سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنان و دختران مهم اند؟!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/15:: 1:50 صبح

دکترسیدمهدی موحدابطحی

بسیار شنیده اید که؛

در انتخاب همسر به ویژه دختر باید دقت کرد زیرا در بچه ها تأثیر می گذارد (روایات زیادی نیز برای انتخاب دختر نسبت به پسر حساسیت بیشتری نشان داده اند). یا نقش مادر در بارداری و تعیین صفات و خصوصیات نفسانی فرزند آینده بیشتر از نقش پدر است (توصیه های زیادی در روایات برای دقت مادر در خوراک و نگاه و رفتار و کردار و گفتار و پندارش وجود دارد). یا . . یا ..

اما چرا؟ آیا واقعاً چنین تفاوت تکوینی در خلقت دختر و زن نسبت وجود دارد؟ آیا می توان شواهدی علمی برای چنین ملاحظاتی ارائه کرد؟ نوشته زیر به این پرسشها پاسخ می دهد:

دلیل اول

همه ما از لقاح تخمک و اسپرم والدین خود موجودیت یافته ایم.

پس از بلوغ پسر، اسپرمها از یک تقسیم میوز (myosis) در سلولهای زایای بیضه ها به وجود می آیند (در تقسیم میوز، هر اسپرم فقط 23 کروموزوم خواهد داشت) و پس از گذشت تقریباً سه ماه یا 86 روز (در بافت بیضه، و در مجاری اپیدیدیم در اطراف بیضه ها) تکامل یافته و قدرت باروری پیدا می کنند. یعنی اسپرمی که در لقاح شرکت کرده، حدود 100 روز قبلش تکوین یافته و خلق شده است.

اما تقسیم میوز در دختران متفاوت است:

تخمکی که با اسپرم لقاح می کند هنگام بلوغ دختری که الآن مادر شده، بوجود نیامده است. هر تخمکی که در تخمدان دختر یا زنی هست، وقتی بوجود آمده که این دختر (یا زن یا مادر) در شکم مادرش جنینی بوده است. در هفته ششم بارداری، سلولهای زایای اولیه در کنار ستون مهره های جنین تقسیمات میوزی را آغاز می کنند اما به پایان نمی رسانند. تقسیم میوز یک تخمک در مرحله دومش متوقف می شود (نه 46 کروموزمی است و نه 23 کروموزومی محسوب می شود). این توقف ادامه می یابد. جنین دختر که متولد شد، بازهم تخمکهای موجود در تخمدانش تقسیم میوز را ادامه نمی دهند تا این که دختر بالغ شود.

پس از تکمیل بلوغ جنسی دختر و شروع سیکلهای ماهیانه (در حوالی 12-13 سالگی) و حدود 5 تا 7 روز پس از پاک شدن از عادت ماهیانه، هر بار یک یا چند تا از فولیکولهای تخمدان (محتوی تخمک) تحت تأثیر هورمونهای زنانه شروع به رشد و تکامل می کنند که تقسیمات میوزی داخل تخمک از به جریان افتاده و تخمک 23 کروموزومی در نیمه یک سیکل ماهیانه از تخمدان آزاد می شود. اگر قسمت باشد(!)، اسپرمی پیدا می شود(به حجله می رود!)، تخمک را بارور می کند(...!) و سلول تخم یا نطفه انسان جدیدی بوجود می آید.

کروموزومها یا ژنهای هر سلول تحت تأثیر عوامل آسیب زا هستند، در حال تقسیم میوز (تقسیم ویژه تولید سلول جنسی) باشند یا تقسیم میتوز (تقسیمات معمولی). به همین خاطر وقتی که سلول نمی خواهد تقسیم شود، ژنهای آن به طور ویژه ای محافظت می شوند. حتی یکی از کروموزومهای x در هر سلولی به طور فشرده و خاموش قرار می گیرد که به آن bar body می گویند.

به همین خاطر، باردار شدن زن پس از 35 سالگی توصیه نمی شود زیرا تخمکهایی که در 35 سالگی یا بیشتر آزاد می شوند، 35 سال و 3-4 ماه قبل تکوین یافته و در طول این مدت طولانی در معرض عوامل آسیب زا بوده اند و احتمال ناهنجاری بیشتری دارند.

پس یک تخمک از هفته ششم جنینی صاحب خود تا وقتی در هر سیکل زنانه از تخمدان آزاد شود، تحت تأثیر عوامل آسیب زای سلولی، عوامل تغذیه ای، هورمونها، مواد شیمیایی وارد شده به بدن، اشعه های ماوراء بنفش و ایکس، امواج رادیویی و صوتی و الکترومغناطیسی، و ... و ... می باشد. همچنین، تحت تأثیر حالات عاطفی، روحی-روانی، گناه، و .. و. .. می باشد.

