سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داعش، ایران و دیپلماسی برتر

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/4/1:: 1:4 عصر

ایران ممکن است سیاست منفعلانه ای در برابر تروریستهای سنی مذهب (گروههای تکفیری/سلفی/ناصبی/....) اتخاذ کند یا سیاست مدبرانه ای را طراحی و به پیش ببرند تا تیشه به ریشه این جریانها بزنند. تدبیر سیاست برتر در قبال این جریان مستلزم رعایت موارد زیر است:

1.      خاستگاه/پایگاه فکری آنها به افراطی گری خلیفه دوم (عمر بن الخطاب) بر می گردد که جریان مخالف با اسلام اصیل را در زمان حیات پیامبر پایه گذاری کرد. این (مخالفت با اسلام) اندیشه ابوسفیان بود که خودش نتوانست آن را پیاده کند اگرچه خوفاً و طمعا مسلمان شد. البته ممکن است مشابه برخی قضایای تاریخی (خونخواهی به اسم عثمان) نیز تکرار شود.  

a.       تحلیل وقایع صدر اسلام، آزاد گذاشتن افشای جنایات صدر اسلام، و موارد مشابه می تواند تفکر پایه ای این جریان را برای قضاوت جهانیان آشکار نماید. 

2.      این جریان تلاش می کند جنگ میان سنی و شیعه به راه اندازد و در جغرافیای کنونی جهان به قدرت برسد.

a.      اگر بتوان این جنگ را به عنوان جنگ بین آنها و کل مسلمانان بلکه همه مؤمنان ادیان الهی بلکه همه انسانهای پاک دنیا معرفی کرد (و نه ففقط علیه شیعیان/دوستاران اهل بیت)، راهبرد فکری آنها شکست خورده خواهد بود.

                                                              i.      شاید اعلام موضع رسمی دبیرکل سازمان ملل علیه داعش را بتوان نقطه آغاز این جبهه متحد دانست: بان کی مون افزایش خشونت در عراق به دست گروه‌های تروریستی از جمله داعش را به شدت محکوم کرد، این گروهها را یک چالش امنیتی جدی برای منطقه دانست، از جامعه بین‌الملل خواست با این کشور متحد شوند، و خواستار احترام کامل به قوانین بشردوستانه بین‌المللی و حقوق بشر شد.

                                                            ii.      لازم است وزارت خارجه و دیگر مسئولان نظام  با رایزنی با مقامات داخل و خارج کشور و حتی مقامات بین المللی (مانند پاپ، دبیرکل سازمان ملل متحد، و و ) جبهه متحدی از سنی های غیرافراطی، مسیحیان، ارامنه، کلیمی ها، صائبیان، و دیگر مؤمنان ادیان دیگر بوجود آورند.

                                                          iii.      باید از علمای سنی و الازهر و دیگر مراکز افتاء در میان اهل تسنن خواست اعلام بیزاری و برائت از این جریان بنمایند، حتی شرکت و همکاری با آنها را حرام اعلام نمایند.

                                                          iv.      باید جمعیت مسیحیان ایران، اسقف اعظم ارامنه در ایران و در کشورهای دیگر (به ویژه کشورهای منطقه) را تحریک/تشویق کرد تا اعلام بیزاری و برائت از این جریان بنمایند.

                                                            v.      باید مقامات ایران با مسئولان واتیکان و پاپ دیدار نمایند تا وی در مقابل این جریان موضع رسمی مبنی بر برائت و بیزاری اعلام نماید.

3.     برخی کشورها حامی این جریان هستند که باید نظام حاکمیتی آنها متزلل یا تضعیف شود تا پشتیبانی آنها از این تروریستهای سنی مذهب کاهش یابد.

a.      می توان ارامنه ترکیه را تشویق و تحریک کرد تا به دولت ترکیه اعتراض نمایند.

b.     می توان به جناحهای مخالف دولت ترکیه چراغ سبز نشان داد تا فعالتر شوند.

c.      می توان برخی اسناد مشارکت عربستان در ترور یا انفجارات منطقه را افشا کرد.

d.     می توان برخی اسناد مشارکت قطر در ترور یا انفجارات منطقه را افشا کرد.       

4.     در دنیای امروز که اطلاعات و فنآوری تعیین کننده موفقیت است، لازم است جنگ اعلام نشده اطلاعاتی علیه این جریان و حامیان آنها شروع شود.

a.      این جریان با استفاده از شبکه های اجتماعی و اینترنت بخش عظیمی از اهداف خود را پیش برده است.هکرها می توانند با نفوذ در سایتها و شبکه های مربوطه، تغذیه اطلاعاتی آنها را کند یا قطع نمایند.

