سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ما به تو رو کرده ایم

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/6/17:: 11:39 عصر

 

 صاحب دلهـا  بیـا مـا به تـو دل داده ایـم

 مهـدی مـولا بیـا ، جملـه  تو را بنـده ایـم

 مهـر تو چون دل گرفت غیرتو آتش گرفت  

                                             آااه از آن سوز و ساز بی تو چرا ساخته ایم؟

 گـر چه که آلـوده ایـم  آتش افروخته ایم  

                                            دوزخ و کیفـر مکن، ما که چنین سو خته ایـم

 خستـه شدیم از گنـاه کـور شدیم از نگـاه  

                                              روی تـودرهـم شده, مـا ز تـو شـرمنده ایم 

 سـوی  رخ دیگـران دیـدة مـا  شـد دوان

                                              آاه کـز آن دیـدگان, بی تو چـرا دیده ایـم ؟

 لطف تو ما را رساند خوی تو مـا را کشاند 

                                              شـاه تو ما را بخـوان, ما به تو خو کرده ایم

 جلوه پا کـانِ  پاک آینـه اش چشـم  پـا ک  

                                           ابـر چنان بـوده ایم:  هـر شبـه باریده ایم 

 لحظه به لحظه عمـر ما بسته به انفـاس تو

                                              آاه از آن لحظـه هـا بـی تو چرا بوده ایم ؟!

 یا که جوان باش وبس یا به جوانی ببخش  

                                              یـاد جـوانمردی ات ، زنـده  چنین مانده ایـم

 هر نفست شعله ای زنده کنـد مـرده ای 

گرم کن این نعش ما, بی تو یقیـن مرده ایم 

  یا همه را کـن اسیر یا  به "غلامی" بگیـر

شـاه ز ما رو مگیـر, ما به تو رو کـرده ایـم

سروده: دکترسیدمهدی موحدابطحی (غلام)

اشعار دیگر از همین شاعر: «چه کردی؟!»، «مولاتی اغیثینی»، «شکسته دل»،«چون بیاید»


زدن زنان: آری یا خیر؟ قسمت دوم

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/6/13:: 1:48 عصر

 

زدن زنان: آری یا خیر؟ (قسمت دوم)

دکترسیدمهدی موحدابطحی

قسمت اول نوشتار مربوط به تحلیل ظاهر آیه و نحوه استدلال برای فهم مفاد و حکم آن بود. در این قسمت روایاتی را مطرح کرده و تحلیل می نمایم که حکم نشوز/سرکشی زن را بیان کرده اند:

1.     سنخیت این احکام با یکدیگر و با مسأله نشوز بر عدم سنخیت آنها مقدم است. محروم کردن زن از معاشرتهای زناشویی باید متناسب با مجازات مرحله بعدی باشد: یعنی زدن زن، نوعی مجازات محروم کردنی باید باشد تا متناسب با محروم کردن از معاشرتهای خاص زناشویی شود. پس «زدن» در این آیه همان زدن متداول نیست.

2.     «زدن زن» متناسب با «محرومیت زن از معاشرتهای خاص زناشویی» در فرمایشی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) به روشنی بیان شده است:

«من تعجب می کنم از کسی که زنش را می زند در حالی که خودش به زده شدن اولی تر است. زنانتان را با چوب/شاخه نزنید زیرا در آن قصاص است، اما آنها را به گرسنگی دادن و برهنه نگهداشتن بزنید تا هم در دنیا و هم در آخرت راحت باشید»

3.     در فرمایش دیگری چنین آمده است: «بالهای زنان را بزنید با کم کردن خوراک و پوشاک».

بال پرنده ای را زدن(قطع کردن): همان گرفتن توانایی پرواز پرنده است. زدن زن همان قطع بالهای وی است تا مانع بلندشدن (نشوز/سرکشی) گردد.

4.     روایت دیگری مطالب بیشتری را بیان می کند:

«و هر مردی که زنش آرایش کند و از خانه اش خارج شود، این مرد دیوّث است [دیوّث: مردی که می داند زنش خود را در اختیار مردی دیگر می گذارد اما مانع زنش نمی شود] و اگر کسی به چنان مردی چنین لقبی دهد، گناه نکرده است. زن نیز وقتی که آرایش کرده و عطر زده از خانه اش خارج شود در حالی که شوهرش به آن راضی باشد، به ازای هر قدمی که چنین زنی در خارج خانه بر می دارد، خانه ای از آتش برای شوهرش ساخته می شود. پس کوتاه کنید بالهای زنانتان را و طولانی نگذارید آنها را، زیرا در کوتاه کردن بال زنان؛ 1) رضایت و 2) سرور و 3) ورود بی حساب به بهشت هست. این وصیت مرا درباره زنانتان رعایت کنید تا از سختی محاسبه روز قیامت نجات یابید. هر کسی که وصیتم را رعایت نکند، پس چه بد حالی خواهد داشت در پیشگاه الهی».

