سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ناپیدا کرانه

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 92/8/21:: 8:0 عصر

ناپیدا کرانه

بحر هزج مسدس محذوف

مفاعیلن مفاعیلن فعولن

محـرم شـد معـمـائی جـاودانـه

که تحقیقش فُسون است و فِسانه

ملـک شوریـده بود از این فَغانـه

که دنیـا را مگـر محـشـرفِتـاده؟

سحـرگاهان با صبـا گشتم روانـه

که هر سـوئی مگـر پُرسم نشانـه

فلـک را واژگــون دیـدم یقیـنـاً

شمـردم بـی نهـایـت مـاه پـاره

بسـی خورشید و مه دیـدم شبانه

فـراز نیـزه هـا بـرجـی نـهـاده

مـن از خـار بیـابـان می شنیـدم

دویـدنـهـا بـه پـای کـودکـانـه

زِ صحرایی گذشتم خشک و سوزان

فقـط خـون و فقـط آتـش زبـانـه

به دریـایی رسیـدم پُـر تـلاطـم

چو کـوهـی مـوج می زد هر زمانـه

به ساحل جزر و مدّ خـون بدیـدم

زمین می شد زِ هر موجـش خـرابه

در آن، کشتی فرو می شد به دوران

که می راند نـاخـدایش عـاشقـانه

چنان لنگـر کِشد بر عرش و کیوان

که گـویـا می رود او سـوی خـانه

شدم حیران از آن فرمان و سُکّـان

به عرش، او چـون گرفته آشیـانه؟

حسین گویان به کشتی آی و بُگذر

از ایـن دریـایِ ناپـیـدا کـرانـه

بریز اشکی زِ خـون، با موجِ دریـا

حسیـنـی شو؛ غـلامی جـاودانـه

غلام

(دکتر سید مهدی موحد ابطحی)


زیارت شرک نیست

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 92/8/21:: 11:1 صبح

زیارت شرک نیست

برخی مدعیان اسلام که به شیعیان حسادت می ورزند و می سوزند در آتش حسادتشان که چرا ائمه ای مانند ائمه شیعیان ندارند، زیارت معصومین علیهم السلام توسط شیعیان و علویان را زیر سؤال می برند. افراطیون آنها نیز سخن از شرک بودن آن دارند و زائران را مشرک می پندارند، به همین خاطر برخی از آنها به کشتن زائران ائمه شیعه افتخار می کنند زیرا گمان دارند به بهشت می روند بلکه به خدمت رسول الله می رسند!!

برای دفاع از زیارت می توان به چهار شیوه استدلال کرد:

1-      بر اساس استدلالات و براهین عقلانی

2-     استناد به شواهد تاریخی رسیده از پیامبر و معصومان و اصحاب و بزرگان اسلام

3-     کمک گرفتن از روایات نقل شده از معصومین علیهم السلام

4-     استدلال قرآنی با استناد به نص صریح کتاب خدا

این نوشتار صرفاً به شیوه چهارم می پردازد زیرا قرآن هم از طرف موافقان و هم از طرف مخالفان زیارت مورد قبول است. درباره زیارت می توان آیات را به پنج دسته تقسیم کرد:


·         آیات مربوط به واسطه بودن معصومان میان انسان و خدا

آیه حجیت و هدایت:

1.       البقرة : 143   وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتی‏ کُنْتَ عَلَیْها إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَیْهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکَبیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذینَ هَدَى اللَّهُ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضیعَ إیمانَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ

این آیه خطاب به امامان معصوم است که واسطه مردم و پیامبرند از جهت حجت خدا بودن، الگو بودن برای تبعیت، از جهت هدایت مردم، و از جهت تکمیل ایمان مردم. بدیهی است روی آوردن به ایشان (زیارت) معقول و منطقی است.