 

5.     اتحاد جبهه مخالف این جریان باید هرچه سریعتر انجام شود.

a.      تمام شیعیان، علویان، زیدی ها، دوستداران اهل بیت، و غیر مسلمانانی که امام علی و امام حسین را احترام می کنند، در تمام جهان جزو این جبهه خواهند بود. مسلمانان شیعه  تا 15 درصد (200 میلیون نفر) از کل جمعیت مسلمانان (یک و نیم میلیارد نفر) را تشکیل می دهند.شیعیان در چهار کشور ایران (60 از 80 میلیون)، عراق (20 از 34 میلیون)، آذربایجان و بحرین در اکثریت هستند.شیعیان در پاکستان( 35 از 190 میلیون)، عربستان سعودی، سوریه (1.5 میلیون علوی و نیم ملیون شیعه از 22 میلیون)، یمن، لبنان، ترکیه، افغانستان و تاجیکستان در اقلیت هستند.

b.     جریان اطلاعات بین بخشهای مختلف این جبهه اهل بیت تقویت و تسهیل گردد.

c.      صدور/اخذ ویزا بین شیعیان کشورهای مختلف تسهیل شود.      

6.     این جریان ناگزیر به اصل خویش باز می گردد:

a.      بالاخره کشورهای سنی حامی این جریان از خود این تروریستها آسیب می بینند.

b.     باید آماده هجوم آنها به عربستان و شمال آفریقا و اردن باشیم.

7.     باید دعا برای ظهور امام زمان بیشتر و علنی تر و جهانی تر شود

a.      رهبر فرزانه انقلاب را هیچ کسر شأن نمی شود که از مردم ایران علنی بخواهد همگی و دسته جمعی برای فرج دعا کنند. البته اگر مشاوران ایشان به درستی به ایشان مشورت برسانند ولی پیش بینی می شود مشاوران ایشان چنین القاء نمایند که چنین دعوت گسترده ای با روح ولایت فقیه سازگار نباشد.

b.     بالاخره باید راستگو و دروغگو مشخص شوند: چه کسی به راستی امام زمان را می خواهد و خواند؟ چه کسی واقعاً آمدن ایشان را خواستار است؟ چه کسی از آمدن ایشان نگران و دلواپس است؟ چه کسی واقعاً در اعتقاد به امام زمان و انتطار فرج دلاور است؟

c.      باید معلوم شود که دین حکومتی با حکومت دینی متفاوت است، همانطور که روایات زیادی آن را تأکید می کنند.

 

تاریخ انتشار: 1/3/93 توسط دکتر سیدمهدی موحد ابطحی

 


وصیت نامه قرآنی

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/3/22:: 7:0 صبح

 نوشتار زیر بخشی از وصیت نامه یکی از علمای معاصر است که مشابه آن را ندیده و نشنیده ام؛ نه در وصیت های منتشر شده علماء و مراجع معظم تقلید (مانند آیات عظام انصاری، حائری یزدی، بروجردی، خوئی، مرعشی نجفی، گلپایگانی، اراکی، . .)، نه در وصیت نامه مفسران قرآن (مانند علامه طباطبایی، . .) حتی امام راحل نیز چنین ننوشته است. بعید می دانم که مفسران موجود (مانند علامه جوادی آملی، . . ) یا حتی رهبر فرزانه چنین توصیه هایی را در وصیت نامه خود بیاورند.

خواندن این توصیه ها هر کسی را به فکر فرو می برد و سرمشق می دهد:

 . . . «وصیت به فرزندان و خویشان و دوستان»

وصیت: مواظبت نمایید، هر شب در منزل خود به خواب نروید مگر آن که یک سوره از روی قرآن بخوانید، چنانچه امام صادق علیه السلام بوسیله فُضیل بن یسار به شیعیان خود توصیه فرمود و وعده داد برای هر کسی که قرآن بخواند، به هر آیه ده حسنه نوشته شود و ده گناه از گناهان وی محو شود (وسائل الشیعه، ج 4، ص 853، باب 17: ابواب قرائة القران، و ص 852، باب 18)

و کوشش نمایید هر شب در خانه از ده آیه کمتر نباشد، چنانچه امام محمدباقر علیه السلام از جد بزرگوارشان حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله روایت فرمودند که فرمود: هر کس ده آیه در یک شب بخواند، او را از "غافلین" ننویسند.

