی»!
Health Through Medical Glasses
Mahdi Movahed-Abtahi
سلامت بنابر تعریف «احساس رفاه جسمی-روحی-روانی-اجتماعی-معنوی و نه فقط نداشتن بیماری» است کلیتی که باید در چند بُعد یا چند سطح تحلیل شود و رویکرد یک جانبه و نادیده گرفتن دیگر ابعاد منجر به انحراف معرفتی و شناختی می شود که اصلاح آن را ناممکن می نماید. تقلیل هویت کلی انسان به یک یا چند بُعد و تأکید بر جسمانیت انسان و سلامت وی (نگاه زیست پزشکی) منجر به سیطره نگاهی خاص بر واقعیت سلامتی می شود که شناخت و معرفتی غیرواقعی را ترویج می کند. این سیطره از محدوده پزشکی فراتر رفته و ساحتهای دیگر سلامت را نیز مبتلا می سازد.
فرآیندی که طبابتها و تعاریف پزشکی را درباره آن رفتارها، پدیده های روانشناختی و تجارب حسی به کار می گیرد (که قبلاً هدف درمان طبی نبوده اند) «پزشکی شدن جامعه و سلامت» نامیده می شود که منجر به تحمیل قواعد و حقوق و مقررات پزشکی و سیطره پزشکان در تصمیم گرفتن درباره آنها می شود. این فرآیند در گذشته «امپریالیسم پزشکی»، «کنترل پزشکی انحرافات اجتماعی»، و «کنترل پزشکی تغییرات اجتماعی» نامیده می شد.
سیطره پزشکی بر مسائل غیرپزشکی یک شبه اتفاق نمی افتد:
1) «مفاهیم و مسائل حوزه سلامت» «تعریف و تحلیل پزشکی» پیدا می کنند و با ادبیات و لغات و متون پزشکی فهمیده می شوند (تحول مفهومی).
2) «نهادهای پزشکی» طبق مقررات و ضوابط و ارزشهای خود برای این فهم های جدید «تصمیم می گیرند».
3) «ترس به خطر افتادن سلامتی» و «تقاضای رویکرد پزشکی» در مردم «القا می شود».
4) «پزشکان» برای تأمین و پاسخ به این تقاضاها «راهکارهای خود را تجویز می کنند».
گرچه علائم پزشکی شدن در جوامع مختلف می تواند متفاوت باشد اما نشانه های زیر مهمترند: رشد و سیطره «نهادهای پزشکی»، پذیرش «عموم جامعه»، پزشکی شدن «وقایع زندگی» و «انحرافهای اجتماعی»، مشروعیت بخشی به «معرفتها و شناختهای القائی».
مثالهای زیر مصادیق آن می باشند:
1) اعتیاد معضلی پیچیده و درهم تنیده است که حول وابستگی جسمی به مواد مخدر شکل می گیرد اما پزشکان آن را بیماری قابل درمان با دارو معرفی می کنند.
2) قاعدگی که در جمعیتهای مختلف با مشکلات جسمی و روانی مختلفی همراه است بعنوان یک ناخوشی پزشکی مطرح و با دارو درمان می شود.
3) زایمان فرآیندی طبیعی از تولد نسل جدید آدمی بوده اما بعنوان فرآیندی مشکل آفرین، نیازمند تخصص خاص و مکان خاص، و نیازمند به مجوز خاص از نهادهای خاص تبلیغ می شود.
4) یائسگی فرآیندی سالمندی است اما بعنوان مشکلی طبی معرفی شده که با داروهایی می تواند پیامدهایش برطرف شود.
5) بارداری و زایمان و سپس پدر و مادر شدن امری طبیعی است اما اکنون بارداری، نوع زایمان و این که چه کسی پدر یا مادر باشد با اجازه مراکز ناباروری (تحت سیطره پزشکان) است.
6) زنا و انحراف رفتاری در هر فرهنگی ضدارزش است، در منابع پزشکی بعنوان روابط نامشروع، روابط جنسی کنترل نشده، و رفتارهای پرخطر بیان می شود تا ارزش منفی آنها را کم نماید.
7) ادعا می شود آزمایش ژنتیک و الگوی کروموزومی تعیین می کند چه زوجینی حق بارداری و داشتن فرزند دارند، چه کسانی نمی توانند گواهی رانندگی بگیرند، چه کسانی رفتارهای پرخطر یا ضداجتماعی یا خشن خواهند داشت و چه کسانی اختلال روانپزشکی (اسکیزوفرنیا، جنون، دو قطبی، بیش فعالی. . ) پیدا می کنند.
8) جراحان با جراحی بینی و صورت بر زیبایی زنان و دختران می افزایند.
پزشکی شدن سلامت و جامعه» پیامدهای نامطلوبی دارد که اصلاح آنها از حیطه «پزشکان» خارج است: منفعل شدن انسان، افزایش تقاضای القایی، عدم توسعه هویت، کنارگذاشتن ارزشهای فرهنگی و دینی، افزایش هزینه های سلامت، سرگردانی مردم، گروههای در معرض خطر و بیماران بین تخصصهای پزشکی، عرضه/تقاضای سلامتی بعنوان «کالای اقتصادی» و پزشک بعنوان «فروشنده» و بیمار بعنوان «خریدار»، افزایش خطرپذیری جامعه، و . .
Childbirth or Delivery or Partum
Un-Controlled Sexual Behaviors
Attention-Deficit Hyperactivity Disorder