دلیل دوم

در هنگام لقاح، هسته اسپرم و میتوکُندری های آن وارد تخمک می شوند که به همراه سیتوپلاسم و هسته تخمک سلول جدیدی به نام تخم بوجود می آورند. میتوکندری نیروگاه تولید انرژی در سلول می باشد. همچنین، سلولهای اطراف تخمک (زونا پِلوسیدا) در تغذیه و حفاظت و حرکت سلول تخم در لوله تخمدان به طرف رحم نقش دارند.

کمی طولانی شد اما شاید متوجه اهمیت سخنان معصومین درباره انتخاب دختر یا زن برای همسری شده باشید و شاید دختران و زنان جامعه ما اهمیت ازدواج هرچه زودتر را دریابند.


زن لباس است! برای کی؟ برای چی؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/13:: 4:45 عصر

 

دکتر سیدمهدی موحدابطحی

چرا زن می تواند پوشاننده باشد؟ زن چه چیزی/چه کسی را می پوشاند؟ زن از چه چیز می پوشاند؟ اگر زن نتواند نقش پوشانندگی خود را ایفا کند، چه می شود؟ و پرسشهای بسیاری دیگر. پاسخ این پرسشها مربوط به تدبر در آیه 187 از سوره بقره می باشد: هُنّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ: زنان شما لباس شمایند و شما لباس زنانتان هستید.

شاید تحلیل زیر درست درآید:

1.     از «زنان شما» (ضمیری که به نساء بر می گردد، معادل women) نام برده و نه از «زن» (امرأه که معادل female است) زیرا زن به معنای امرأه به حیوانیت این موجود نظر دارد اما زن همراه با متعلَق آن به انسانیت وی اشاره می کند. همچنین، زن به معنای امرأه بودن نفسانی را می طلبد اما زن همراه با متعلَق آن ایفای نقش ملکوتی را تذکر می دهد.

2.     این که چرا زن می تواند پوشاننده باشد، دلایل متعددی دارد:

a.     فطرتاً پاک سرشت است و به پاکی جلب می کند.

b.     تسکین دهند و آرامبخش مرد است (آیه قرآن) زیرا مرد ناملایمات زندگی را با زنش در میان می گذارد تا خشم و غضبش فرو نشیند و آرام شود.

c.      آدمی را از صف تیراندازان شیطان خارج می کند، زیرا نگاه بد (از مرد یا از زن) تیری از تیرهای شیطان است (روایت) و زن چشم شوهرش را پر کرده است. پس دیگر جای شیطان نیست.

d.     متجلی کننده یکی از صفات الهی است (یا ساتر یا ستّار).

e.     هویت جدیدی به مرد می دهد: همسر می شود، داماد خانواده می گردد، باجناق می شود، ... همه اینها نقشهای اجتماعی هستند که مرد یا زن از یکدیگر بدست می آورند: هویتی که مطابق فطرت آنهاست.

3.     آنچه که زن می تواند بپوشاند؛ زشتی ها، ناپاکی ها، شیطانی ها، بدی ها، و صفات حیوانی انسان مانند شهوت و غضب می باشد.

4.     زن (إمرأه) عورت است (روایت)، پس باید او را پوشاند: از دیده شدن، از شنیده شدن، از بوئیده شدن، از لمس شدن، و از خیلی چیزها. اما زنی که به کسی متعلق است، پوشاننده است: شوهرش از او کام می گیرد و شیطان از او ناامید می شود زیرا زمین از راه رفتن پسر/مرد یا دختر/زن بی همسر بر روی آن به خدا شکایت می کند (روایت). به عدد قطرات غسل جنابت از گناهانشان می ریزد، پس به راه پاکیزگان می آیند (روایت).

5.     وسوسه های شیطانی می تواند (اعراف 20، طه 121) زن را از ایفای نقش پوشانندگی (خصلت انسانی) منحرف کند تا به خوی حیوانی اش عادت کند. چنین زنی زشتی ها را نمی پوشاند: زشتی گناه و معصیت، زشتی عصیان و مخالفت، و زشتی حرص و طمع. وقتی زن پوشاننده نباشد، شیطان می تواند چه با مرد چه با زن تماس پیدا کند(اعراف 201). چنین تماس شیطانی منجر به بی تقوایی می شود (اعراف 26).

امیدوارم دختران و زنان ما چنان باشند که مردان و زنان آینده ما را بسازند.