و اگر کوشش کنید هر شب پنجاه آیه قرآن در منزل بخوانید نام شما در "دیوان ذاکرین" ثبت شود، چنانچه حضرت امام محمدباقر علیه السلام از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بشارت آن را داده اند.

و اگر همت کنید یکصد آیه بخوانید تا نام شما در "دیوان قانتین" ثبت شود، چنانچه آن حضرت نیز بشارت دادند.

و چه بهتر آن که دویست آیه قرآن هر سب در منزل بخوانید که نام شما از "خاشعین" نوشته شود.

و مرحبا به شما که هر شب سیصد آیه قرآن در منزل بخوانید تا به وعده پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، شما از "فائزین" نوشته شوید.

و مرحبا به شما که جدیت و کوشش نمایید که پانصد آیه قرآن بخوانید که در همین روایت پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند نام او از "مجتهدین" نوشته می شود.

و آفرین بر شما که شبی هزار آیه بخوانید که امام محمدباقر علیه السلام در این روایت از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله روایت فرمودند: برای او قنطار نوشته می شود و [هر] قنطار پانزده هزار مثقال طلا و [هر] مثقال بیست و چهار قیراط است که کوچکترین قیراط او مثل کوه احد می باشد و بزرگتر آن مابین آسمان و زمین است.

وصیت: فرزندان و خویشان و دوستان من، جدیت نمایید خانه خودتان را نورانی و درخشنده برای اهل آسمان بنمایید -مثل درخشندگی ستارگان آسمان برای اهل زمین- با خواندن قرآن در آن، چنانچه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین و ائمه طاهرین علیهم السلام در روایاتی به ما خبر دادند.

وصیت: خانه خودتان را مبارک و محل نزول برکات قرار دهید و زیاد شدن برکات آن را آسان بسازید چنانچه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین و امام صادق و حضرت رضا علیهم السلام فرمودند (وسائل الشیعه، ج 4، ص 850، باب 16)

وصیت: منزل خودتان را محل نزول ملائکه و رحمتها و دور از ورود شیطان و جنود او و محل زیاد شدن اولاد و اهل قرار دهید با قرائت قرآن در آن، چنانچه معصومین علیهم السلام در روایات بشارت دادند. . . .

مرا به دعا و طلب مغفرت مسرور نمایید. سیدمحمدعلی موحدابطحی

 


تلاش خواهم کرد تصویری از این وصیت نامه را برای استناد بیشتر در دسترس همگان قرار دهم.

 


دینداران طفیلی

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/2/24:: 10:51 صبح

24/2/93

روایتی از امام صادق علیه السلام به شرح زیر در کتاب مستدرک الوسائل (جلد 17 صفحه 307 حدیث شماره 21426، باب: عدم حواز تقلید المعصوم فیما یقول برأیه و فیما لا یعمل بنصّ منهم) و در کتاب بحار الانوار (جلد 2 صفحه 105 حدیث 67، باب: من یجوز أخذ العلم منه و من لایجوز) به نقل از کتاب الغبیة النعمانی (صفحه 17، مقدمه) هست که بسیار قابل تأمل است:

«من دخل فی هذا الدین بالرجال أخرجه منه الرجال و من دخل فیه بالکتاب و السنه زالت الجبال قبل أن تزول»

«هر کس در این دین [اسلام] با واسطه مردان وارد شود، همین مردان وی را از دین خارج می کنند اما کسی که در این دین با واسطه کتاب و سنت [قرآن و سنت پیامبر و معصومین علیهم السلام] وارد شود، کوهها فرو می ریزند پیش از آن که دین وی فرو بریزد»

-         منظور از «مردان» جنس مرد یا زن نیست بلکه منظور کسانی هستند که مرید می شوند برای دیگران و آنها به خاطر آنها دیندار می شوند.

-         فروریختن کوهها کنایه از استواری دین است که به روایتی دیگر مربوط می شود: «المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرّکه العواصف: مؤمن [واقعی] مانند کوه عمیق و ریشه داری است که بادهای سهمگین آن را تکان ندهند».

-         مصادیق فراوانی در زمان کنونی از این مردان و از این دینداران طُفیلی وجود دارند، سیاسی و غیرسیاسی، سنتی و غیرسنتی، . . .