5.     این که چرا کم گذاشتن از خوراک و پوشاک زن می تواند او را از سرکشی بازدارد؟ سؤال تحقیقی مهمی است که نتایج جالبی دارد:

اگر سرکشی زن از شوهرش چنان باشد که نقش مردانه و زنانه در خانواده را نادیده بگیرد(مطابق رسالتی که شرع تعیین کرده)، او از دایره خانواده خارج می شود و مصداق تبرّج خواهد بود. تبرّج از برج به معنای «بالاگرفتن برای نمایش و آشکارسازی» می باشد. به همین خاطر، برجهای اطراف شهرها را برج نامیده اند.

زیرا افرادی در آنها بالا می رفتند و خبرهای بیرون شهر و یا بیرون قلعه را برای مردم داخل آن آشکار می کردند. پس نشوز مقدمه تبرّج است با این تفاوت که تبرّج می تواند از درون یا بیرون خانواده و توسط هر زنی (زن نسبت به حریم جامعه) انجام شود اما نشوز از درون خانه و خانواده (زن نسبت به حریم همسرش) آغاز می شود.

6.     بنابراین زدن زن: معادل «زدن بال و پر» یا «کوتاه کردن بال و پر» یا «ممانعت از بُرون نمایی» است: در دنیا؛ از هزینه های بالا و چشم و هم چشمی در امان می شود. در آخرت؛ از سختی حساب و کتاب اعمال که؛ از کجا آورده ای؟ در کجا خرج کرده ای؟ حلال بود یا حرام؟ همسایه ایت (تا چهل خانه) گرسنه می خوابید یا نه؟ در مجلسی که پوشیدی گناه می شد یا نه؟ با این پوشش گناه کرده ای یا نه؟......

7.     سیر بودن و پر داشتن مقدمه و محرّک پرواز است و این پرواز برای زن تبرّج می آورد که نهی شده است. زنی که لباس ساده داشته باشد میل به خودنمایی اش کمتر است اما اگر چندین دست لباس مهمانی داشته باشد، خوب بدیهی است که دوست دارد آنها را بپوشد، هر کدام را در جایی! هر بار یکی! هر چند وقت لباسی جدید! هر عقد یا عروسی یک لباس! لباس شب جدای از لباس روز! لباس عزا غیر از لباس شادی! لباس رسمی علاوه بر لباس مهمانی! لباس ....!!!!؟؟؟

منابع:

1.     کتاب العین، ج‏6، ص: 232، واژه نشز.

2.     المفردات فی غریب القرآن، ص: 806، واژه نشز.

3.     لسان العرب، ج‏2، ص: 73، واژه نشز.

4.     مجمع البحرین ج 2 ص 276، واژه برج.

5.     لسان العرب، ج‏2، ص: 211، واژه برج.

6.     قاموس قرآن، ج‏1، ص: 174، واژه برج.

7.     دهسرخی الاصفهانی، سیدمحمود. النساء فی اخبار الفریقین (زنان در اخبار شیعه و سنی). مطبعه امیر، قم 1416، ص 44-45، ح61، ص14، ح16، ص 43، ح58، ص17، ح21.(نویسنده در سال 1389 در قم وفات یافت).

 

* از هر خواننده ای که پذیرش مفاد این روایات برای وی سنگین است یا قبول ندارد، تقاضا دارم به جای کم معرفتی یا توهین یا استهزاء به معصومین علیهم السلام، هرچه می خواهد (ناسزا، بد، فحش،....) به من بگوید نه به ایشان، به طور خصوصی یا عمومی. ناراحت نمی شوم.


جزو 313 نفر باشیم (2)

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/6/2:: 11:45 عصر

دکترسیدمهدی موحد ابطحی

...ادامه از (جزو 313 نفر باشیم) و (313 نفر: کو؟ کجا؟)

چنین افرادی را چگونه پیدا کنم؟

-           در اطراف و اکناف زمین دنبال آنها بگرد,

1.        آنان زندگی ساده ای دارند.

2.        خانه به دوشند[ شاید منظور ایشان؛ اجاره نشینی بوده است].

3.        اگر در جایی حاضر شوند{ واقعیت} آنها را نشناسند.

4.        اگر حاضر نباشند کسی سراغ آنها را نگیرد.

5.        اگر مریض شوند کسی به عیادت آنها نمی رود.

6.        اگر خواستگاری نمایند به ازدواجشان در نمی آیند.

7.        چون بمیرند بر جنازه آنها حاضر نمی شوند.

8.        آنان کسانی هستند که در اموال خود با یکدیگر مواسات می کنند.

9.        در قبرهایشان به دیدار یکدیگر می روند.

10.     خواسته های آنها متفاوت نیست اگر چه از شهر و دیار مختلفند.

 

کتاب الغیبه, نعمانی, صص 238 و 239

 

 


جزو 313 نفر باشیم (1)

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/6/2:: 11:43 عصر

 

دکترسیدمهدی موحدابطحی

اادامه از مطلب قبلی (313 نفر: کو؟ کجا؟)

حضرت فرمودند: اگر آن شماره ای که توصیف شده اند سیصد و اندی , تکمیل شوند خواسته شما انجام می گردد.

-          اما شیعه ما کسی است که

1.        صدایش از بنا گوشش فراتر نرود{ فریاد نکشد یا که شنیدنش بیش از گفتنش باشد}

2.        عقده های درونی اش به بیرون راه پیدا نکند.

3.        آشکارا مدح ما را نکند{در جایی که تقیه لازم باشد}

4.        با دشمنان ما کینه توزی نکند.

5.        با عیب جویی کننده از ما همنشین نشود.

6.        با بد گویی کننده ازما ننشیند.

7.        دشمن ما را دوست نداشته باشد.

8.        دوست ما را دشمنی نکند.

-          پس با این گروههای مختلف شیعه که ادعای شیعه بودن دارند چه کنم؟

-          مشخص می شوند, از همدیگر تمییز داده می شوند و تبدیل می یابند. شیعه ما, تنها کسی است که:

1.        همچون سگان پارس نکند{ اشاره ای به آیه 176 سوره اعراف که اگر به سگ حمله کنند پارس می کند واگر رهایش کنند نیز پارس می کند}

2.        همچون کلاغ طمع نداشته باشد{ کلاغ به طمع سیر کردن خود به سوی هر آشغالی فرو می رود}

3.        نزد مردم دست گدایی و نیاز دراز نکند اگر چه از شدت گرسنگی بمیرد.

......ادامه دارد

کتاب الغیبه, نعمانی, صص 238 و 239


سیصد و سیزده نفر: کو؟ کجا؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/6/2:: 5:6 عصر

دکترسیدمهدی موحدابطحی

اگر 313 نفر خاص باشند، امام زمان ظهور می کند. سؤال این است:

چرا 313 نفر شایسته در میان ما نیست؟!

  1. حوزه علمیه قم 25 هزار نفر طلبه و روحانی دارد!!! چرا 313 نفرشان به درد نمی خورند؟ 
  2. نمایندگان مجلس شورای اسلامی کنونی و دوره های قبلی هزاران نفر می شوند!!! چرا 313 نفرشان به درد نمی خورند؟
  3. شورای خبرگان رهبری، شورای مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، و ....صدها نفر می شوند!!! چرا 313 نفر به درد بخور ندارند؟
  4. کابینه دولت، معاونان وزرا، و مدیران ارشد دولتی، و ... صدها و هزاران نفر می شوند!!! چرا 313 نفرشان به درد نمی خورند؟
  5. ائمه جمعه سراسر کشور بسیارند!!! چرا 313 نفرشان به درد نمی خورند؟
  6. فرهنگیان کشور هزاران نفرند!!! چرا 313 نفرشان به درد نمی خورند؟
  7. نظامیان و شبه نظامیان هزاران هزار نفرند!!! چرا 313 نفرشان به درد نمی خورند؟
  8. بسیجیان هزاران هزار نفرند!!! چرا 313 نفر به درد بخور ندارند؟
  9. قضات و دادستانها دست اندرکاران قضایی کشور هزاران نفرند!!! چرا 313 نفرشان به درد نمی خورند؟
  10. ......

پرسشی ساده از مساله ای بزرگ ساختم که پاسخش فراتر از این گفتار بود اما روایتی از امام صادق علیه السلام (نعمانی. کتاب الغیبه. ص 2380239) همه را به فکر فرو می برد: یکی از اصحاب به صادق آل محمد (که بر او و خاندان پاکش درود باد) عرض کرد:

-          قربانت شوم هم خودت را دوست دارم هم دوستانت را, آقا, چقدر دوستان شما فراوانند!

-          بگو چند نفرند؟

-          بسیارند!

-          آیا شماره و تعداد آنها را می دانی؟

-          از شمارش فراترند!

-          اگر آن شماره ای که توصیف شده اند سیصد و اندی [313] تکمیل شوند خواسته شما انجام می گردد.

-          ادامه این روایت را در نوشته بعدی (جزو 313 نفر باشیم (1) و (2) می آورم.


<   <<   91   92   93   94      >



بازدید امروز: 180 ، بازدید دیروز: 295 ، کل بازدیدها: 423708
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