هوایی شوید!!

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/13:: 3:3 عصر

این عکس را خودم گرفته ام تا شاید برخی هوایی بشوند!چه از راه زمین چه از راه هوا!

زیارت قسمت شما شود. ان شاء الله.


واکنش به خطاب الهی

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/13:: 2:16 عصر

دکتر سیدمهدی موحدابطحی

آیا تا به حال از خود پرسیده اید که قرآن واقعاً چیست؟ آیا خودتان را مخاطب یافته اید؟ و آیا چه واکنشی به خطاب الهی داشته اید؟

نحوه پاسخ به این پرسشها معرفت ما نسبت به قرآن را نشان می دهد. شاید چنین معرفتی همان مراد خداوند از چنین مخاطبه ای باشد.

من بر این باورم (و امیدوارم شما نیز چنین باوری داشته باشید) که «همه مدارکی که نشان از خطاب خدا با آدمی دارند (گفتار، نوشتار، اشاره و الهام) وحی محسوب می شوند». پس در هر زمان می توان با آنها ارتباط پیدا کرد زیرا همه آنها وحی هستند و وحی الهی مجرّد از زمان است.

پس من و شما در هر لحظه مورد خطاب خداوند هستیم.

گرچه همه ما مخاطبان قرآنیم اما ممکن است واکنشهای متفاوتی به خطاب الهی داشته باشیم:

1) واکنش در برابر قالب زبان شناختی خطاب الهی، یعنی در حد خواندن و گوش دادن (قرائت و استماع و انصات)

2) واکنش در مرتبه ای بالاتر، یعنی اندیشیدن در حقیقت فرازبانی قرآن (که تدبر نامیده می شود)

3)واکنش در مرتبه برتر، یعنی سرمشق گرفتن از قرآن و پیروی از جریان تقرب به خطاب الهی (همان تجلی مفهوم تلاوت)

مخاطب شدن واقعی انسان را به صورت زیر ساده می کنم:

خواندن یا گوش دادن  قرآن (به ویژه اگر با ترتیل همراه باشد) انسان را به تبعیت از چینش لفظی و آهنگین ظاهر آیات وادار می نماید تا اندیشه انسان را به جریان بیاندازد و همراه با تبعیت از چینش معنوی آیات، عمق آغازین و نهاییِ حقیقت قرآنی را بکاود (تدبّر).

تلاوت؛ انسان را در جریان مخاطبه الهی قرار می دهد تا خود را مخاطب قرآن بیابد، گویی که آیات بر او نازل می شوند و او را به واکنش در می آورند؛ سرمشق از خدا برای شناختن، بودن و انجام دادن؛ نقشه راه برای زندگی خداگونه.

امیدوارم همگی در این ماه رمضان که بهار قرآن است، بتوانیم برترین واکنش را به این مخاطبه الهی داشته باشیم.

اقتباس از پایان نامه کارشناسی ارشد تفسیر قرآن خودم


شکسته دل

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 90/5/11:: 2:38 صبح
که برد به سوی دلبـر ز شکسته دل پیـامی
که به کوی دل فروشان صدهزاردل به کامی    
تو بیا  ببین حـراجم  گـذری  کـن از بساطم
ببری به رایگـان  دل  تو  که  دلبری  تمامی  
به سـلام  در  نشستت  به درود  بر قیـامت
نه به یک سخن جوابی نه به یک زبان سلامی   
ز میان  صد عریضه  نه  یکی  جـواب دیـده
نه به پرسـش و کـلامی نه به نامه و پیامی  
چو به این گناه هستم که ز بـوی لاله مستم
تو مپوش آن رخت را  برسد به  من  مشامی  
ز سلام صبح و شامی تو اگر که خسته باشی
تو بزن  بر  دهـانم  به  علیـک خود  لجامی  
اگرم فشانده ام راه  همه جا اشک و خـون آه
همـه   بـود  آرزویم  شنـوم  طنیـن  گامی  
به همین  خیال  خامم  که ز کـودکی  «غـلامم»
عجبـا  که بخـت من بود  نشنیده ام  کلامی  
بگشای  تیر مژگـان  و  بریـز  خـون  من را
 که حلال  کرده باشی به  فدای خود «غـلامی»  
ز کنار سفره خـود  تو مرا  مـران  به جـایی
  که «غلام» رو سیاه را  ندهد کسی طعامی

سروده غلام (دکتر سید مهدی موحد ابطحی)  


<   <<   91   92   93   94      >



بازدید امروز: 194 ، بازدید دیروز: 295 ، کل بازدیدها: 423722
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