آیات واسطه آمرزش:

2.       مریم : 47   قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بی‏ حَفِیًّا

حضرت ابراهیم چون می دانست که نزد خدا مقامی دارد، از سر دلسوزی می خواست که برای عموی بت پرستش (که پدر خوانده اش نیز بود) از خدا طلب آمرزش کند. یعنی ایشان می دانست که در درگاه ربوبی واسطه شدن جایگاه مهمی دارد. [البته این مربوط به زمانی بود که نمی دانست عمویش هدایت شدنی نیست و الا وقتی فهمید که وی دشمن خداست از وی برائت جست: التوبة : 114   وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهیمَ لِأَبیهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهیمَ لَأَوَّاهٌ حَلیمٌ ]

3.       یوسف : 97-98   قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئینَ.   قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ

      برادران یوسف می دانستند که پدرشان حضرت یعقوب نزد خدا مقامی بزرگ دارد و می توان واسطه آمرزش شود از وی خواستند تا برای آنها استغفار کند. آن حضرت نیز این درخواست را پذیرفت.

4.       النساء : 64   وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً

این آیه به مردم یاد می دهد که برای بخشودن گناهان خود و تقرب به خدا، پیامبر را واسطه بخشش و عفو نمایند زیرا استغفار پیامبر برای مردم به احابت نزدیکتر است از استغفار خود آنها به تنهایی. به علاوه خدا آمرزیده شدن گناهان و خطاها را قول داده و تضمین کرده است زیرا می گوید: خدا را بسیار توبه پذیر می یابند (صفت به کار برده نه فعل یَتوبُ و نه یَغفِرُ: نمی گوید خدا می بخشد یا خواهد بخشید). همچنین «توّاب» صیغه مبالغه است و می تواند شامل آمرزش گناهکارانی شود که در گناهان خود اسراف کرده اند (الزمر : 53   قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ). گفتنی است آوردن صفت «رحیماً» اشاره به رحمت خاصه برای مؤمنین دارد که قویتر و ویژه تر از رحمت واسعه خدا (در صفت رحمان یا رحمه) می باشد.

 

آیات شفاعت:

5.       النساء : 85   مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَکُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْها وَ کانَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقیتاً

این آیه صرفاً امکان شفاعت را می رساند شفاعت به سود یا به ضرر کسی. پس می شود کسی را زیارت کرد تا فرد زائر را در حسنات و امور نیک شفاعت کند.

6.       البقرة : 255   اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ

خدا خبر می دهد که هیچ کسی نیست که شفاعت کننده خلق نزد خداوند باشد مگر کسانی که اجازه شفاعت از خدا داشته باشند. بدیهی است رو زدن و زیارت کردن این واسطه های شفاعت نه فقط درست است بلکه توصیه می شود.

7.       الأنبیاء : 28   یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى‏ وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ

خدا در این آیه دو شرط را متذکر می شود که شفاعت کنندگان باید داشته باشند: 1) خدا از وی راضی باشد و او نیز از خدا راضی شده باشد، 2) کسانی که از شدت خشیت الهی به او مهر می ورزند. بدیهی است زیارت کردن این شفیعان پسندیده است.

 

آیات توسل:

8.     الحج : 15   مَنْ کانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّماءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ ما یَغیظُ

بر اساس این آیه، هم واسطه ای بین مردم و خدا در یاری گرفتن و یاری رساندن هست و هم توصیه شده که این کار انجام شود و هم انجام ندادن آن مذمت شده است. پس چرا شیعیان و علویان به زیارت این واسطه ها نروند؟!

9.     المائدة : 35   یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی‏ سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

راه رسیدن به خدا (تقرب الهی) و پرهیزکاری و رستگار شدن در رستاخیز نیاز به وسیله دارد: وسیله ای که راه را بر انسان هموار و کوتاه کند، از خطرات میان راه نگه دارد، و به سلامت به مقصد برساند. زیارت یعنی استفاده از همین وسیله ها.

10.الإسراء : 57   أُولئِکَ الَّذینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلى‏ رَبِّهِمُ الْوَسیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ کانَ مَحْذُوراً

مؤمنان زرنگ تلاش می کنند وسیله ای را برای تقرب و بهره بردن از رحمت الهی و رهایی از مجازات خداوند برگزینند که به آنها نزدیکتر باشد(زودتر آنها را سوار کند) و سریعتر به مقصد برساند. یعنی زیارت برخی از معصومان بر زیارت برخی دیگر از ایشان اولویت و تقدم دارد. امام صادق می فرماید: کلنّا سفن النجاة و سفینةه الحسین اسرع (همه ما اهل بیت پیامبر کشتی های نجات خداوندی هستیم اما کشتی نجات حسین سریعتر است [زودتر به یاری می رساند و زودتر به ساحل سلامت می برد])