می خواند و می خواهدت!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/2/8:: 7:42 عصر

در شگفتم از آیات قرآن؛ برخی چنان انسان را می ترساند گویا تنهای تنها شده ای و برخی چنان امید می دهد که گویا عزیز و خواستنی هستی!

1)        آیه زیر آب پاکی بر دست همه می ریزد آن چنان که نزدیک است ناامید شویم:

الفرقان : 77   قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ

پیامبر [به همه] بگو: اگر دعاهایتان نبود، پروردگارتان به شما هیچ اعتنایی نمی کرد.

-         شرط توجه پروردگار به ما، میزان دعاها و درخواستهایمان از خداست.

-         روایات نیز به گونه ای دیگر توصیف کرده اند: دعا مغز بندگی است (الدعا مُخّ العباده).

-         به عبارتی دیگر، دعا کردن نشانه بندگی است، کسی که دعا به پیشگاه الهی نکند، بنده نیست پس مورد خطاب خدا نیست.

-         خطاب آیه همگان را شامل می شود: بندگان خدا، مؤمنان، مشرکان، ملحدان.

-         این آیه کسی را با لفظ «عبادی» یا «آمنوا» مخاطب قرار نداده بلکه خطاب با ضمیر «کُم» می باشد(یعنی کسی از مردم نبوده که بنده یا مؤمن واقعی باشد)!

2)      در آیه زیر، خدا تخفیف داده و علاوه بر توجه به بندگان، نشانی خود را نیز به دعاکنندگان یادآور می شود:

البقرة : 186   وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

و هنگامی که بندگان من از تو درباره من می پرسند، [پس بگو] راستی راستی من [به آنها] نزدیکم، درخواست دعا کنندگان را آن وقتی که مرا بخوانند، اجابت می کنم، پس از من اجابت دعایتان را بطلبید و به من ایمان آورید شاید که رشد نمایید.

-         مخاطب بندگان هستند یعنی مشرکان و ملحدان از شمول این آیه خارجند.

-         فاعل اجابت دعای بندگان خداست

-         گرچه در ظاهر این آیه هیچ شرطی برای اجابت نیامده اما لیاقت اجابت داشتن یکی از مقدمات اجابت است.

-         به این شرط که فقط خدا را بخوانند و کسی را شریک قرار ندهند زیرا اگر بنده ای در ضمن دعا از خدا، به عیر خدا نیز امید داشته باشد، دعایش بی ثمر می شود (و البته این نحوه دعا بوی شرک می دهد). آیه و لو اشرکت لیحبطنّ عملک و روایات زیادی دلیل این ادعا هستند که حکایت دارند که خدا بهترین شریک است زیرا از سهم خودش در می گذرد و بنده را به شریک خدا وامی گذارد.

-         «دعا کردن» و «پیگیری تا به اجابت رسیدن» و «ایمان آوردن به خدا» مهمترین شرط درک این قُرب می باشند.

3)      آیه زیر کار بر همگان سخت گرفته است:

التحریم : 8   یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ

ای کسانی که ایمان آورده اید، به سوی خدا توبه کنید توبه ای نصوح، نزدیک است که پروردگارتان از لغزشهایتان درگذرد

-         خدا ایمان آورندگان [و نه مؤمنان] را مخاطب قرار داده است پس وعده های این آیه به کسانی که ایمان نیاورده اند و مشرکان و ملحدان نمی رسد.

-         توبه کردن سخت تر از دعا کردن است.

-         توبه نصوح بسیار سخت است: باید هر آنچه از نافرمانی خدا حاصل شده پاک شود: مال غیر برگردانده شود، گوشت و پوست (بافت) روییده از حرام آب شود، . .  

-         خدا وعده ای بر پذیرش توبه نداده بلکه این احتمال هست که بر شما ترحم کند و زشتی هایتان را بپوشاند!

-         پوشاندن زشتی ها برای ایمان آورندگان است نه برای بندگان یا عموم مردم [که در آیه قبل خواسته بود به وی ایمان آورند].

-         البته دریچه ای از امید باز کرده و خودش را با وصف «ربّکم» توصیف کرده زیرا قرین به رأفت و مهربانی است (نسبت به «الله»)

4)      در آیه از سوره دعوتی همگانی است برای ناامید نشدن:

الزمر : 53   قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ

ای بندگانی که اسراف کرده اید در ضرر زدن به نفس خودتان، از رحمت خدا ناامید نشوید، همانا خدا گناهان را یکجا می بخشد، راستی راستی که او بسیار بخشنده و [به طور خاص] مهربان است.

-         خطاب به بندگان است یعنی همه را شامل می شود [به جز مشرکان و ملحدان]

5)      آیه  زیر بسیار مهم و راهگشا و امید بخش است:

النساء : 64   وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً

و اگر کسانی که بر نفس خود ظلم کرده اند، نزد تو [پیامبر] بیایند و [در حضور تو] از خدا طلب بخشایش کنند و پیامبر نیز برای آنها طلب بخشایش کند، همانا، خدا را بسیار توبه پذیر و [به طور خاص] مهربان می یابند.

-         این آیه به صراحت از توانایی شفاعت پیامبر در حق بندگان در پیش خدا سخن می گوید.

-         رو زدن به پیامبر و شفیع گرفتن وی در پیشگاه الهی، نوعی ایمان است چه اسماً مسلمان شده باشد یا مسلمان نباشد [اگر غیر مسلمان پیامبر اسلام را شفیع قرار دهد، برایش نتیجه خواهد داشت ولی چقدر؟].

-         نتیجه این نوع از دعا کردن نیز بسیار متفاوت از دیگر دعا کردن ها می باشد: در این آیه خدا نمی گوید که توبه را می پذیرد، و اصلاً اجابت به واسطه شفاعت پیامبر نیازی به اراده الهی برای پذیرش توبه ندارد زیرا از فعل «وجدوا» استفاه کرده که فاعلش خود دعاکنندگان و استغفار کنندگان می باشند، یعنی با شفیع کردن پیامبر و استغفار آنها، خودبخود توبه پذیرفته و دعا مستجاب و نتیجه حاصل شده است.

-         شرط این کار هم استغفار توسط خودشان و توسط پیامبر می باشد که این کار سهل الوصول می باشد.

-         این آیه امکان شفاعت گرفتن مکرر از پیامبر را ممکن ساخته است زیرا «توابّاً» صیغه مبالغه است یعنی بسیار توبه پذیر یکی و دو بار و چندبار نیست ! [این درگه ما درگه نومیدی نیست][صدبار اگر توبه شکستی بازآ]

 

آری، خدا می خواند و می خواهدت!

 

 

نوشته دکتر سید مهدی موحد ابطحی در دوشنبه 8 اردیبهشت 93

 


تابنده

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 93/2/3:: 3:38 عصر

تقدیم به آستان مقدس عصمت و طهارت

تابنده

کوکبی تابنده بر خورشید عجب خوش منظر است

یارب ایـن گیتـی منّـور از کـدامیـن اختـر است

هم کـواکـب هم بسـی انـجـُم رصـد بنمـوده ام

من ندیـدم مـاه بـدری این چنین الازهـر اسـت

هر یک از افـلاک را در بـرج وی گــردانـده انـد

ماه و خورشید و فلک چون حلقه بر انگشـتر است

آسمـانها چرخ گـردان، کهکشـانها گـوی میـدان

کهـکشـانی بیـکـران آغـوش این پیغمـبر است

گفته احمد شهر علـمم من علـی ام چون در است

بر فـراز مـن دنـی دیـدم که زهـرا کشـور است

سـوره کـوثـر چـو تنـزیـلی مجَـسّـم می شـود

از هـزاران لیـله القـدر، قـدر امشـب برتـر است

در ولایـت، گر عـلـی تنهـا امیـر و افسـر اسـت

در حمایت، همسرش تنهـایِ تنها لشـگـر است

نیکـی اندر حـق مـادر بر پسـر بس واجـب است 

آفرین دختـی کاو پدر را دختـر و هم مـادر است

 

بحر  رمل مثمّمن محذوف

(فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)

سروده: دکتر سید مهدی موحد ابطحی (غلام)

وقتی این شعر را منتشر کردم (در پاویون بیمارستان)، استراحت کردم و چند لحظه یا یک دقیقه خوابم برد. خوابدیدم در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام جشنی برپاست و من دارم با بستنی از حضار پذیرایی می کنم که . . . . سپس با صدای بلندگوی بیمارستان که اعلام کرد وقت ملاقات تمام شده، بیدار شدم (چهارشنبه 3/2/93)


<   <<   56   57   58   59   60   >>   >



بازدید امروز: 39 ، بازدید دیروز: 295 ، کل بازدیدها: 423567
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