·         آیات مربوط به ادای مزد رسالت پیامبر (ص)

11.الشورى : 23   ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏ وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ

زحمات پیامبر اسلام برای تبلیغ دین و اسلام و ایمان آوردن مردم آنقدر زیاد بوده که خدا دستمزد آن را از مردم طلب نموده است، ادای دستمزد نیز واجب است (بدهکاری همه مردم). یعنی زیارت نمودن اهل بیت پیامبر بدهی بزرگی است که بر گردن تمام مسلمانان (شیعه و سنی، سلفی و تکفیری، علوی و صوفی، . . .) و بلکه تمام مردم از زمان نزول این آیه تا آخرین روز دنیا می باشد. آنها که به زیارت می روند، وظیفه و تکلیف خود (واحب و نه مستحب) را انجام می دهند.


محتاج دعای خیر پدر هستم



چه کسی امام حسین را می کشد؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 92/8/19:: 2:21 صبح

 

Today, who will kill Imam Hussain?

چه کسانی امام حسین علیه السلام را کشتند؟

و چه کسانی ائمه را کشتند؟

این سؤالات در هر زمانی می تواند مطرح شود زیرا در هر زمان یزید و یزیدها، شمر و شمرها، و . . و . . می توانند باشند.

 بین حسین و یزید، کدام را انتخاب کنیم؟

شاید من و شما نیز در معرض چنین انتخابی باشیم!

آیا بهتر نیست حسینی باشیم؟!

اگر یزیدی باشیم، می توانیم حسینی شویم؟

بهتر است جواب این سؤالات را از خود ایشان بپرسیم:

امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خطاب به لشکریان فرمود:

-         واى بر شما چرا ساکت نمىشوید[زیرا عمر سعد ترسید که سخنان حضرت در دل سپاه اثر می کند، به لشکریان دستور داد تا سرو صدا به راه اندازند تا صدای آن حضرت به گوش ایشان نرسد]، تا گفتارم را بشنوید؟

-         همانا من شما را به راه هدایت و رستگارى فرا مى خوانم،

-         هر کس از من پیروى کند سعادتمند است و هر کس نافرمانى ام کند از هلاک شدگان است،

-         شما همگى نافرمانى ام مى کنید و به سخنم گوش نمى دهید،

-         آرى در اثر هدایاى حرامى که به شما رسیده

-         و در اثر غذاهاى حرامى که شکم هایتان از آنها انباشته شده،

-         خداوند این چنین بر دلهاى شما مُهر زده است. . .

(وَیْلَکُمْ ما عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْصِتُوا إِلَىَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلى وَ إِنَّما أَدْعُوکُمْ إِلى سَبیلِ الرَّشادِ فَمَنْ أَطاعَنى کانَ مِنَ المُرْشَدینَ وَ مَنْ عَصانى کانَ مِنَ المُهْلَکینَ وَ کُلُّکُمْ عاص لاِمْرى غَیْرُ مُسْتَمِع لِقَوْلى قَدِ انْخَزَلَتْ عَطِیّاتُکُمْ مِنَ الْحَرامِ وَ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ فَطَبَعَ اللّهُ عَلى قُلُوبِکُمْ سَلَلْتُمْ عَلَیْنَا سَیْفاً فِی رِقَابِنَا وَ حَشَشْتُمْ عَلَیْنَا نَارَ الْفِتَنِ خَبَأَهَا عَدُوُّکُمْ وَ عَدُوُّنَا فَأَصْبَحْتُمْ أَلْباً عَلَى أَوْلِیَائِکُمْ وَ یَداً عَلَیْهِمْ لِأَعْدَائِکُمْ بِغَیْرِ عَدْلٍ أَفْشَوْهُ فِیکُمْ وَ لَا أَمَلٍ أَصْبَحَ لَکُمْ فِیهِمْ إِلَّا الْحَرَامُ مِنَ الدُّنْیَا أَنَالُوکُمْ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ طَمِعْتُمْ فِیهِ مِنْ غَیْرِ حَدَثٍ کَانَ مِنَّا لَا رَأْیَ تَفَیَّلَ لَنَا)

یکی از نشانه های دوران غبیت پیش از ظهور؛ رواج حرام‌خواری در جامعه است.

·         پیامبر اکرم فرمود:« قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام «حرام» «غنیمت» شمرده می‌شود (بحارالانوار 52/263 حدیث 148). غنیمت: فایده‏ ای که به دست می آید، خواه با استفاده از سرمایه  مانند تجارت که سودی عایدش می‏ گردد، و یا اینکه به علت داشتن حرفه و صنعتی باشد.

·         امام صادق علیه السلام فرمود:« امرار معاش مردم از راه کم فروشی می گردد. حرام در میان مردم فراگیر می‌شود. مردم به سوی آن می‌شتابند و به آن افتخار می‌کنند. کسی که در پی کسب مال حلال است ملامت می‌گردد و کسی که طالب مال حرام است، بزرگ و محترم شمرده می‌شود (بحارالانوار 52/258 حدیث 147)


زن یا زنانِ مباهله؟

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 92/8/12:: 3:0 عصر

زن یا زنانِ مباهله؟

وقتی که آیه 61 سوره آل عمران «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ» نازل شد، پیامبر صلی الله علیه و آله چه کرد؟

آیا یک زن را همراه خود برد؟

آیا پیامبر (ص) فحوای نص آیه (همراه بردن زنان و نه یک زن) را رعایت کردند؟

اگر در آیه فوق سخن از آوردن زنان برای نفرین کردن باشد، پیامبر (ص) باید یک زن را می برد یا بیشتر از یک زن را؟

آیا ممکن است زنان درآیه فوق به معنای چند زن نباشد بلکه فقط به معنای یک زن باشد؟

طبق اعتقادات مسلمانان و بر اساس نص صریح آیات قرآن، پیامبر (ص) می باید امر الهی را انجام دهد یا نهی الهی را پرهیز کند.

در برخی آیات دیگر، تصریح شده که پیامبر(ص) نمی توانسته از امر و نهر الهی سرپیچی کند زیرا اگر مرتکب می شد، توبیخ یا تنبیه گشت.

بنابراین، الزاماً پیامبر (ص) می بایست دو یا چند زن را برای نفرین کردن به همراه خود می برد تا مصداق عمل کردن به قرآن باشد. حال سؤال این است که زن دوم در در روز مباهله کیست. تاریخ تحریف شده و بایکوت شده صدر اسلام در این باره ساکت است ولی آیا سکوت تاریخ می تواند مدرکی قوی تر از نص صریح قرآن (مبنی بر الزام پیامبر (ص) برای تبعیت از دستورات) و اعتقاد مسلمانان مبنی بر معصوم بودن ایشان باشد؟

کسی را نمی توان در میان اندیشمندان و مفسران شیعی و سنی پیدا کرد که درباره زن دوم نظری داده باشد به جز یکی از علماء درگذشته (مرحوم آیه الله سید محمدعلی موحد ابطحی) که در درس تفسیر خود و در ذیل این آیه به صراحت معتقد بود: «پیامبر (ص) به مفاد نساء در این آیه عمل کرده و غیر از حضرت زهرا علیه السلام، زن دیگری را نیز به همراه برده است و آن زن فقط حضرت زینب کبری (ع) می توانست باشد زیرا از اهل بیت پیامبر (ص) بود و البته بزرگتر از خواهرش حضرت ام کلثوم. هیچ یک از زنان پیامبر (ص) نیز به استناد آی تطهیر مشمول در اهل بیت نمی شدند».



ابتکار و خودروهای فرسوده

ارسال شده توسط Mahdi Movahed-Abtahi در 92/7/20:: 12:26 عصر

 

پیشنهادی به خانم ابتکار برای خودروهای فرسوده

یک وقتی تصویب کردند که خودروهای فرسوده را لیزینگ کنند: یعنی مالکان خودروی فرسوده خود را تحویل بدهند و در عوض خودروی نو دریافت کنند. بعضی  پایشان در این طرح لیز خورد و چیزی گیرشان نیامد، بعضی برخی دیگر را لیز دادند و خیلی چیزها گیرشان آمد، برخی لیز نخورده بی ماشین شدند، برخی دیگر لیز نداده گیرشان آمد. القصه، مهمترین ایراد طرح لیزینگ این بود که دولتی بود: یعنی دولت باید بودچه ای به شرکتهای خودروساز می داد تا راضی شوند خودروهای فرسوده را از مالکان بخرند و به جایش خودروهای نو (!) بفروشند. مهمترین مدرک این ادعا این است که هنوز هم خودروهای فرسوده زیادی در جاده ها و خیابانها تردد می کنند.

پیشنهادی که من به خانم ابتکار دارم این است که از فکر دولتی کردن فرسوده ها بیرون بیایند و به فکر نو کردن ابتکارات باشند یعنی این که به این پیشنهاد ابتکاری توجه کنند و متن کامل و مستدل این پیشنهاد را که برای ایمیل ایشان می فرستم، با دقت بخوانند:

«مهمترین اصل پیشنهاد من برای خارج کردن خودروهای فرسوده این است که کاری کنیم داشتن خودروی فرسوده هر سال هزینه بر تر از سال قبلش بشود یعنی به صرفه نباشد که خودرویی را خیلی طولانی داشته باشیم. این اصل را می توان با اجرای راهکارهای زیر عملی کرد. البته این راهکارها باید برای سواری، ون، وانت، کامیونت، کامیون، مینی بوس، اتوبوس، و ... باید به طور جداگانه تعدیل و اصلاح شود:

1. «معاینه فنی» خودروهای (غیر نو) به تدریج و بر اساس سن خودرو در فواصل زمانی کوتاهتر اجباری شود: مثلاً اگر خودروهای بالای ده سال، سالیانه معاینه فنی داشته باشند، خودروهای بالای 15 سال، هر شش ماه معاینه فنی داشته باشند. از یک زمان به بالاتر نیز (مثلاً 25 یا 30 سال) معاینه فنی داده نشود. خودرویی که معاینه فنی نداشته باشد، نمی تواند تردد کند و می توان کارت سوخت آن را نیز باطل کرد.

2. «عوارض سالیانه» خودروها که توسط شهرداری گرفته می شود از یک عمر مشخصی افزایش یابد: مثال اول: هر ده سال، عوارض سالیانه خودرو دو برابر شود یعنی خودروی با عمر 11 تا 20 ساله دو برابر عوارض سالیانه پرداخت کند و خودروی یا عمر 21 تا 30 ساله سه برابر عوارض پرداخت کند. مثال دوم: پس از عمر خاصی از خودرو (ده ساله یا ...) عوارض سالیانه آن هر 5 سال دو برابر شود. البته بهتر است دولت مالکان خودروها را مکلف کند که از ابتدای هر سال شمسی عوارض سالیانه خودرو خود را پرداخت کنند و جریمه برای تأخیر پرداخت (مثلآ از 15 یا 30 فروردین به بعد) تعیین شود.به شرطی که نیروی انتظامی وظیفه اش را انچام دهد و مانع تردد خودروهای عوارض پرداخت نکرده گردد.

3. «حق بیمه شخص ثالث» هر خودرو که اجباری است می تواند برای خودروهای فرسوده به تدریج و پلکانی افزایش یابد: مثلاً از ده سال عمر به بالا، هر سال حق بیمه شخص ثالث کمی بیشتر شود (0/1 اضافه شود به طوری که حق بیمه شخص ثالث خودروی 20 ساله دو برابر یک خودروی نو باشد).

4. دولت می تواند میزان «مالیات برای صدور بیمه شخص ثالث»، یا «مالیات برای انجام هر معاینه فنی» یا «مالیات صدور آرم پرداخت عوارض سالیانه» را برای خودروهای فرسوده به تدریج (از عمر مشخصی به بالا) و هر 5 تا 10 سال افزایش دهد.

5. «بیمه بدنه» خودرو را می توان هر ساله (پس از یک عمر مشخص) به تدریج افزایش داد.

6. دولت می تواند «خدمات عمومی ارگانها و اماکن دولتی» را به خودروهای فرسوده  (پس از یک عمر مشخص) کمتر کند یا قطع کند یا قیمت آنها را بیشتر کند.

7. «تعویض پلاک» خودرو هزینه دارد و می توان هزینه این کار را پس از یک عمر مشخص به تدریج زیاد کرد.

 

 


<   <<   61   62   63   64   65   >>   >



بازدید امروز: 97 ، بازدید دیروز: 295 ، کل بازدیدها: 423625
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